مجتهدی که معشوقه اش داخل کمد رختکن قایم شده بود

مروز به حمام رفته بودم. در رخت کن وقتی خواستم لباسم را در آورم، دیدم آن زن کذایی حاضر شد و من از او فرار کردم. این حالت برای برادرم ادامه داشت. یک روز سیدی آمد و اظهار می کرد که تسخیر جن می داند و ما قضیه برادر را بازگو کردیم، دعایی نوشتند تا از سرش بر طرف شد.

بیشتر بخوانید