ماجرای گزمه ها و اوباش ها

در اواخر دوره قاجار در شهرهای ایران رسم بود که شبها در هر محله یکنفر کشیک میداد تا از خانه و مغازه مردم حفاظت کند تا دزدها جرات دستبرد به آنها را نداشته باشند. این افراد را شبگرد یا گزمه می گفتند. گزمه ها از دولت حقوق نمیگرفتند بلکه اهالی محل و کاسبان بازار و بازارچه ها هر یک مبلغی را به گزمه پرداخت میکردند. گزمه ها بعد از مدتی متوجه شده بودند که اگر هیچ دزدی جرات نکند اقدامی بکند، مردم کم کم احساس بی نیازی خواهند کرد و پول ماهیانه گزمه ها را نخواهند داد. بهمین خاطر پنهانی چند نفر از اوباش و یاغی ها را استخدام میکردند و می گفتند امشب تو برو از دکان ها یا خانه ها دزدی بکن خودم هوایت را دارم.

این بود که منافع دراز مدت گزمه در وجود اوباش بود.

بیشتر بخوانید

بعد از سقوط رژیم، با علی افشاری ها چه کنیم؟

زمانی که به حرفهای علی افشاری گوش میدادم، به این فکر فرو رفتم که در فردای براندازی جمهوری اسلامی ، با این موجودات بی کلاس، بی ادب، بی پرنسیب، فحاش و بیسواد، کینه ای و کلاش و هفت خط که به هیچ اصولی پایبند نیستند چه باید کرد؟

بیشتر بخوانید

اوباش سایبری در حال پرونده سازی علیه یک شاعر در فضای مجازی

ویدئو کمی قدیمی و مربوط به مدت کوتاهی بعد از کتلیدن قاسمه. وقاحت این موجودات بی نظیره.واقعا امر به اینها مشتبه شده که مملکت ارث باباشونه؟!

بیشتر بخوانید