۱۰۱ سال پیش؛ قرارداد ۱۹۱۹ وثوق الدوله

با پایان یافتن جنگ جهانی اول (۱۸-۱۹۱۴) شیرازه کارها در ایران از هم پاشید و دولت ایران ورشکسته شد. در این شرایط دشوار، دولت ایران کوشش کرد که از دولت انگلستان وام بگیرد. انگلستان اعلام داشت که آماده است وام ۲ میلیون پوندی با ۷٪ بهره به ایران بدهد. دولت انگلستان دادن وام به دولت ایران را وابسته به پذیرش شرایطی سیاسی در یک قرارداد نمود. آرمان دولت انگلیس با دادن وام این بود که کنترل کامل سیاسی و اقتصادی ایران را در دست‌گیرد. در هر وزارتخانه و اداره دولتی می‌باید که کارشناسان انگلیسی رییس باشند. ارتش ایران می‌بایستی که زیر فرماندهی افسران انگلیسی قرارگیرد. گمرکات و سیستم مالیاتی ایران می‌باید از سوی کارمندان انگلیسی اداره شوند. راه‌های کشوری و راه‌آهن می‌باید از سوی کارشناسان انگلیسی برنامه‌ریزی و ساخته شوند. دولت انگلیس برای اینکه پایداری‌های سیاسی درون مرزی را در هم بشکند، آغاز به رشوه‌دادن کرد.

دولت انگلستان با پرداخت رشوه، وثوق‌الدوله را به نخست‌وزیری رساند و وی را به استخدام خود درآورد. افزون بر پول‌هایی که انگلستان برای فراهم‌آوردن هزینه دولت وثوق‌الدوله می‌پرداخت به احمدشاه نیز پانزده هزار تومان که بیش از ۵۰۰۰ پوند انگلیسی بود می‌پرداخت، ولی شرط آن ماندن وثوق‌الدوله در پُست نخست‌وزیری بود.

قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلیس در روز ۱۷ امرداد ماه ۱۲۹۸ برابر با ۹ اوت ۱۹۱۹ میان دولت ایران و دولت انگلستان بسته شد. امضاکنندگان و معدود مدافعان قرارداد با توجیه نجات کشور از نابودی با توسل به دولتی قدرت‌مند، قرارداد را محرمانه به امضا رساندند. بر اساس این قرارداد تمامی امور کشوری و لشکری ایران زیر نظر مستشاران انگلیسی و با مجوز آنان صورت می‌گرفت. این قرارداد شامل دو قسمت است که هرکدام جداگانه به امضا رسید. پیمان نخست که عنوان رسمی آن «قرارداد نظامی و سیاسی میان ایران و بریتانیا» است از یک دیباچه و شش ماده تشکیل می‌شود و قرارداد دوم دارای چهار ماده است.

قرارداد نظامی و سیاسی میان ایران و بریتانیا


نظر به روابط محکمه دوستی و مودت که از سابق بین دولتین ایران و انگلیس موجود بوده است و نظر باعتقاد کامل باینکه مسلما منافع مشترکه و اساسی هر دو دولت در آتیه تحکیم و تثبیت این روابط را برای طرفین الزام می‌نماید و نظر بلزوم تهیه وسایل ترقی و سعادت ایران بحد اعلی بین دولت ایران از یک طرف و وزیر مختار اعلیحضرت پادشاه انگلستان بنمایندگی از دولت خود از طرف دیگر مواد ذیل مقرر می‌شود:
۱- دولت انگلستان با قاطعیت هر چه تمام‌تر تعهداتی را که مکررا در سابق برای احترام مطلق استقلال و تمامیت ایران کرده است، تکرار می‌کند.
۲- دولت انگلستان خدمات هر عده مستشار متخصص را که برای لزوم استخدام آنها در ادارات مختلفه بین دولتین توافق حاصل شود به خرج دولت ایران تهیه خواهد کرد.
۳- دولت انگلیس به خرج دولت ایران صاحب‌منصبان، ذخایر و مهمات جدید را برای تشکیل قوه متحدالشکل که دولت ایران ایجاد آن را برای حفظ نظم در دامنه سرحدات در نظر دارد، تهیه خواهد کرد.
۴- برای تهیه وسایل نقدی لازم به جهت اصلاحات مذکور در ماده دو و سه این قرارداد، دولت انگلیس حاضر است یک قرض کافی برای دولت ایران تهیه یا ترتیب آن را دهد.
۵- دولت انگلستان با تصدیق کامل احتیاجات فوری دولت ایران به ترقی وسایل حمل و نقل که موجب تامین و توسعه می‌باشد حاضر است با دولت ایران موافقت کرده و اقدامات مشترکه ایران و انگلیس راجع به تامین حفظ راه‌آهن یا اقسام دیگر وسایل نقلیه تشویق کند.
۶- دولتین توافق می‌کنند در باب تعیین متخصصان برای تشکیل کمیته که تعرفه گمرکی را مراجعه و تجدیدنظر کرده و با منافع حقه مملکت و تمهید و توسعه وسایل ترقی آن تطبیق نماید.
طبق این موارد در نظام آینده ایران وزرای ایرانی در هر وزارتخانه‌ای که بودند مستشاری بالای سر خود داشتند که از اوامر او نمی‌توانستند سرپیچی کنند و در صورت بروز اختلاف میان وزیر و مستشار به نحوی یکی از آنها باید کنار برود.

سرنوشت قرار داد ۱۹۱۹

چهار ماه پس از دستینه کردن قرارداد ۱۹۱۹ در آذر ماه ۱۲۹۸ ژنرال ویلیام دیکسن رییس هیات نظامی انگلیس به همراهی هفت افسر انگلیسی وارد ایران شد. از سوی کشور ایران کلنل ژاندارمری فضل‌الله آق‌اولی برگزیده شد که گفتگوها درباره بنیاد ارتشی دربرگیرنده نیروهای قزاق، ژاندارمری و پلیس جنوب را با این هیات انجام دهد. ژنرال دیکسن اعلام داشت که افسران ایرانی در این ارتش می‌توانند تا درجه سرگردی پیشرفت کنند و بالاتر از این درجه میجر یا سرگرد می‌باید افسران انگلیسی باشند، همانگونه که پلیس جنوب سازمان یافته بود. افسران ایرانی که استخدام ژاندارمری بودند، برآشفتند و به اعتراض برخاستند. از سوی دیگر افسران روسی قزاق نیز خشمگین شدند و آنان نیز اعتراض کردند.

سرانجام پس از نشست‌های بسیار، با موافقت احمد شاه در آبان ماه ۱۲۹۸ ژنرال استاروزلسکی و دیگر افسران روسی قزاق اخراج شدند. سازماندهی نوین و جایگزین کردن ژنرال و افسران روسی با افسران انگلیسی انجام نیافت زیرا میهن‌پرستان این برنامه را نقش برآب کردند.

در روز ۲ اسفند ماه به سوم اسفند ۱۲۹۹ رضا خان میرپنج فرمانده قوای قزاق و سیدضیاالدین طباطبایی به تهران تاختند و سپهدار رشتی نخست‌وزیر را سرنگون کردند. سیدضیاالدین طباطبایی با دستخط احمد شاه نخست وزیر شد و رضا خان به مقام سردار سپهی رسید و مسعود کیهان وزیر جنگ شد. سیدضیا قرارداد ۱۹۱۹ میان دولت ایران و انگلیس را بدون اعتبار اعلام کرد و با دولت شوروی قرارداد دوستی دستینه کرد. وی همه کارشناسان انگلیسی را از اداره‌های دولتی بیرون کرد و با دولت امریکا وارد گفتگو شد و کارشناسان امریکایی را فراخواند.

رضا خان سردار سپه دیگر افسران قزاق روسی را اخراج کرد و زمانی که وزیر جنگ شد، جایگزینی پست‌های خالی شده افسران روسی با افسران انگلیسی را رد کرد و تنها افسران ایرانی را استخدام کرد و درجه بالاتر داد. برنامه‌های استعماری دولت انگلیس برای بنیاد ارتشی زیر کنترل ارتش انگلستان برای ایران بر باد رفت. رضا خان حکمی صادر کرد که دستورهای افسران انگلیسی انجام داده نشود. سربازان و افسران روسی که در ارتش قزاق بودند جایشان را به سربازان و افسران ایرانی دادند. در جنوب کشور، ارتش تفنگداران جنوب ایران که با پول دولت انگلیس و فرماندهان انگلیس اداره می‌شد، منحل گردید. همه ارتش انگلستان وادار به بیرون رفتن از ایران شدند.

عکس مقاله: حسن وثوق الدوله

منبع: mashruteh.org با تخلیص

رضاخان، سردار سپه به همراه قشون
رضا شاه همراه با امیران ارتش پس از رفع غائله شیخ خزعل
به اشتراک بگذارید: