یک دست لنگ دستکش و یک دست باند ماسک
رقصی چنین میان حرمهایم آرزوست
اما حتی چنین رقص آزادی هم باید صبر کند تا داغ دل ایرانیان کمی کاهش یابد و دلیلی برای شادی باشد. این چالش رقص دیگر یعنی چه؟ رقص و شادی باید دلیلی داشته باشد. خوب حالا میرویم این ویدیوهای قر وقنبیله شما را برای مادران کشته شدگان آبان و خانواده های داغدار که کرونا جان عزیزانشان را گرفته پخش میکنیم ببینیم نظرشان چیست؟ آخر هر کاری از این نوع پیامی دارد. میخواهید بگوئید چه؟ که ما خوشحالیم؟ که ما پوستمان کلفت است؟ به هرکه میپرستید نیستیم. ما غمگینیم. ما خشمگینیم. ما پدر صاحابمان در آمده. ما پوستمان از پوست پیاز نازک تر است. پیام اشتباه ندهید.
خوب حالا فرانک عمیدی خبرنگار رسانه بدنام بی بی سی فارسی یک شکری خورد و چند تا از قماش خودش آن را تکرار کردند اما دیگر بقیه چرا باید چنین ابلهانه فریب بخورند. تو که بلند شدی رفتی کانادا هنوز آن وکیلی که تو را آزاد کرد در زندان است. افراد چون تو را همین فضای مجازی کسی کرد، آن را به بلاهت و مسخرگی نکشید. وقتی هم اعتراض میکنی میگوید آخوندها جلوی آزادی ما را گرفتند و دیگر اجازه نمیدهیم که کسی ما را محدود کند. گوئی که ما عمل را و نه زمانش را اشتباه دانسته ایم. خوب آخوندها 41 سال است که میخواهند ما گریه کنیم و خوب است من هم به قبر پدر هر چه خبرنگار بی بی سی است بخندم.
چالش رقص کادر پزشکی هم بی معنی است. آخر این چه پیامی به دنیا میفرستد؟ که ما بسیار خوشحال و شاد هستیم و حتی کرونا هم نمیتواند ما را افسرده کند؟ امروز ویدیوی کوتاهی از مصاحبه نماینده کادر پزشکی در انگلیس با تلویزیون بی بی سی میدیدم. خیلی جدی با چهره عبوس میگفت دولت دارد ما را مثل گوسفند به قربانگاه میفرستد. کیفیت ماسکها و روپوشها و غیره باید بهتر باشد. آن هم در کشوری که بزرگترین سیستم درمانی ملی و رایگان را در اروپا دارا است و یکی از بزرگترین بودجه های پزشکی را دارد. کشوری که همه بیمارستانهای خصوصی را برای مبارزه با کرونا کرایه کرده که تختها را افزایش دهد و سیاستهای پیشگیری را از پیش اعمال نموده. این فشار کادر پزشکی دولت را مجبور خواهد کرد که بهترین وسایل را در همه بیمارستانها در اختیار آنها بگذارد. حالا فرض کنید به جای این شکایتها و چهره عبوس جلوی دوربین میرقصید و شادی میکرد، یا پس از صحبتهای او نشان میدادند که دکترها و پرستارها دارند میرقصند. آیا کسی او و کادر پزشکی را جدی میگرفت؟
من هم میپذیرم که روحیه قوی و مثبت به بهبود کمک میکند اما روحیه مثبت و قوی را با سیاستهای درمانی درست و سپردن مدیریت بحران به دست افراد متخصص و فراهم آوردن ابزار لازم پزشکی و پذیرفتن کمکهای بهداشتی دیگر کشورها و اخبار خوب و راستین میشود ایجاد کرد نه با رفص بی هنگام. رقصیدن و هر روز یک دروغی گفتن و آمار دروغ هم شد روحیه دادن؟ اگر بنده بر تخت بیماری باشم و ببینم که میان این همه مرگ و میر و بدبختی و کمبودها، دکتر و پرستاری که آن همه فشار رویش است یک باره شروع کرد رقصیدن خوب همان یک ذره امیدم را هم از دست میدهم.
آخر دکتر و پرستاری که در آغاز حتی اجازه نداشت ماسک بزند برای چه برقصد؟ لوازم لازم پزشکی را برایش فراهم کرده اند؟ مدیریت بحران را از سیاسی به علمی تغییر داده اند؟ جلوی آخوندهای ابله را گرفته اند که وارد بیمارستان نشوند و لای دست و پای اینها نباشند و کرونا را از بیماران کرونائی به دیگر بیماران و جامعه سرایت ندهند؟
هر پیامی را باید به صورتی داد و این زمان و این مکان جای رقص و لودگی نیست. دنیا باید ابعاد فاجعه کرونا در ایران را درک کند و بداند مردم ایران قربانی رژیم اسلامی هستند و شادی سالها است که در آن سرزمین جائی ندارد.
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید