گفتگوی یک طرفه من با بیانیه « پیمان نوین» شاهزاده رضا پهلوی؛ دوستتان دارم اما….

هم‌میهنانم!
دلیل اینکه امروز با شما سخن می گویم، آغاز گفتگو برای ارائه یک پیمان نوین است که پاسخی است به پیام‌های بی‌شمار شما که به درستی نگران اکنون و آینده ایران هستید و می‌دانید هر روز ادامه حکومت اسلامی، آینده‌ای حتی تاریک‌تر از امروز را برای‌مان رقم خواهد زد.

از حسن نیت شما سپاسگزارم.

انزوا، فروپاشی اجتماعی، تبعیض، خفقان، سقوط آزاد اقتصادی، سرخوردگی و ناامیدی، تنها دستاورد ۴۱ سال حکومت اسلامی برای مردم ایران بوده است. 

تمام حقیقت گفته نشده.
این دستاورد حکومت اسلامی + مردم همیشه در صحنه بوده.
گناه مردم رو نشورید.

بگذارید برای آخرین بار، درسی را که در بیش از دو دهه گذشته گرفته‌ایم، و امروز خوشبین‌ترین افراد هم به آن معترفند مرور کنیم: این نظام، اصلاح‌پذیر نیست!

موقع انتخابات که شد خواهیم دید “مردم همیشه در صحنه” با شما هم عقیده هستند یا نه.

واقعیت این است که لیاقت شما این نیست، و این جایگاه، در خور نام ایران نیست!

جسارتا کاملا مخالفم. سال ها پیش یکی از قضات شریف بازنشسته دادگستری که در دوران مرحوم پدر شما هم مصدر امور بود گفت: آخوند هم از سر این ملت زیادیه! رای من به ایشون نزدیکتره.

انگیزه من برای ارائه‌ی این پیمان نوین، رسیدن به قدرت سیاسی نیست،

شاهزاده عزیز,
اگر روزی این ملت ۱۰۰ درصد به شما رای دادند که یک مقامی (سمبلیک یا غیر سمبلیک) تو این مملکت بگیری و از دم فرودگاه تا خود کاخ نیاوران رو هم برای استقبال از شما با سکه پنج پهلوی مفروش کردند از من به شما نصیحت قبول نکن که نکن. همون استقبال استقبال کننده ای که داره از روبرو برات هورا میکشه به محض اینکه از جلوش رد شدی بدون پشت سرت میگه: :حالا نوبت اینه که بدزده”. دختر هات هم که “لختی میگردن” که دیگه اصلا نگو …
آخه گرامی از سرنوشت پدر و پدر بزرگت نمیخوای درس بگیری؟

تلاش برای برقراری سیستمی است که در آن، قدرت هرگز در انحصار یک فرد یا یک گروه نباشد.

پس تکلیف “حداقل” ۸۰ میلیون رهبر گروه فعلی چی میشه؟

تک‌تک مردم ایران در سراسر کشور، فارغ از جنسیت، قومیت، مذهب و گرایش فکر و سبک زندگی، ضمن قبول مسئولیت، در تصمیم‌گیری برای آینده خود و کشورشان باید به یک اندازه سهیم باشند.

تو این مملکت دو تا “ده” همجوار با جمعیت بالای ۲۰ نفر بهم نشون بده که نمیگن اهالی ده مجاور “دهاتی” هستند.

حکومت فردی و ساختار هرمی قدرت در دنیای امروز، پاسخگوی نیازهای یک جامعه پیشرو و پویا نیست.

من هم موافقم. نیست.
فقط نمیدونم مصداق این “جامعه پیشرو و پویا” کدومه؟

رفاه و پیشرفت در دنیای امروز، در برپایی حکومتی است که بر خرد جمعی، مشارکت عمومی و مسئولیت‌پذیری شهروندی استوار باشد.

خرد جمعی، مشارکت عمومی و مسئولیت‌پذیری ….. چی؟ شیب؟ بام؟
شاهزاده عزیز,
تو این مملکت کلاه همدیگر رو برداشتن و بی قانونی اسمش “زرنگی” یه!

تلاش من برای قرار دادن کشور در یک مسیر صحیح است، نه برای یافتن یک مرهم سریع که راه را برای بازآفرینی استبداد و انحصار قدرت باز بگذارد.

مسیر صحیح؟
برای اینکه ببینی این ملت چه میزان مشتاق “مسیر صحیح” هستند یک پیشنهاد دارم. یک بار فراخوان بده که راننده ها فقط برای یک روز در تهران در اتوبان ها بین ۲ خط رانندگی کنند تا ببینی این ملت چه اندازه به “مسیر صحیح” علاقه دارند!

گام نخست برای رسیدن به چنین شرایطی، گذار از جمهوری اسلامی است که نماد انحصار و انباشت ثروت و قدرت در دست گروهی اندک است.

گروه اندک؟
هیچ وقت دشمن رو دست کم نگیرید.

ما امروز نه تنها می‌دانیم چه نمی‌خواهیم بلکه به روشنی می‌دانیم که چه می‌خواهیم: یک ساختار سیاسی پایدار مبتنی بر اراده مردم که در آن، قدرت در خدمت مردم و مدافع منافع ملی باشد، نه در انحصار گروهی خاص.

ما امروز نه تنها می‌دانیم چه نمی‌خواهیم بلکه به روشنی می‌دانیم که چه می‌خواهیم: یک ساختار سیاسی پایدار مبتنی بر “بخور بخور” خود و قبیله ام. خلاص!

سکوت، بی‌تفاوتی و بی‌عملی امروزِ ما، پیامدهای بسیار فاجعه‌بارتری برای کشور و نسل‌های آینده به همراه خواهد داشت.

دوای این درد رو ایرانیان غیور خوب میدونند: منقل و انبر و ذغال خوب و…

بددلان در نقش «خندق نظام» به شما خواهند گفت آلترناتیوتان چیست؟ من به شما می‌گویم: تنها آلترناتیو مقبول، حاکمیت مردم ایران است! نظامی که در آن، قانونِ برآمده از رأی آزاد مردم، بالاترین مرجع حکومت است.

مطمئنی ما دیگه “امت” نیستیم؟

بیایید باور کنیم که هیچ شخص یا گروه یا نیرویی به تنهایی نمی‌تواند ما را نجات دهد. ما یا با هم این کشتی توفان‌زده را به ساحل امن می‌رسانیم، یا جدا جدا غرق خواهیم شد.

پس امام زمان چی کاره س؟

من از واژه «باور» بجای «امید» استفاده می‌کنم و خود باور دارم که رسیدن به آزادی و رفاه تنها با تلاش تک‌تک ما و قبول این مسئولیت میهنی میسر است. این مسئولیت بر دوش یک فرد، یک گروه یا یک جریان نیست بلکه بر دوش همه ماست.

“باور” خودتون رو گفتید.
خدا وکیلی “امید” هم دارید که این ملت چنین مسوولیتی رو قبول کنند؟

امروز تک‌تک شما باید به این پرسش حیاتی در قلب خود پاسخ دهید که کجای این خط‌کشی روشن ایستاده‌اید؟ طرف تاریکی، تباهی، فساد و سرخوردگی یا طرف نور، زندگی، امید، رفاه و آبادانی؟ کدام طرف ایستاده‌اید؟! طرف جمهوری اسلامی یا طرف ایران؟ 

طرف جمهوری اسلامی ایران
فکر میکنید اینهایی که به هر بهانه با پرچم نظام مقدس چه در داخل و چه در خارج از کشور قر کمر میدند از مریخ آمدند؟

 برای نجات ایران، حاضر به انجام چه کاری هستید؟

هشتگ میزنیم!

از نخبگان و نیروهای سیاسی می‌پرسم: کجا ایستاده‌اید؟ ‌آیا چیزی جز آزادی و حکومت مردم بر مردم می‌خواهید؟

آزادی و حکومت مردم بر مردم “تحت رهبری داهیانه خودمان” را میخواهیم.

امروز، روز انتخاب است!

و امشب “شب مراد” است!

من به همه نیروهای سیاسی دموکراسی‌خواه فارغ از گذشته و گرایش سیاسی‌شان دست یاری دراز می‌کنم و می‌خواهم با کنار گذاشتن اختلافات و خودبزرگ‌بینی و برتری‌جویی، روی یک هدف متمرکز شوند: نجات ایران!

اینها ۴۲ ساله روی نجات ایران تحت رهبری داهیانه خودشون متمرکز هستند.

تاریخ و آیندگان، شما را قضاوت خواهند کرد که در حساس‌ترین روزهای این خاک پاک، کدام طرف ایستادید؟

اینکه نگرانی نداره.
وقت قضاوت که رسید همچین هوچی بازی در میاریم که…
اگه شما تونستی تو بازمانده های گروه های مخالف مرحوم پدرتون تنها یک نفر رو پیدا کنی که فقط یک روز با خمینی همراهی کرده باشه اونوقت اینها رو از “قضاوت تاریخی” بترسون.

به هم‌میهنان ارتشی‌ام می‌گویم: وظیفه شما سربازان وطن، دفاع از تمامیت ارضی میهن‌مان است؛ میهنی که با جان‌فشانی و ازخودگذشتگی دلیرترین فرزندانش تا کنون پابرجا مانده است. امروز که حکومت اسلامی برای حفظ قدرت، آب و خاک کشور را به بیگانه واگذار کرده است و به روی مردم بی‌دفاع شلیک می‌کند، وظیفه‌ی شما بیش از هر زمانی، دفاع و حفاظت از ملت ایران در برابر رژیم سرکوبگر است.

این رو با شما موافقم.
خدا پدر و پدر بزرگتون رو بیامرزه که “اساس” این ارتش رو چنان گذاشتند که اینها با تمام سعی چهل چند ساله هنوز نتونستند اون “اساس” رو بصورت ماهوی تغییر بدند.

از بدنه سپاه و بسیج می‌پرسم: آیا نمی‌بینید که به اصطلاح سرداران سپاه، تنها در پی مال‌اندوزی از طریق فساد و جنایت بیشتر هستند و ثروت و قدرت در انحصار گروهی از روحانیان و سرداران دزد قرار گرفته است؟ آیا نمی‌بینید که دخالت‌های سپاه در همه شئون زندگی مردم و همه ارکان کشور، مملکت را فلج کرده و بسیج و سپاه عملا به نهادهایی ضد مردم و کشور تبدیل شده‌اند؟ به چشمان فرزندان خود نگاه کنید و ببینید که آینده آنها چگونه گروگان منافع شخصی عده‌ای فاسد شده است. فرزندان‌تان از شما می‌پرسند: کدام طرف ایستاده‌اید؟

با اطمینان میگم بدنه سپاه با مردمه و با ظن قوی میگم که در اون “موقع حساس” پشت به دشمن و رو به میهن خواهد کرد.

مسیر پیروزی مشخص است: اعتصابات و اعتراضات و نافرمانی‌های مدنی را در نقاط مختلف کشور بهم پیوند بزنیم. در واحدهای کار و محلات، حلقه‌های کوچک اعتراض را شکل دهیم و نافرمانی مدنی را در هر شکلش تبلیغ کنیم. از خانواده‌های اعتصاب‌کنندگان و زندانیان سیاسی و عقیدتی پشتیبانی کنیم. رهبران میانی و میدانی، به ‌ویژه آنهایی را که امروز پشت میله‌های زندان هستند، تنها نگذاریم. در خارج از کشور، در رساندن صدای مردم داخل و در صورت امکان با پشتیبانی مالی، از آنهایی که نیازمندند، به وظیفه‌ی میهنی خود عمل کنیم.

اینهایی که گفتید لازمه ولی برای حکومتی که شعارش “النصر بلرعب” است کافی نیست.
اگر فکر میکنید حکومتی که اینترنت رو قطع میکنه و با برنامه ریزی مردم رو قتل عام میکنه با این روشها حاضر به عقب نشینی است متاسفانه باید بگم که اینها رو نشناختید. این نظام سوریه رو بمباران کرد تا بشار اسد رو سر کار نگه داره. چه قرینه ای میبینید که تو ایران همین کار رو نکنه؟
تنها استراتژی موفق در مقابل این حکومت اینه که “النصر بلرعب” رو به خودشون برگردونید.

در شکل دادن به این شبکه‌ی بزرگ اعتراض، شرط موفقیت ما در تحمل آراء و عقاید یکدیگر است. ایرانِ آزادِ فردا برای همه جا دارد و هیچکس به دلیل باورهای خود، شهروند درجه دو نخواهد بود.

شرط موفقیت ما در تحمل آراء و عقاید یکدیگر است.
شرمنده. این شرط رو از پیش باختید!

در ایرانِ آزادی که به دست توانای شما ساخته خواهد شد، حقوقِ اقلیت از سوی حکومت اکثریت پایمال نخواهد شد.

باز هم شرمنده ولی جوابی مناسبتر از این به نظرم نمیرسه:
شتر در خواب بیند پنبه دانه!

باور کنیم که ما با هم و در کنار هم‌ بی‌شماریم، و از سرکوبگران نیرومندتریم. اینگونه است که می‌توانیم در مقیاسی بسیار بزرگتر از قبل، خیابان‌ها را از سرکوبگران باز پس بگیریم. بزرگترین قدرت ما در همین واژه است: ما!

بزرگترین قدرت ما در همین ۴ واژه است: بلاخره امام زمان میاد!

بدانید که جامعه جهانی، امروز چشم به تلاش شما دوخته است و صدای اعتراض شما را می‌شنود و پیکار شما را نظاره‌گر است.

خوب تونستیم سرشون رو شیره بمالیم.
باز بدخواهان بگن ایرانی بی استعداده!

هم‌میهنانم!
تلاش من همیشه این بوده و خواهد بود که مدافع حقوق و آزادی شما باشم، و در این راه همدوش و همگام شما.

مازوخیسم داری!

همدوش شما می‌ایستم چون نمی‌خواهم ببینم کودک بلوچ در کپرها تحصیل کند. نمی‌خواهم ببینم زنان کشورم از حقوق بدیهی و انسانی محروم باشند. نمی‌خواهم ببینم هموطن کُردم کولبری کند. نمی‌خواهم ببینم کارگران کشورم و بازنشستگان، زیر خط فقر زندگی کنند. نمی‌خواهم ببینم کشورم به بیگانه فروخته شود، و ثروت کشورم به تاراج برود، و در کشورهای دیگر خرج شود. نمی‌خواهم ببینم جوان ایرانی به خاطر اینهمه تبعیض و بی‌عدالتی، دچار افسردگی و ناامیدی شود که پیامدهایش، آسیب‌های اجتماعی فراوانی است که امروز شاهد آن هستیم.

دست شما درد نکنه که با اینهمه جفایی که این ملت به خانواده شما کرد و میکنه باز هم به فکر این ملتی.
من جای شما بودم ….

پیمان نوینی که در آغاز از آن سخن گفتم، عهدی است بین همه‌ی مردم. در سایه‌ی عمل به این پیمان نوین، می‌توان به آینده‌ای روشن امیدوار بود؛ آینده‌ای که کشور را در مسیر پیشرفت و توسعه قرار دهد؛ آینده‌ای که شما لیاقت آن را دارید.

تکرار میکنم: آخوند هم از سر این ملت زیادیه!

هستند کشورهایی که با تعهد به شرایط صحیح و عادلانه، موفق به رشد سریع اقتصادی و بالا بردن سطح زندگی شهروندان‌شان شده‌اند. برای نمونه، بلافاصله پس از آزادی شوروی، دولت‌های بالتیک، رعایت پنج شرط را در دستور کارشان قرار دادند:
-شفافیت نظام مالی
-شفافیت بودجه دولت
-رفاه و امنیت کارگر و کارمند
-تضمین حقوق مالکیت و سرمایه‌گذار
-و قبول قواعد داوری بی‌طرف در حل اختلافات مالی و تجاری.
امروزه راستی‌آزمایی تعهد کشورها به این شروط، موضوع قواعد و شاخص‌های پنج نهاد معتبر بین‌المللی است:
-اول، گروه ویژه اقدام مالی(FATF)
-دوم، سازمان مشارکت بین‌المللی بودجه‌ای(IBP)
-سوم، سازمان بین‌المللی کار(ILO)
-چهارم، آژانس چندجانبه تضمین سرمایه‌گذاری(MIGA)
-و پنجم، انستیتو داوری استکهلم(SCC)
اما ایران، امروز کجا قرار گرفته؟
از نظر شفافیت مالی، کشورمان در لیست سیاه FATF است که موجب محدودیت‌های تنگ و مسبب هزینه‌های بالایی برای معاملات بنگاه‌های ایرانی می‌شود.
از نظر شفافیت بودجه، ایران باید از تاریکی امروز به نمره ۶۰ یا بالاتر از آن برسد.
رقت‌بار بودن امنیت کارگر و سرمایه‌گذار و سیر قهقرایی تولید و قدرت خرید در ایران امروز بر همه آشکار است و بی‌نیاز از توضیح.

اوه…. کی میره اینهمه راهو؟

هموطنانم!
راه برون‌رفت از یأس و ناامیدی، از فقر و ظلم، ساده‌تر از آن است که می‌انگارید. ایران با منابع طبیعی به مراتب بیشتر از کشورهای بالتیک، می‌تواند با تعهد به این پنج شرط، با جلب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی، تکنولوژی و مدیریت مدرن را به کشور رهنمون کند؛ استعدادهای ایرانی را که شهره‌ی جهان هستند، پر نشاط کند؛ و با شکوفایی اقتصاد، تولید و درآمدها را بالا ببرد.

آخه شاهزاده عزیز,
کجای ملتهای بالکان به امت شیعه ایران میخوره که فکر میکنی همون راه تو ایران هم جواب بده.
تکرار میکنم: فقط خودم و قبیله خودم!

فرزندان جاویدنام ایران، از ندا تا پویا، از ستار تا نیکتا، و همه دلیرانی که در راه آزادی و سرفرازی میهن، جان خویش را فدا کردند، در انتظار هم‌پیمانی ما هستند. اینک، وظیفه‌ی ماست که خواست آنها را برآورده کنیم.

یه بار براشون هشتگ زدیم دیگه.
دوباره بزنیم؟

در این راه، شما هر کدام یک کاوه هستید، و ایران به فداکاری و دلاوری شما نیاز دارد. کاوه‌هایی، همراه و هم‌پیمان، برای آزادی میهن، تا بازگشت عظمت ایران.

این مملکت خیلی خیلی بیشتر از کاوه ها, افشین ها داشته!
از خواب بیدار شوید…

پینوشت:
شاهزاده عزیز,
در تاریخ بعد از اسلام این مملکت دوران ۵۰ ساله پادشاهی پهلوی یک پرانتز و به عبارت دیگر یک استثنا بود که مرحوم پدر و پدر بزرگ شما با خون دل خواستند این ملت رو متمدن کنند. وگرنه اصل و قاعده این ملت خواهان صفویه, قاجار و جمهوری اسلامی هستند. توصیه من هم به شما اینست که با خانواده خود هر کجای دنیا که هستید خوش باشید. خانواده پهلوی هیچ بدهکاری به این ملت ندارند.

به اشتراک بگذارید:
0 0 رای
ارزیابی این پست
3 نظر
قدیمی ترین
تازه ترین پر رای ترین
بازخوردهای درون متنی
همه نظرها