کودک ۱۱ ساله ایرانی به خاطر فقر و نداشتن گوشی موبایل برای شرکت در کلاس های آنلاین خودکشی کرد؛ کدام خبر ملت را بلند خواهد کرد!؟

مادر دانش آموز 11 ساله ای که به دلیل نداشتن گوشی هوشمند خودکشی کرده بود، می گوید:

مدیر مدرسه می گفت می خواهد به محمد و 2 دانش آموز دیگر گوشی تلفن همراه بدهد اما این وعده عملی نشده بود!

مادرم معلوم است که عملی نمیشود، تا حرامیان حزب الله و حوثی و … هستند، پولی برای شما نیست. مادرم باید برای این سرزمین مرده و خالی از قهرمان گریست و هر روز منتظر سقوط نهایی اش ماند. مادرم چه کسی پاسخگوی این مظلومیت و جنایت بی مکافات سران نظام خواهد بود؟

مادرم ، اگر کودک تو و یا خود شما «استمرار طلب» بودید، اکنون توپخانه پسماندگان «بابا اکبر» چنان «قهرمانی» از شما میساختند که از دهان شرق و غرب عالم اسم شما نیفتد، اما، ای دریغا که من و شما و دیگر مردمان عادی این سرزمین رسانه ای نداریم جز همین شبکه های اجتماعی…

مادرم تسلیت نمیگویم چرا که بی معنا تر از تسلیت واژه ای سراغ ندارم. مادرم کاش انتقام فرزندت را خودت بگیری! کاش مادرانی چو تو بفهمند که دیگر راهی جز از بین بردن این حرامیان نمانده است.

مادرم، معلم فرزند تو برایش نوشته است :

خسته بودم،به خودم گفتم دیگه از تدریس غیر حضوری بدترم داریم؟
روزگار ازین سخت ترم هست؟
داشتم عکسای فعالیتای بچه ها رو توی گروه (شاد)، از بین پیام ها و وویس ها جدا میکردم که باهاشون کلیپ بسازم.
همینطور که گروه رو زیر و رو می کردم،جا به جا پیام سید محمد بود که اجازه گوشی من خرابه،اجازه گوشی من عکس نمیگیره،فیلم ارسال نمیکنه…
دیروز آقای مدیر بهم زنگ زد و گفت سید محمد از دنیا رفته.

و من الان نشستم پای گروه بدون تدریس،بدون تکلیف…
از این به بعد کی وسط تدریس ریاضی بپره و بگه من گوشیم خرابه
کی بعد از وویسای روخوانی فارسی بچه ها بگه من نمیتونم وویس بذارم
کی بعد از کنفرانسای مطالعات بچه ها بگه خانم معلم عزیزم من چطوری فیلم ارسال کنم

الان کی و چطوری منو آروم کنه
الان میفهمم که روزگار ازین سخت ترم هست. سخت تر از نداشتن گوشی،نداشتن صاحب گوشیه
برای شاگردم،که هیچوقت ندیدمش اما شاگردم بود…

مادرم ایران را نسل انقلابی ۵۷ کشت! درست همان روزی که ابلیس را به جای فرشته به یکدیگر «معرفی» کردیم، ایران را کشتیم. بابک و‌مازیاری نیست، قهرمانان این سرزمین همه «بند باز» شده اند. مادرم ، در این سرزمین دیگر مردی نمانده است و هنوز زور زنان هم به آن حدی نرسیده است که بتوانند داد تو و دیگرانی چو تو را از ستمگر بستانند.

مادرم، از ایران و ایرانی چیزی جز افسانه و دروغ و لاف باقی نمانده است.این جماعت برای یکی دو روز هشتگی برایت خواهند زد تا قربانی بعدی از راه برسد. مادرم، منتظر هیچکس نباش، پس از این زندگی برای تو جهنمی بیش نخواهد بود، پس انتقامت را بگیر. هرکسی که برای این رژیم جنایت پااندازی میکند و باعث استمرارش است، قاتل فرزند توست. از آن بسیجی مفعول بگیر تا آن عمامه داران بی شرف، از آن سلبریتی حرام زاده بگیر تا آن خوک زادگانی که خویشتن حقیرشان را «آقا زاده» خطاب میکنند، مادرم اگر تو انتقام فرزندت را نگیری، هیچکس به دادت نخواهد رسید. تا زمانیکه این حرامیان جنایت میکنند و عقوبت نمیبینند، وضع ما همین است.

اگر یک نفر از همان قربانیان اسید، اسید بر صورت آن امام جمعه ای که فرمان به «نا امن» کردن فضا برای بی حجابان میداد، ریخته بود، امروز آن امام جامعه جنایتکار جرات نمیکرد زنان و دختران این سرزمین را تهدید کند!

اگر در برابر ظلمی که بر شما روا شده است، چند بسیجی جنایتکار در خلوت کوچه ها به سزای عملشان نرسند، هر روز یکی از ما اسیران جمهوری جنایت، بیشتر از دیروز قربانی خواهد شد. مادرم، انتقام فرزندت را خودت بگیر!

به اشتراک بگذارید: