کریستین امانپور، حمید دباشی، و بقیه یاجوج و ماجوج

حال چهار دهه است که مردم ایران نه تنها قربانی خشونت یک رژیم مذهبی قرون وسطائی شده اند بلکه قربانی نامردمانی چون کریستین امانپور، حمید دباشی، نگار مرتضوی، سیاوش اردلان، کسری ناجی و بقیه قوم یاجوج و ماجوج شده اند که از هیچ تلاشی برای حمایت از این رژیم خونخوار و افزودن بر درد و رنج مردم ایران فروگزار نکرده اند.
تورات و کتب قدیم یهودیت و قرآن که یک نسخه برداری از آنها است میگویند که قوم یاجوج و ماجوج در زمین به فساد میپردازند. قرآن میگوید که ذوالقرنین آنها را پشت سدی از آهن قرار داد تا نتوانند در آن رخنه کنند. این همان چیزی است که این افراد بدان مشغول هستند، فساد برروی زمین.
دیری است که شرافت روزنامه نگاری که چون سدی ناکسان را بیرون نگاه میداشت سوراخ شده و قوم یاجوج از جمله امانپور و مرتضوی و کلباسی و بقیه این موجودات عجیب و غریب به رسانه های بزرگ وارد شده و از بلندترین بلندگوهای دنیا به خود فروشی و دشمنی با شرافت انسانی و حقوق بشر پرداخته اند.
حمید دباشی و سروش و کدیور و بقیه قوم ماجوج هم به دانشگاهها و مکانهای آموزشی و تحقیقاتی رخنه کرده و در آن سازمانها به فساد مشغول هستند. علمی هم که ندارند. یک کرسی با پول خون ملت ایران در این یا آن دانشگاه ایجاد میشود تا اینها با تبختر راجع به همان حیض و نفاس و جماع با خر و آیات بی سر و ته قرآن و کتابهای خاک خورده ای که چهارده قرن بلاهت را در خود ظبط کرده تحقیق و تفحص بنمایند. هر چه هم فریاد میزنیم که بابا این امپراطور کون پتی لباس به تن ندارد و از روز اول هم هیچی نبوده و هیچ ارزشی در آن نیست صدایمان به کسی نمیرسد.
حاصل فساد یاجوج و ماجوج را دراین روزها که مردم در خیابانها و بیابانها و نیزارهای ایران قتل عام شدند دیدیم. کریستین امانپور مصاحبه ای با هادی قائمی که تا امروز نمیدانستیم کیست و شیرین نشاط نمود و معلوم شد که مشکل مردم ایران تحریمهای اقتصادی و تحریم ویزا است که مانع رفت و آمد آزاد آنها به امریکا شده. هیچکدام حتی یک اشاره به کشته شدگان و خونهای ریخته شده نکرد و هیچ سخنی از دزدی ها و فساد رژیم و دیکتاتوری فقیه به میان نیامد.
حمید دباشی هم نامه ای در شکایت از امپریالیسم ترتیب داد که بیشتر به یک جک شبیه است و یک مشت استاد ابله دانشگاه چون او نیز آن را امضا کرده اند. طبق این نامه قیام ایران نتیجه سیاستهای اشتباه صندوق بین المللی پول بوده، اکثریت مردم ایران خواهان تغییر نظام نیستند و اگر خدای ناکرده رژیم اسلامی سقوط کند مردم ایران دچار یک رژیم خشن تر میشوند و درد و رنجشان افزون میگردد. این نامه تصریح میکند که آن افراد خارج از کشور که با ژست روشنفکری ار قیام مردم ایران به نام حقوق بشر و آزادی و دموکراسی حمایت میکنند در واقع میخواهند یک دولت استعماری دست نشانده امریکا مانند رژیم شاه و یا حکومت مجاهدین را در ایران برقرار کنند. این توصیف از حکومت شاه البته با آنچه مردم به خاطر می آورند و در خیابانها فریاد زدند بسیار متفاوت است و در نقطه مقابل آن قرار دارد، اما مگر کدام حقیقت دیگر در این شارلاتان نامه مضحک به چشم میخورد.
حکیم بزرگ ما ناصر خسرو سالها پیش این ابیات را در وصف همیین قلم بمزدها و تحریف گران و پوشندگان حقیقت سروده بود.
سوراخ شده است سد یاجوج
یک چند حذر کن ای برادر
بر منبر حق شده است دجال
خامش بنشین تو زیر منبر
روی وی اگر سپید باشد
روی که بود سیه به محشر؟
مصاحبه امانپور با قائمی و نشاط (انگلیسی)
نامه امپریالیست ستیزانه حمید دباشی (به انگلیسی)
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید