چقدر باور داریم مستعمره روسیه هستیم؟

گاهی برخی از بلا و مصیبتها آنقدر بزرگند که باورش سخت است و انسان سعی می کند به خود تلقین کند که نه چنین چیزی اتفاق نیفتاده است. مثل مرگ عزیزی که تا مدتها پذیرش واقعیت برای اطرافیان سخت است. گاهی این ناباوری خیلی دردناک است اما انسانهای عاقلتر زودتر با واقعیات کنار می آیند.

شاید باوراینکه بگوییم جمهوری اسلامی در چنبره حکومت روسیه است و مثل حکومتهای اقماری اتحادجماهیر شوروی بشدت توسط کرملین کنترل میشود، برای بسیاری از ما سخت باشد. شاید بگوییم درست است که روابط روسیه و جمهوری اسلامی دوستانه است اما رابطه بین آنها استعمارگر و مستعمره نیست.

برای اینکه دچار افراط و تفریط نشویم اجازه دهید نگاهی به رابطه شوروی و مجارستان بیاندازیم. بعد از جنگ جهانی دوم مجارستان حکومتی داشت که رابطه دوستانه و نزدیکی با شوروی داشت اما مثل اوکراین، ارمنستان، تاجیکستان و غیره جزو اتحاد جماهیر شوروی نبود. یعنی برخلاف کشورهای زیر چتر شوروی هیچ نیروی نظامی خارجی در مجارستان نبود اما بخاطر قطب بندی جهانی، مجارستان جزو بلوک شرق بود و شوروی میدانست که اگر از حکومت مجارستان حمایت نکند، ممکن است آنجا هم به بلوک غرب بپیوندد. بخاطر همین بود که همه جانبه از حکومت مجارستان حمایت میکرد.

در سال ۱۹۵۶ اعتراضات دانشجویی در مجارستان آنچنان گسترده شد که حکومت مجارستان در آستانه سقوط قرار گرفت. بلافاصله ارتش شوروی وارد مجارستان شد و کشتار بزرگی راه انداخت و انقلاب مردم را کاملا سرکوب کرد و حکومت مجارستان همچنان پابرجا ماند تا آنکه اتحاد شوروی فروپاشید و دیوار برلین برچیده شد و نفوذ کرملین بر اروپای شرقی کاهش یافت و این کشورها موفق شدند حکومت نسبتا مستقلی را برپاکنند.

تا قبل از انقلاب ۵۷ ایران توانسته بود با چتر حمایتی امریکا، استقلال خود را در برابر شوروی حفظ کند اما سقوط حکومت شاه بهترین هدیه برای همسایه شمالی بود و با اشغال سفارت امریکا در سال ۵۸ ایران عملا از بلوک غرب بیرون آمد و توی چاهی افتاد که تا امروز گرفتار آن است.

ماجرای گرایش اوکراین به غرب چنان کرملین را برآشفت که منجر به حمله نظامی شد زیرا برای روسیه بسیار فاجعه است اگر کشورهای هم مرزش به بلوک غرب بپیوندند. همین حساسیت روی بلاروس هم هست. مگر در بلاروس مردم در آستانه تغییر حکومت نبودند اما روسها دخالت کردند و مردم را سرکوب کردند.

همین اتفاق در ژانویه ۲۰۲۲ در قزاقستان، افتاد که بلافاصله نیروهای روس وارد شدند و غائله را خواباندند.

جمهوری اسلامی همین وضعیت را دارد. یعنی ما مثل بلاروس و یا قزاقستان هستیم. مثل مجارستان دوره شوروی هستیم.

بیرون آمدن از سیطره روسیه با تظاهرات و راهپیمایی حتی میلیونی امکان ندارد. یا باید ارتش و نیروی نظامی برای این کار وجود داشته باشد و یا شرایطی در منطقه و یا جهان صورت بگیرد (شبیه فروپاشی شوروی) و یا حمله نظامی و اتفاقاتی نظیر آن، میتواند به کمک مردم ایران بیاید. اینجاست که عمق فاجعه ۵۷ را درک می کنیم. ایران به چاهی افتاده که بیرون آمدنش یک معجزه تاریخ خواهد بود.

به اشتراک بگذارید: