چرا ایرانی‌ها از مجاهدین خلق بیزارند؟ ( به قلم خبرنگار خارجی که هفت ماه در ایران زیسته است)

با گذشت بیش از چهار ماه از اعتراض‌های سراسری، گروه‌های اپوزیسیون و جایگزین‌های احتمالی جمهوری اسلامی نیز توجه رسانه‌های غربی را جلب کرده‌اند.

واشنگتن اگزمینر در مطلبی به قلم مایکل روبین، به یکی از این گروه‌ها می‌پردازد و شرح می‌دهد که چرا این گروه اقبالی میان ایرانیان ندارد.

روبین می‌نویسد: «یک بار از یکی از مقام‌های ارشد آمریکایی پرسیدم با توجه به ماهیت فرقه‌ای مجاهدین خلق و منفور بودنشان در ایران، چرا از این گروه دستمزد سخنرانی دریافت کرده بود. او پاسخ داد حتی اگر این گروه درباره پایگاه حمایتی‌اش [میان مردم ایران] دروغ گفته باشد، حرف‌هایی که درباره دموکراسی و تغییر رژیم زد درست بود، و بنابراین در دریافت پول از آن‌ها اشکالی نمی‌بیند.

او گفت سقوط رژیم لحظه رویارویی با حقیقت است، یا مجاهدین خلق خودشان را ثابت می‌کنند یا ترفند پانزی سیاسی‌شان از هم می‌پاشد.»

نویسنده مطلب که در دهه ۱۹۹۰ هفت ماه را در ایران گذرانده، معتقد است مشکل ورود به برنامه «تایید در مقابل پول» مجاهدین خلق اثری است که روی مردم عادی ایران می‌گذارد.

روبین می‌نویسد در هفت ماهی که برای تکمیل رساله دکترایش در ایران سپری کرد، با صدها نفر از مردم ایران ارتباط برقرار کرده بود، از کسبه، رانندگان اتوبوس و مسافران، فروشندگان، پزشکان و وکلا گرفته تا یهودی‌ها، مسیحی‌ها، بهائی‌ها و مسلمانان، از آذری‌های شمال غرب ایران گرفته تا بلوچ‌های جنوب شرق. بیشتر آن‌ها یا به جمهوری اسلامی بی‌علاقه یا با آن مخالف بودند و حتی کارمندان دولتی هم دروغ‌ های جمهوری اسلامی را باور نمی‌کردند.

نویسنده که جمهوری اسلامی بیش از دو دهه است ورودش به ایران را ممنوع کرده، گفت‌و‌گو و ارتباطش با ایرانیان را قطع نکرده است. او می‌نویسد چه در سال ۱۹۹۶ چه امروز، نقاط اشتراک وجود دارد: مردم ایران از امیدشان به تغییر می‌گویند، برخی در مورد پسر شاه کنجکاوند، بسیاری دموکراسی پارلمانی بدون آخوندها را می‌خواهند، تا ایران کشوری عادی باشد اما به عقیده روبین، در دو مورد تمام ایرانی‌ها متفق‌القول‌اند:

اول، تغییر باید از داخل باشد. ایران طی قرن‌ها به حد کافی از دخالت‌های خارجی آسیب دیده‌ است. هیچ ایرانی مایل نیست به کشورش حمله شود یا بمباران شود. چنین کاری نتیجه منفی دارد و مانند حمله عراق، به جمهوری اسلامی امکان می‌دهد ایرانی‌ها را زیر پرچم ملی گرد هم آورد.

دوم، ایرانی‌ها از مجاهدین خلق متنفرند. این گروه از نخستین متحدان آیت‌الله خمینی بود. پس از اینکه خمینی اقدام به تصفیه سیاسی آن‌ها کرد، بسیاری در زندان‌های جمهوری اسلامی جان باختند، اما رهبرشان به عراق گریخت و در عراق دو اشتباه مرتکب شدند که ایرانی‌ها نخواهند بخشید:

با صدام حسین که شهرهای ایران را موشک‌باران می‌کرد و سربازان ایرانی را می‌کشت، متحد شدند. آن‌ها همچنین موجی از عملیات‌های تروریستی به راه انداختند تا جمهوری اسلامی را بی‌ثبات کنند، که در این روند صدها ایرانی بی‌گناه نیز کشته شدند. به بیان دیگر، ایرانی‌ها مجاهدین خلق را به همان چشمی می‌بینند که مردم آمریکا شهروندان آمریکایی عضو طالبان را!

به نوشته روبین، حمایت کلامی از مجاهدین خلق هزینه دارد. چنین کاری گروهی را تایید و حمایت می‌کند که به باور ایرانی‌ها، از حکومت فعلی بدترند. برای رهبران ایران، آن مبالغ پنج رقمی که مجاهدین خلق می‌پردازند نعمتی است که اعتراض‌های مردمی را تضعیف می‌کند. او در پایان می‌افزاید: «آمریکایی‌ها باید کنار مردم ایران بایستند، نه اینکه آن‌ها را به پول بفروشند.»

(ترجمه و تلخیص مقاله‌ واشنگتن اگزمینر به قلم مایکل روبین که در تاریخ یک فوریه ۲۰۲۳ به چاپ رسیده است)

ایندپندنت فارسی

به اشتراک بگذارید:
0 0 رای
ارزیابی این پست
2 نظر
قدیمی ترین
تازه ترین پر رای ترین
بازخوردهای درون متنی
همه نظرها