پیوند ناگسستنی ارتجاع سرخ و سیاه؛ مجاهدین خلق، فواحشی سیاسی برای تمام فصول جنایت!
اینکه مدام نسل جوان میگوید مجاهدین و جمهوری اسلامی هر دو روی یک سکه هستند، بی دلیل نیست. این اوباش وطن فروشی که پسوند خلق_ یعنی اسم رمز تجزیه ایران را_ در انتهای نام گروه منفور خویش افزوده اند؛ با همان منطقی که در جریان فروغ مثلا جاویدان خویش در زمان جنگ ایران و عراق _که با پاره کردن قرداد الجزایر توسط صدام آغاز شده بود_ به میهن خویش حمله کردند و دست به کشتن سربازان وظیفه ایرانی زدند، با همان منطق از کشته شدن مرزبانان ایرانی که سربازهای وظیفه هستند، ابراز خوشحالی میکنند.
این جنایتکاران بی شرف که به زن خویش رحم نکردند و بچه های خویش را هم در پانسیون ها و خانه های تیمی به کودک سرباز تبدیل کردند ، امروز در نهایت وقاحت و دیاثت از کشته شدن چند جوان سرباز وظیفه ابراز خوشحالی میکنند. واقعا مایه خشم و تاسف است که چنین اوباشی در کنار جمهوری اسلامی مانعی بزرگ برای رهایی ایران هستند.
از نظر این احمق ها هیچ فرقی میان سپاه قدس و ارتش اسیر ایران وجود ندارد. این احمق ها واقعا نمیدانند سربازی در جمهوری اسلامی اجباری است و اگر کارت پایان خدمت نداشته باشی، حتی پاسپورت هم نمیتوانی بگیری و جوانان مردم انتخابی در این مورد ندارند!؟
پیش چشم اینها تو گویی جوانان هجده ساله مردم از روی دلخوشی و رضایت کامل از خانه و کاشانه خویش دور میشوند تا در مرزهای ناامن جمهوری اسلامی بی هیچ امکاناتی گلوله بخورند!
من تا مدتها فکر میکردم کشورهایی که قصد تجزیه ایران را دارند و میخواهند اوباشی همسطح جمهوری اسلامی پس از ملایان بر ایران کوچک شده حکومت کنند، گروه منفور مجاهدین خلق را ساپورت مالی میکنند اما در جریان حوادث چند سال اخیر برایم هیچ شکی باقی نماند که این گروه و بسیاری از کانال های تلویزیونی اپوزیسیون نما_ دانسته یا نادانسته، خواسته یا ناخواسته_ توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی تغذیه میشوند.
یکی از این ابلهان ۵۷تی چند روز پیش نوشته بود جمهوری اسلامی چون از مجاهدین میترسد، هر کسی را که طرفدار آنها باشد، فورا بر دار می کشد و از دیگران کمتر میترسد!
باید به این احمق ها گفت خیر! جمهوری اسلامی اگر یک شهروند معمولی یا مبارز مستقل و یا یک نو مشروطه خواه را که برایش ایران جان و جهان است، بر دار بکشد؛ مردم داخل واکنش نشان میدهند اما از آنجا که یک مجاهد خلق، منفور داخل ایران است، جمهوری اسلامی با چسباندن لیبل وابستگی به مجاهدین بر پیشانی مخالفانش، میداند مردم داخل واکنش خاصی_فارغ از درست و غلط بودن این موضوع_ نشان نمیدهند و این یعنی اعدام های بی هزینه برای نظام!
همانطور که دیدیم چندی قبل تر از اعدام سه مبارز پرونده خانه اصفهان، جمهوری اسلامی یک تجزیه طلب را اعدام کرد و واکنش افکار عمومی_فارغ از درست و غلط بودن_ بی توجهی کامل بود اما همین بی توجهی در موضوع اعدام سه مبارز پرونده خانه اصفهان که پیش از اعدام خود را “بچه های ایران” معرفی کرده بودند، تبدیل به واکنشی سراسری و اعتراض خیابانی شد.
پس ابلها، جمهوری اسلامی فقط از مجاهدین استفاده ابزاری میکند، یکی در موضوع کشتن مخالفان و دیگری اینکه به مردم القا کند ما اگر برویم، جایگزین ما این احمق های داداش دوقلوی ما هستند، پس با ما بسازید!
زندگی غیر مسالمت آمیز و انگلی مجاهدین و جمهوری اسلامی ریشه در گذشته و پیوند ناگسستنی ارتجاع سرخ و سیاه دارد. گر چه مجاهدین و جمهوری اسلامی هر دو دشمن ظاهری یکدیگر هستند اما بقای هر دوی اینها بدون یکدیگر دوامی نخواهد داشت. رهبران مجاهدین خودشان میدانند اولین بازندگان سقوط جمهوری اسلامی، آنها هستند و پایان حیات سیاسی این گروه دقیقا در امتداد پایان جمهوری اسلامی است.
سقوط جمهوری اسلامی مطلوب مجاهدین خلق نیست، چون هیچ ارمغانی برای ایشان نخواهد داشت و همین پس مانده های فسیل زندانی در کمپ ها هم از این نجاست بی پایان، جدا خواهند شد؛ اما وجود جمهوری اسلامی ضعیف، همانند اسراییل برای مجاهدین نعمت است، چرا که از دشمنان ایران بودجه میگیرند و سران آن خوش هستند و سرنوشت این ربات های اسیر و جوانی نکرده و مغزشویی شده ساکن آلبانی هم اصلا برای رهبران این سازمان مهم نیست. اعضای مجاهدین مرغ عزا و عروسی هستند و دیگر هیچ.
negahi_be_FroghJavidan_Hanif_Heidarnezhadهمانطور که بارها نوشته ام مبارزه با جمهوری اسلامی بدون مبارزه با اوباش ۵۷ تی که این سرطان را بر پیکره ایران حاکم کرده اند، ممکن نیست.
فقط نگاهی به چهره این سربازان مظلوم که توسط جمهوری اسلامی و مخالفان تجزیه طلبش قربانی شدند، بیاندازید، تا به یک اندازه از جمهوری اسلامی و مجاهدین خلق و تجزیه طلب های مزدور متنفر باشید.
مجاهدین ننگ، روزی فراخواهد رسید که باید پاسخگوی افکار عمومی باشید. روزی که دیگر کسی نیست تا نقش پدر را برای شما صد پدرها که یک روز طالقانی پدرتان میشود و یک روز خمینی و روز دیگر صدام، بازی کند و در ایران آزاد فردا هم بی شک پادگان های خارج از کشور میزبان شما باقی نخواهد ماند و آن روز سران شما اول از همه توسط اسیرانی که از پادگان_زندان ها رها شده اند، مورد بازخواست و پرسش قرار میگیرند و پس از آنها تازه شما باید شما پاسخگوی خانواده های جانباختگان حمله فروغ جاویدان باشید و پس از آن نسلی که جوانی اش به خاطر فریب و نیرنگ شما تروریست های ۵۷ تی، در نظام جمهوری اسلامی سوخت!
پایان شما نزدیک است، چون جمهوری اسلامی به پایان خود نزدیک شده است!
نه شیخ، نه شیاد، فقط ایران آباد!
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید
