پیام های عدد «۲۵» در قرارداد استعماری چین و ایران؛ چرا نادیده با این سند مخالفیم!

در این چند روز که اعتراضات مجازی نسبت به سند همکاری ایران و چین شدت گرفته است و همزمان عده ای از شریف ترین و بهترین فرزندان این کهن بوم در خیابان ها شعار زیبای «ایران فروشی نیست» را در گوش حکام بی شرم جمهوری اسلامی فریاد زدند، عوامل جمهوری اسلامی _ به ویژه دارو دسته نایاکی و‌ توده ای ها و فدایی های سابق که به حق باید لقب «مدافع نظام» و بسیجی دیپلمات را به آنها داد_ این جمله را در بوق کرده اند که با متنی که منتشر نشده است و مفادش مشخص نیست، چرا مخالفت میکنید!؟

اول از همه باید به این بی وطن ها گفت که اکثریت مردم با این حکومت موافق نیستند و سندش هم اینکه بارها مخالفان نظام اعلام کرده اند خواهان برگزاری و تکرار رفراندوم ۱۲ فرودین ۱۳۵۸ تحت نظارت سازمان ملل هستند! جمهوری اسلامی هم اگر همانند دهه ۶۰ پشتوانه مردمی داشت بی شک سیرک رفراندوم را هم تا حالا صد بار برگزار کرده بود، پس تا اینجای کار این نظام نمیتواند کوچکترین ادعایی مبنی بر اینکه در «اکثریت» است داشته باشد.

اینکه توحش بی حد و حصر و شکنجه و شیشه نوشابه و دوشکا و پهپادهای رژیم و مشتی مزدوران تهی شده از خوی انسانی باعث شده اند مردم به واسطه مشاهده کشتارهایی از جنس آبان ماه ۹۸ فعلا در شوک‌ باشند و‌ به دنبال راهی برای اعمال «اصلاحات» با «کمترین هزینه» باشند، گر چه باعث‌ «استمرار» این نظام اهریمنی شده است اما این موضوع نمیتواند دلیلی بر «مشروعیت» نظام باشد.

خامنه ای و نظامش اگر تا کنون به زور توپ و تانک و پول نفت و شبکه مافیایی که در جغرافیای «هلال شیعی» به راه انداخته است دوام آورده اند، این دوام آوردن به هیچ عنوان مشروعیتی برای نظام به ارمغان نخواهد آورد. این داستان همانند این است که شخصی شما را در «خانه» خود شما «زندانی» کند و «گروگان» بگیرد و پس از سالها که موضوع فاش شود عده ای ادعا کنند چون این گروگانگیری ۴۲ سال طول کشیده است و «گروگان» در خانه خودش است پس حتما راضی است!

گروگانی که همه درها به رویش بسته است و دست و پایش را زنجیر زده اند و با کوچکترین نافرمانی، تنبیه میشود و زندانبانش تمام پلیدی ها و کژی ها را یکجا دارد، چگونه میتواند بدون «کمک» دیگران از بند رهایی یابد؟

یکی از مشکلات بزرگ مخالفان با این قرارداد این است که این قرارداد «۲۵» ساله است. این ذهنیت که تا ۱۴۲۵ همچنان جمهوری اسلامی «اشغالگر» پابرجاست، به خودی خود حال هر ایرانی آزاده ای را بد میکند. جمهوری اسلامی نماینده نسل امروز نیست.هروقت این حکومت رفراندومی بدون توپ و تفنگ و کهریزک و جنتی و پاسدار و بسیجی زیر نظر «سازمان ملل» و ناظران بین المللی برگزار کرد و نتیجه اش به نفع استمرار این نظام بود، آنوقت میتواند قرارداد ۲۵ ساله ببندد. تا زمانیکه «انتخابات آزاد» در سرزمین ایران برگزار نشده است، نظام ضد ایرانی جمهوری اسلامی حق ندارد چوب حراج بر «آینده» بزند.

پاسخ دیگری که باید به «دلواپسان» صادراتی و مخالفان سقوط نظام فعلی در لندن و واشنگتن و پاریس و …داد این است که آنچه مردم عادی را حتی بدون دیدن مفاد این قرارداد یا سند نگران کرده است، «سابقه» جمهوری اسلامی است. نظامی که غرامت جنگ ایران و عراق را بخشید ( کویت همچنان دارد بابت حمله صدام از عراق خسارت میگیرد) و «خزر» را بدون هیچ چانه زنی به «پوتین» و شرکا باخت و پول ملت ایران را بدون رضایت آنها در فلسطین و لبنان و سوریه و یمن و عراق و سوریه و … خرج «آتش افروزی» میکند، بدون شک نمیتواند قرارداد خوبی برای «ایران» و «ایرانی» امضاء کند چرا که منافع شیعیان اشغالگر حاکم و برادران دزد و قاچاقچی «سپاه» اختلاس گران وطن فروش با منافع ملت ایران خیلی فرق دارد.

وقتی میلیون ها نفر در تظاهرات های مختلف که آغازش اعتراضات خرداد ۱۳۸۸ بود شعار زیبا و تحسین برانگیز «نه غره نه لبنان، جانم فدای ایران» را در کوچه به کوچه و شهر به شهر ایران فریاد زدند، یعنی این ملت این حکومت و سیاست هایش را قبول ندارد. وقتی ملت در دی ماه ۹۶ فریاد زدند اصلاح طلب، اصول گرا، دیگه تمومه ماجرا، یعنی انتصابات های مهندسی شده شما هیچ اعتباری ندارد و مشتی کارمند و سرباز را به اجبار بر صف نشاندن و اعداد سازی، هیچ مشروعیتی برای نظام اهریمنی «جمهوری جنایتکاران» به ارمغان نخواهد آورد.

شما اگر با مردی هرزه و معتاد و قمارباز ازدواج کرده باشید، اگر یک شب خانه نیاید با خودتان فکر میکنید یا با یک نفر دیگر دارد هرزگی میکند و یا با دوستانش دارد «زهرمار» دود میکند و یا پای میز قمار دارد هستی و «دار و‌ندارمان»( نه دار و ندارش که در زندگی مشترک اجباری و حتی همزیستی غیر مسالمت آمیز همه چیز با «ما» جمع بسته میشود) را برباد میدهد.

حالا اگر شما با مردی شریف و متعهد و عاشق ازدواج کرده باشید، اگر یک شب دیر به خانه بیاید فورا «نگران» میشوید و دلتان به «هزار» راه میرود و نمیتوانید همانند مورد «مرد معتاد» سناریوها را حدس بزنید. در شرایط فعلی جمهوری اسلامی همان «ناپدری» معتاد و قمارباز و‌هرزه و بد زبان و بدکردار و بی شرم و بی شرف و آدمکش و دزدی است که دست به هر کاری میزند، دود آتش هایی که میافروزد در چشم «مادر» ( ایران) شما هم خواهد رفت.

تازه به اینها این را هم اضافه کنید که این ناپدری هرزه و جنایتکار همانند ملایان قم «لواط کار» هم باشد! و گر چه برای مادر ( ایران) گرفتار و «فلج» ما نقش «فاعل» را بازی میکند اما ذاتش «مفعول» است و اگر این مفعول بخواهد در این شرایط معشوق چینی هم بگیرد، دیگر نور در نور است چرا که ما میدانیم شوهر چینی چه بر سر «کامبوج» بانوها آورده است.

خدایا شکرت که مفعول چین و روسیه و اسراییل برای ما «فاعل» شده است و هر روز ایران بی صاحب ما را «گایش» میکند. از قدیم گفته اند هر که باد کاشت، طوفان درو خواهد کرد.

به اشتراک بگذارید:
0 0 رای
ارزیابی این پست
1 نظر
قدیمی ترین
تازه ترین پر رای ترین
بازخوردهای درون متنی
همه نظرها