پاسخ کسروی به پرسشی درباره ناکامی مشروطه در ایران
پرسش- شما در نوشته های خود به مشروطه اهمیت بسیار میدهید درحالیکه ما دیدیم در ایران از مشروطه چیزی بدست نیامد. علت چیست؟
پاسخ- پیش از آنکه درباره مشروطه سخن بگویم باید یک نکته را روشن کنم و آن اینکه شما می گویید چون مشروطه در ایران نتیجه مهمی نداده نباید به آن اهمیت داد. شما میخواهید از “نتیجه” یک چیزی به نیکی یا بدی آن پی ببرید.
این کار در جایی درست و شایسته است که گوهر یا ماهیت آن شناخته نشده باشد. چیزی که ما گوهر و ماهیت آنرا می شناسیم و می دانیم که نیک است، اگر نتیجه بدی از او دیدیم باید جستجو کنیم که آن نتیجه بد از آن چیز نیکو چه علت داشته است.
مشروطه و یا سررشته داری توده مردم (دمکراسی) چیزی نیست که کسی درباره آن گمان بدی داشته باشد. همه آنرا به نیکی و نیکویی میدانند.
ماهیت و گوهر مشروطه آن است که مردمی که در یک کشور زندگی می کنند آنرا خانه خود بدانند و به آبادی آن دلبسته باشند و در راه نگهداری آن کوشش جانفشانی و کنند. از طرف دیگر، در نظام مشروطه یک پادشاه بجای اینکه خودکامه و خودرای باشد و به سر مردم بزند، رشته کارها را به مردم بسپارد تا نمایندگان مردم قانون گزارند و خودش به کارهای کشور دیده بانی نماید.
مشروطه این است. این کجایش بد است؟ شما چه ایرادی به آن دارید؟
ضمن اینکه مشروطه چیزی است که در جاهای دیگر نتیجه خوب داده و موفق بوده است. مشروطه پیش از آنکه به ایران برسد در کشورهای دیگر روان بوده و نتیجه اش دانسته شده که نیک است. زیرا کشورهای اروپا و امریکا در سایه همین مشروطه پیشرفت کرده اند. دراینجا نمی توان از نتیجه یک چیزی، به بدی آن پی برد بلکه باید گفت: سبب آنکه مشروطه در ایران به نتیجه نیکی نرسید این است که در این کشور آلودگی هایی هست که باید آنها را جستجو و چاره جویی کرد.
اما آلودگی ها در ایران چیست؟
آلودگی های ایران همان بدآموزیها و کیش های پراکنده گوناگونی است که شرحش را دادیم. مشروطه را همین ها بی نتیجه گذاردند.
ببینید در یک کشور آلودگی بالاتر از این چه باشد که یک ملای بیسوادی بالای منبر رود و بگوید: مردم میهن پرستی همان بت پرستی است”!
و یکی نباشد که به دهان آن ملای پلید بزند.
من از شما می پرسم میهن پرستی چیست؟
میهن پرستی همانست که مردم یک کشوری آن کشور را خانه خود بدانند و به آبادی آن دلبستگی نشان بدهند. میهن پرستی آنست که بیست میلیون نفر [جمعیت ایران در زمان کسروی] با یددیگر همدست شوند و در سود و زیان همباز باشند و در پیشامدها از یکدیگر پشتیبانی کنند. این معنی میهن پرستی است. میهن پرستی وظیفه هر کس است. نمی توان اختیار خانه و کاشانه خود را بدست بیگانگان و کسانی که اشتیاقی به میهن ندارند سپرد.
این است که می گوییم میهن پرستی به هر کسی که به آبادی و آزادی کشورش علاقه مند است واجب است. میهن پرستی معنایش همین است. پس آن ملای پلید که بالای منبر میرود و علیه میهن پرستی سخن میراند نادان است، نفهم است، دلش به مردم نمیسوزد، تنها در اندیشه پر کردن شکم خود می باشد.
در انقلاب مشروطه هم همین ملاهای نادان و شکم پرست بودند که سنگ راه شدند و و جلو پیشرفت آنرا گرفتند.
اقتباس از نشریه پرچم به صاحب امتیازی احمد کسروی
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید