وکالت میدهم؛ برای آزادی و ایرانِ آباد، برای امروز و روزی که خواهیم گفت «جمهوری اسلامی رفته است»
به شاهزاده رضا پهلوی وکالت میدهم؛ به عنوان نماینده و سخنگو و صدای بیصدایان، به عنوان برآیندِ دلسوز و شایستهی مبارزات دموکراتیک مردم ایران، برای برقراری عدالتِ بدون مماشات در مورد جانیانِ این ۴۴ سالِ سراسر خون و تباهی، برای پایانِ مسلخی به نام جمهوری تروریستی اسلامی و برای روزی که خواهیم گفت و خواهیم شنید «جمهوری اسلامی رفته است» و اشک در چشمانِ همهی ما حلقه خواهد زد. اشکی که این کابوسِ سیاه را خواهد شست.
وکالت میدهم، به نام شرافت، به نام آزادگی، به نام انسانیت، به نام خشم، به یادِ آخرین ضجههای نیکا شاکرمی و جامدادیهای میز تحریر سارینا اسماعیلزاده و به یاد شیرانِ خورشیدنشانی که «طلوع» را با طنابِ دار دیدند.
وکالت میدهم به کسی که با بغض مردم ایران بغض میکند و با شادی مردم ایران شاد میشود. وکالت میدهم برای سرنگونی اصل و اساس و تمامیت رژیم تروریستی آخوندی و برای روزی که مردم ایران بتوانند آزادانه، سرنوشت خود را تعیین کنند. وکالت میدهم برای روزی که به دست عدالت و مجازات سپرده شود، هر کس که قدمی یا قلمی برای سرکوب و شکنجه و کشتار مردم ایران و حمایت از این تبهکارانِ بیصفت و بیوطن برداشته باشد.
ایران به نام ندا و مهسا آزاد خواهد شد …
تهران / بامداد پنجشنبه ۲۹ دیماه ۱۴۰۱
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید