وقتی حضرت پیراهنش را بالا زد!
عبداللّه عمر همینکه شنید آن حضرت از مکه بیرون رفته به سرعت عقب آن حضرت رفت تا در بعضی از منزلها به آن جناب رسید.
عرضکرد ای فرزند رسول خدا اراده کجا را داری؟
فرمود عراق.
عرضکرد تو را قسم میدهم به حرم جدت رسول خدا(ص) برگرد.
حضرت قبول نکرد.
همینکه عبداللّه آن حضرت را مصمم در سفر عراق دید، عرضکرد برای من باز کن آن موضعی را که جدت رسول خدا مکرر می بوسید.
حضرت دشداشه را بالا زد و ناف مبارک گشود، عبداللّه سه مرتبه ناف آن حضرت را بوسید و گریه کرد و عرضکرد یا ابا عبداللّه تو را به خدا سپردم شما در این سفر کشته می شوی.
مؤلف کتاب فقیر می نویسد:
از اخبار ظاهر می شود که رسول خدا(ص) چهار عضو از اعضای سید الشهداء(ع) را بسیار می بوسید:
ناف و پیشانی و گلو و لبهای آن حضرت را.
مسئلتن: با توجه به اینکه در آن زمانها زیر دشداشه (لباس بلند عربی) چیزی نمی پوشیدند، وقتی حضرت دشداشه را بالا زد خب بقیه چیزها که قابل رویت شد. آیا عبدالله کار دیگری نکرد؟
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید