جناب دوشوکی، نیازی به طالع بینی نیست؛ نشانه ها از سقوط قطعی این رژیم حکایت دارد
جناب آقای دکتر عبدالستار دوشوکی، در مطلبی که امروز تحت عنوان : چرا جمهوری اسلامی امسال (سال ١٤٠٠) سقوط می کند که در سایت خبری گویا نیوز منتشر نموده اند، عنوان نموده اند:
امسال یعنی در سال ١٤٠٠ هجری خورشیدی مطابق با ١٤٤٢ هجری قمری دقیقا ٤٢ سال اختلاف وجود دارد. عمر بی برکت جمهوری اسلامی نیز ٤٢ ساله شده است و بقول قدیمی ها “آفتاب عمرش لب بومه”. بسیاری از دانشمندان عصر کهن که تبحر فراوانی در علم نجوم یا “علم هئیت” داشتند بر تاثیر ستارگان و اجرام, مخصوصا ماه و خورشید نه تنها در ایجاد ابر و باد و مه و باران و طوفان های ویرانگر آگاهی داشتند؛ بلکه در “ناهمترازی عددی” اجرام سماوی و بخصوص ماه و خورشید باور داشتند. امسال این “کژمیزانی” به عدد معنادار ٤٢ رسیده است که دقیقا عمر نامیمون جمهوری اسلامی است.
حقیقتا با مطالب مستند و واقع بینانه ای که ایشان می نویسند، واقعا باورش سخت است که چرا چنین اظهار نظر عجیبی نموده اند. اگرچه خود ایشان در صدر مطلب اظهار کرده اند به طالع بینی اعتقاد نداشته اند . اما..
حقیقت ماجرا را بخواهید، دوستانی که فضای داخلی کشور را از نزدیک لمس کرده باشند بخوبی واقفند، علائم و نشان ها البته نه از نوع فلکی آن همگی حکایت از فروپاشی رژیم دارند.
بر خلاف مسئولین و سران رژیم گذشته، این گرگ های باران دیده همگی آمادگی آن را دارند که فقط با یک اشاره و حتی بدون چمدان رهسپار اروپا، کانادا، امریکا و… شده تا از اندوخته های ۴۲ سال گذشته خود بهره و لذت کافی را ببرند و مردم ایران را با بهشت وجهنم خیالی خود تنها بگذارند.
مهم ترین موضوع، که حکایت از بحران های بی پایان این رژیم دارد. شاخص های اقتصادی بسیار ضعیف در سالیان اخیر است. تولید ناخالص داخلی، نرخ تورم، نرخ بیکاری، رشد نقدینگی، افزایش نقدینگی و… چشم اندازهای چندان جالبی را برای کشور ترسیم نمی کنند. سقوط ارزش ریال ایران به میزان حدود یک هشتم طی سه سال نیز حکایت از بی برنامگی و بی پولی رژیم دارد. رژیم بقدری در سال قبل دچار بی پولی بود که با افزایش مالیات ها، دستکاری بورس و سایر ترفند ها( مثل قاچاق و …) و به نوعی دست بردن در جیب مردم با سلام و صلوات سال را به اتمام رساند. اما در صورت ادامه تحریم ها، چه راه دیگری برای تامین مالی رژیم باقی می ماند تا به حیات ننگین خود ادامه دهد. افزایش شدید بیکاری از بحران های جدی رژیم می باشد. افزایش جرایم و پرونده های قضایی حالا به قول خودشان حدود ۱۷ میلیون پرونده یکی از نشانه های فقر و فساد و فحشا در زیر پوست جامعه است. رشد بی سابقه مشکلات روانی در جامعه نیز حاصل بی تدبیری محض رژیم در هدایت جامعه بسوی یک جامعه سالم است.
نا گفته پیداست اغلب تظاهرات های جدی که رژیم را در آبان ۱۳۹۸ به چالش کشید ، بی گمان توسط افرادی از اقشار ضعیف صورت گرفت که بیکاری و فقر آن ها را بسیار عصیان زده کرده بود.
حکایت بحران ها بخصوص بحران های اقتصادی که نیازمند مطلب مستقل و مستدل از سوی متخصصین این حوزه است، بیانگر عمق بی تدبیری و کج اندیشی مسئولین امر است. با این حال نیازی نیست که شما یک کارشناس اقتصادی باشید تا از مشکلات و بحران های کشور در این خصوص آگاه باشید. بلکه اوضاع فعلی بخوبی گویای عمق فاجعه اقتصادی کشور است. بانک های ایران تا خرخره ورشکسته اند و اگر تنها یک روز مردم در پشت در بانک ها برای مطالبه پول خود بایستند خواهید دید که اصلا پولی در بساط نخواهد بود.
سایر ابر بحران های کشور را می توان، آموزش( عدم تربیت متخصص نه لیسانسیه و دکتر و مهندس الکی) ، تولید علم ، محیط زیست ، بحران های پیش رو در خصوص آب ، توسعه بدون برنامه ریزی و آینده نگرانه شهری ( از جمله تهران بزرگ)، نابودی کشاورزی، تولیدو… را نام برد.
ماهان ایرانی
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید