نقش سفیر سابق آلمان در عملیات ترور فخری زاده چه بود ؟!

«نیسان آبی» ماجرای فخری زاده زبانزد خاص و عام شده، و در مورد اینکه چه کسی آن را تهیه کرده انواع روایات نقل شده اند، من جمله اینکه یک «خانم با لهجه» آن را نقد از یک روستایی ابتیاع کرده است!

ولی ما سر نخهایی پیدا کرده ایم که پای آخرین سفیر آلمان در ایران (که چند ماه پیش به بهانه یک شغل نان و آب دارتر ایران را ترک کرد) را به ماجرا باز میکنند. ظاهرا سوء ظن برادران اطلاعاتی بیجهت نبود که سفرهای او به نقاط پرت و نشست و برخاستش با «عوام» را پوششی برای فهالیتهای جاسوسی میدانستند…

من نمیدانم آیا شما این «شواهد» را قانع کننده می یابید، ولی این را میدانم که بخش عمده ای از ایرانی ها همین مقدار «مدارک» را کافی میدانند تا روایت خودشان را ببافند، که البته در کشوری که با مدارک کمتر از این میشود از قاضی صلواتی برای کسی حکم اعدام گرفت خیلی هم جای تعجب ندارد…

چانه زنی برای خرید وانت (آلمانی ها بودجه دولتی را هم هدر نمیدهند)
شاد و خرم پس از جوش خوردن معامله
عزیمت به منطقه دماوند با نیسان آبی (تصویر عمدا تار شده تا راننده شناسایی نشود)
تجسس در منطقه به بهانه آشنایی با عشایر (واقعا همان منطقه است!)
برای شکاکان این هم «آب سرد» دماوند
ترور دانشمندان هسته ای با موتور هم کار خودش بود 🙂
به اشتراک بگذارید:
0 0 رای
ارزیابی این پست
1 نظر
قدیمی ترین
تازه ترین پر رای ترین
بازخوردهای درون متنی
همه نظرها