نظر احمد کسروی درباره امثال بهرام مشیری

در سال ١٣٢٠دولتهای روس و انگلیس به ایران حمله کردند و به ناچار رضا شاه قدرت را به ولیعهد سپرد و به تبعید فرستاده شد. با رفتن رضا شاه از کشور، درحالی که کشور در اشغال بیگانه بود هیاهو علیه رضا شاه بلند شد و هر کس کینه ای از دوران رضا شاه داشت به صحنه آمد و عقده های فرو خفته را بیرون ریخت. هرراهزنی که از رضا شاه کتک خورده بود و تفنگش را به دولت تسلیم کرده بود به مرکز توجهات تبدیل شد و مورد تمجید و تحسین قرار گرفت.

در این دوران، زنده یاد احمد کسروی شغل وکالت دادگستری را داشت. او درباره آن سالها چنین می نویسد:

امروز شیوه مردم و قاعده ای که برای دوستی و دشمنی خود برگزیده اند آنستکه هر کسی که در زمان شاه گذشته سختی کشیده و یا بحبس رفته و یا کشته شده او ر ا نیک بدانند و مظلوم شناسند و و هواداری و دلسوزی نشان دهند . کار بجایی رسیده که من میبینم کم کم نام تاراجگران لر و بویر احمدی و شاهسون و کُرد بمیان می آیدکه به آ نان ستم رفته و کسانی از خود آنان یا از هوادارانشان سر برآورده دم از ستم دیدگی میزنند و شا ه گذشته را ستمگر خود میخوانند . در اینجاست که آدمی بدرماندگی و بیچارگی این توده دلش میسوزد . در اینجاست که می بیند اینها بسیار بینو ایند . یک کسیکه چند روزی در زمان شاه گذشته بزندان رفته دیگر همه چیز را فراموش میکند و تنها کینه خود را درنظر میگیرد و با یک احساسات خودخواهانه بصدها کارهای نیکی که در زمان آن شاه انجام گرفته نیز با دیدۀ بدبینی مینگرد .

هرچه هست ما با این شیوۀ رفتار ایرانیا ن موافق نیستیم و اینها را جز بزیان خود آنان نمی شناسیم و اینست در این هیاهویی که برخی روزنامه ها در این چند روزه برانگیخته اند همراهی نمی نماییم و نخواهیم نمود . در روزهای محاکمه(محاکمه پزشک احمدی و سروان مختاری) نیز تنها جریان آنرا با صورت نطقهای وکلا و دیگران خواهیم آورد بی آنکه خود اظها راحساساتی نماییم.

بدتر از این آنست که بنام کینه توزی با سروان  مختاری کسانی را که باین کشور بدیها کرده اند با یک نام نیکی یاد میکنند. مثلا شیخ خزعل یکی از نیکنامان میگردد. این بر یک تود ه ای ننگ است که تاریخ خود را فراموش نماید و همچون کودکان مهر وکینه اش با نیکان و بدان بروی یک پایه ای نباشد.

شیخ خزعل که بود؟ … این مرد کسیست که درخوزستان کسان بسیاری را از عرب و عجم کشته و خود یگانه مالک آنجا گردیده ، و خاندانهای بسیاری را نابود ساخته و مردم ر ا لخت کرده و برای خو د دارایی بسیاری اندوخته بود ، و سپس هم کوس استقلال میکوفت و بدولت دخالتی در کار خوزستان نمی داد و در زمان سروزیری شاه گذشته(دوران نخست وزیری رضا شاه)  آشکارا نافرمانی نمود و سپاه گرد آورد و با دولت جنگ کرد و شکست خورد . چنین کسی را نیکنام گردانیدن معنایی ندارد .

این فراموشکاریها از ایرانیان بسیار زشت است . همین چیزهاست که عنوان بدست بدخواهان این کشور داده که همیشه میگویند این مردم ر شد سیاسی ندارند و لایق آزادی نمیباشند.

منبع: مقدمه کتاب دفاع احمد کسروی از سرپاس مختاری و پزشک احمدی که در اصل از روی نشریه پرچم شماره 148 سال 1321 گرفته شده است

به اشتراک بگذارید: