مهمترین انتخابات رژیم در پیش است

این روزها که مشکلات قصاب ایران از همیشه بیشتر شده حتی امام زمان هم نمی آید که بپرسد حال آقا سید علی چطوره؟ رژیم از همیشه ضعیفتر و فشار بر آن از همیشه بیشتر است. بحران مشروعیت رژیم که دهه ها است دامن رژیم را گرفته پس از کشتار های 96 و 98 و اعدامهای بی رویه و دزدی های بی حساب از همیشه افزونتر شده است. نه این که بگویم این روند جدیدی است اما مخالفین موفقیت بیشتری در انعکاس این کشتارها و بی آبرو کردن رژیم در دنیا داشته اند. بیش از چهار دهه کشتار و حبس و شکنجه مخالفین درون را خاموش نکرده و رژیمی که هیچ راهی بجز زور برای حل مشکلات نمیشناسد عاجز از حل مشکل شده. در برون مرز نیز با همه انتقاداتی که وارد است مخالفتها وسعت و هماهنگی بهتری گرفته و  مقایسه این فعالیتها با پنج یا ده سال قبل معیار خوبی برای قضاوت به دست میدهد.

فساد درون رژیم و طرحهای داخلی و خارجی آن که یکی پس از دیگری شکست میخورند و انزوای بین المللی آن چیزهائی نیست که بتوان پنهان نمود. در درون نیروگاه اتمی بوشهر پس از بیش از 100 میلیارد دلار هزینه در شرف بسته شدن است و دو تا باطری قلمی هم در ازای این همه مخارج نتوانست شارژ کند. اقتصاد ورشکسته به امید برجام نشسته بود که آن هم در پیچ و خم کنگره امریکا و تغییر سیاست غرب گیر کرده و کمبزه و خیاری از آن نصیب بزک رو به موت رژیم نمیشود. روسیه آشکارا رژیم را تحقیر میکند و پس از هزینه های کمر شکن مالی و جانی رژیم درسوریه راه او را برای هر نوع برداشت قابل توجه سیاسی یا اقتصادی بسته و ترکیه و قطر را برای گفتگو در مورد آینده سوریه دعوت میکند. عراق که زمانی حیاط خلوت رژیم شده بود اقتدار خود را بازیافته و نقش رژیم را به همکاری با چند گروه تروریست تقلیل داده. وضعیت اقتصاد لبنان به بغرنجی اقتصاد ایران است و رژیم جاذبه ای که زمانی در میان مسلمانان خاور میانه داشت از دست داده است. در این میان گروه ویژه اقدام مالی اف ای تی اف مانند اره ای به هر چه نابدتر رژیم فرورفته و مشکلات اقتصادی و هویتی رژیم در دوسویش قرار گرفته.

رژیم هرگز چیزی بجز یک مافیای جنایتکار نبوده اما در سابق از اقتصاد بهتری بهره میبرد و میتوانست با کمی بذل و بخشش بیشتر میان خودی ها و پرتاب نمودن تکه استخوانی جلوی مردم از شکاف و نارضایتی ها بکاهد اما امروز شکاف درون رژیم و فشار نارضایتی ها بیش از هر زمان دیگر است. بحران کرونا که خوب و بد نمیشناسد و با اشتباهات و مدیریت فشل حکومت فزونی یافته همچنان روی دست رژیم مانده و باعث ریزش و تنفر بیشتر از رژیم شده. مهمتر بحران روحانیت است که پایگاه خود را اگر نه به طور کل، به طور عمده از دست داده است. این پایگاه قدرت که همیشه به روحانیت بازوئی قوی میداد و رژیم همیشه از آن بهره برده بود از بین رفته و از روحانیت بجز پوستی بر یک اسکلت تهی چیزی باقی نمانده. ولی سفیه نیز همان اندک آبروئی که ادعا میکرد دارد پس از سخنانش در مورد کرونا و تحریم واکسن از دست داد و همان چند ابله مذهبی نیز دوزاری کجشان افتاد. دیگر بیان این که قرارداد با چین در قرآن است و یا امام زمان در صورت یک انتخابات موفق ظهور خواهد کرد کسی را گول نمیزند.

برای رژیم ابزاری برای ادامه حاکمیت بجز فشنگهائی که به سر و قلب ایرانیان شلیک میکند باقی نمانده. این ابزار اما به رژیم قدرت لازم برای حضور در صحنه جهانی را نمیدهد و آن را به یک دیکتاتوری بسیار ضعیف تبدیل میکند. نشانه های این ضعف را میتوان در قرارداد خائنانه 25 ساله با چین و تحقیر آن از سوی روسیه و قطع آب هیرمند و دیگر معادلات دید. این است که رژیم بیش از هر گاه به این انتخابات و کسب مشروعیت احتیاج دارد. رژیم ضعیف و ناتوان احتیاج دارد که از صندوق رای قدرت کسب کند و این وظیفه مخالفین است که مانع از رسیدن این خون به رگهای رژیم شوند. هشدارهای روحانی و دیگران در مورد فاجعه عدم حضور مردم در انتخابات جدی است.

رژیم که در فقدان قدرت اقتصادی و قدرت سنتی روحانیت همه امیدش به قدرت صندوق رای است بیکار نخواهد نشست و از هر ترفندی برای کشیدن مردم به پای صندوق رای استفاده خواهد کرد. برخی میگویند واکسن کرونا را پای صندوق رای میزنند که البته غیر ممکن است چون نه تنها رژیم واکسنی در بساط ندارد و نخواهد داشت بلکه در پیشرفته ترین کشورها مایه کوبی حدود یک سال وقت میگیرد. این ادعای دیگر که واکسن را به افرادی میزنند که رای بدهند نیز تو خالی است. چنین سسیاست مضحکی آن مشروعیت و قدرتی که رژیم از صندوق رای میطلبد به وی نخواهد داد و در واقع پیام عکس را به دنیا خواهد فرستاد. رای گیری الکترونیکی و پستی نیز صورت نخواهد گرفت چون نه ساز و کار آن موجود است و نه عدم شفافیت در چنین رای گیری مشروعیتی را که رژیم میطلبد به او خواهد داد.

چون همیشه به مرگ گرفتن و به تب راضی شدن یک راهکار خواهد بود با کاندیدائی که میخواهد در صورت پیروزی تفاهم نامه با چین را لغو کند و دخترهای شل حجاب و موسیقی پاپ او را احاطه نموده. ممکن است رژیم نوعی رفراندوم و برای مثال رفراندوم برای اجرائی نمودن نفاهم نامه با چین را با انتخابات همزمان کند. راهکار دیگر چون سابق خریدن رای است. اگر بیست میلیون نفر در ایران وجود داشته باشند که رای خود را 100 دلار بفروشند کل هزینه آن آرا برای رژیم تنها دو میلیارد دلار خواهد بود. اجبارهای پنهانی بر کارمندان دولت و شایعه قطع یارانه و سبد ارزاق و غیره نیز بخشی از آن خواهد بود. مخالفین باید از همین حالا شروع نمایند به یافتن راه حل های لازم برای مقایله با هر کدام از حربه های رژیم، و یا خود را برای چهار سال دیگر از “خودمان خواستیم این جوری زندگی کنیم” آماده کنند.

به اشتراک بگذارید:
0 0 رای
ارزیابی این پست
5 نظر
قدیمی ترین
تازه ترین پر رای ترین
بازخوردهای درون متنی
همه نظرها