مجتهدی که کنیز اپیلاسیون شده را پس داد!
روزی دو نفر برای طرح دعوا وحل اختلاف نزد ( ابن ابی لیلی ) قاضی معروف آمدند ، یکی از آنها دیگری را نشان داده و گفت : این مرد کنیزی به من فروخته است که پاهایش فاقد مو می باشد! (منظور جای دیگر بوده)، ومن گمان می کنم از روز اول بدن او مو نداشته است و این موضوع مرا نگران کرده است . آیا این عیب است و من می توانم بخاطر آن معامله را فسخ کنم ؟
( ابن ابی لیلی ) که تا آن موقع با چنین مسئله ای روبرو نشده بود و حکم آن را نمی دانست بهانه ای پیش کشیده گفت : مهم نیست مردم معمولا موهای بدن را برای پاکیزگی و نظافت می گیرند بنابراین عاملی برای ناراحتی شما وجود ندارد .
مدعی که احتمال می داد آقای قاضی از حکم اصلی مسئله بی خبر است و به همین جهت طفره می رود ، گفت : من کار با این حرفها ندارم بالاخره این موضوع عیب محسوب می شود یا نه ؟ و اگر عیب است ، بفرمائید ، وگرنه مرخص می شوم .
در این موقع قاضی دست خود را روی شکم گذارده گفت : فعلا دچار درد شدم اجازه بفرمائید لحظه ای دیگر بر می گردم . بلافاصله از جا حرکت نمود و به بهانه رفتن به مستراح از در دیگری بیرون رفت و خود را به عالم بزرگوار ( محمد بن مسلم ) رساند و گفت : نظر امام درباره چنین مسئله چیست ؟
محمد بن مسلم گفت : عین این مسئله را نمی دانم ولی از امام باقر علیه السلام شنیدم که فرمود : هر چیز طبیعی که کم یا زیاد شود عیب محسوب می شود .
ابن ابی لیلی گفت : همین بس است و بی درنگ به محکمه برگشت وبه طرفین شکایت اعلام کرد که اگر مشتری مایل باشد می تواند معامله را به واسطه عیبی که در کنیز است فسخ نماید .
منبع: وسائل الشیعه ، ج 12 ، ص 410
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید