مجتهدی که کنیاک نخورد و مُرد
طبيبى به نام دكتر سيّد على ميرعلايى ، روز آخر عمر شيخ محمد علی دزفولی اصفهانی! به عيادت او آمد.
حال شيخ را كه ديد به فكر فرو رفت، قرآنى طلبيد و با حالتى نگران استخاره كرد و پس از تأمل، سخت ناراحت و نيز متعجب شد و به كنارى رفت.
از او پرسيدم مطلب چيست؟
گفت: شيخ امشب رفتنى است. من قصد داشتم كه به شیخ يك استكان كنياك بخورانم تا از مرگ نجات يابد، لذا بر آن شدم كه به نيابت از شيخ در مورد خوردن اين شربت استخاره اى از قران بگيرم. اين آيه آمد: “يا ايها الذين آمنوا كلوا من الطيبات و اعملوا صالحا انى بما تعلمون عليم”. (ای کسانی که ایمان اورده اید عذاهای نیکو بخورید و کارهای نیکو انجام بدهید)
حدس دكتر ميرعلايى اين بود كه قسمت اول آيه مربوط به شيخ است كه سزاوار نيست چيز ناپاكى بخورد، و قسمت دوم مربوط به دكتر است كه به كسى شربت نجس ندهد. لذا از تجويز آن شربت منصرف شد و شيخ نيز همان شب از دنيا رفت.
توضیح: پدرسوخته های دروغگو!
اولا آن طبیب بوده یا رمال؟ طبیب کارش استخاره نیست. استخاره کار رمال و آخوند است.
ثانیا واقعیتش این بوده که به شیخ کنیاک زیادی خوراندند بیچاره سقط شده
ثالثا دقت کرده اید که آن شیخ حقه باز اهل دزفول بوده ولی چون به اصفهان کوچ کرده بوده به فامیلی خودش کلمه اصفهانی را هم اضافه کرده بوده یعنی شده: شیخ محمد علی مدرس دزفولی اصفهانی اعلی الله مقامه الشریف!
رابعا اصلا از کجای آن آیه فهمیدی که کنیاک نباید بدهی؟
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید