مجتهدی که کرونا را شکست داد
حقير محمّد حسن مدرّس فتحى شايد پنج يا شش ساله بودم و محمّد حسين برادرم كوچك تر بود كه پدرمان مريض و به ذات الريه مبتلا شد. همه از حيات او قطع اميد كرده، مرگش به نظر طبيب و اطرافيان قريب الوقوع بود و حتى تابوت و لوازم تشييع و تدفين را مهيا نیز نموده بودیم.
چيزى نگذشت كه آثار مرگ در بدن ايشان ظاهر شد و برخى يقين به مرگ او نمودند. سكوت و بهت همه را فراگرفته بود، تابوت حاضر شد و اطرافيان مهياى تجهيز شدند و زمزمه گريه و زارى از زنان به پا خاست كه ناگهان شيخ چشم باز كرد و به سخن آمد و گفت: مرا بنشانيد، مرا برگردانيدند.
همه حاضران وحشت زده و متحير پرسيدند بر شما چه گذشت؟
فرمود: من مُردم و روحم را به آسمان بالا می بردند كه در بين راه مولايمان حضرت سيدالشهدأ عليه السلام حاضر شدند و به حاملان روحم فرمودند:
شيخ را برگردانيد، زن او سيده است و بچه هايش كسى را ندارند و بى سرپرست می مانند، چند سال به عمر او اضافه شد!
مرحوم شيخ پس از آن نزديك بيست سال در قيد حيات بود.
منبع: شرح حال علمای اصفهان مدفون در تخت فولاد
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید