مجتهدی که همیشه کولر گازی همراهش بود

آخوندهای پدرسوخته و حقه باز ، آنچنان در دروغگویی و خالی بندی بی شرم و حیا هستند که حدی برای خود قائل نیستند. این موجودات بی خاصیت در طول تاریخ سعی کرده اند با رواج داستانهای مزخرف و غیر عقلانی، خودشان را موجوداتی فرازمینی و مقدس جلوه بدهند.

در کتاب نفیس و خنده دار “درسهایی از مردان خدا” داستانی از کرامات حضرت آیه الله آقا جمال گلپایگانی  اصفهانی نوشته که در اینجا میخوانیم:

مرحوم حضرت آیه الله آقا جمال گلپایگانی رضوان الله علیه از مراجع بودند که کرامات عجیبی داشتند. ایشان عادت داشتند که مرتبا با پای پیاده توی گرما و سرما به زیارت قبور مومنین می رفتند.

ظهر روزی ازروزهای گرم تابستان ، مرحوم آقاجمال عبا را به سرانداخته و به طرف قبرستان وادی السّلام می رود :

آقایی از اهل فضل (یعنی یک آخوند)، ایشان را می بیند و به همراه ایشان به راه می افتد . از شهر که خارج می شوند ، احساس می کند که در استوانه ای از هوای خنک و لطیف و معطر قرار گرفته اند!

مرحوم آقا جمال ، برنامه اش این بود که وقتی به قبرستان وادی السلام  می رسیده ، سر قبر بزرگان علم و تقوا ، از جمله مرحوم آیت الله قاضی  ، می رفته وبعد می آمدند در مکانی که هیچ اثری از قبرنبود ، می نشسته و فاتحه و دعا می خوانده است که بعد مقبره خود ایشان می شود .

خلاصه ، از وادی السلام  که برمی گردند ، باز همان هوای خنک و لطیف با ایشان بوده تا اینکه به شهر می رسند و و آن شخص از مرحوم آیت الله آقا جمال جدا میشود تا به منزل خودش برود. به محض اینکه از ایشان جدا میشود ، احساس می کنند که اثری از آن هوای خنک و لطیف نیست !!

به اشتراک بگذارید:
0 0 رای
ارزیابی این پست
6 نظر
قدیمی ترین
تازه ترین پر رای ترین
بازخوردهای درون متنی
همه نظرها