مجتهدی که قانون جاذبه زمین را برهم زد
آیت الله دستغیب در کتاب داستانهای شگفت می نویسد:
روزی بچه خردسالی که بر دست و پا راه می رفت در پشت بام مادرش او را تعقیب کرده که او را بگیرد ، پس بچه به سمت ناودان آمد مادر فریاد و ناله می کرد عبورکنندگان در کوچه تماشا می کردند و اینکه کاری از آنها ساخته نیست که ناگاه بچه افتاد در همان لحظه سقوط ، بزرگی از اهل ایمان و تقوا که حاضر بود گفت خدا او را بگیرد ، یک لحظه در هوا واقف شد تا آن مؤ من او را گرفت و بر زمین گذارد مردم اطراف آن بزرگ را گرفته و بر دست و پای او می افتادند آن بزرگ فرمود ، مردم ! چیز تازه و عجیبی واقع نشده عمری است این بنده رو سیاه اطاعت او را کرده ام اگر یک دفعه او عرض بنده اش را اجابت فرماید تعجبی ندارد.
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید