مجتهدی که خواب دید پنج تن آل عبا را دارد لگد می زند!

مقدمه:

این آخوندهای کره خر در مزخرف گویی و یاوه بافی و حرف مفت زدن بی نظیرند.

مثلا وقتی میخواهند برای خودشان یا یکی از همپالیکی هایشان تقدس آفرینی کنند آنچنان یک مسئله ساده و پیش پا افتاده را رنگ و لعاب تقدس می دهند که انگار این اتفاقات فقط برای روحانیون معظم رخ میدهد و بقیه مردم هویج تشریف دارند.

مثلا طرف انگشترش را گم کرده یا الاغش را دزد برده آنچنان از این قضیه معجزه خلق می کنند و آنچنان زمین و آسمان را بهم می بافند که گویی اینها تافته جدا بافته هستند. برویم سراغ داستان یکی از همین پدرسوخته های حقه باز:

مرحوم سید ابوالقاسم دهکردی فقیه عالم معروف اصفهان در خواب دید که پنج تن آل عبا علیهم السلام (حضرات محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین) را لگدمال می کند.

او را از این خواب وحشتی عجیب گرفته بود که آیا چه حکمی بر خلاف دستورات الهی انجام داده و چه عملی بر خلاف معصومین سلام الله علیهم مرتکب شده است؟!

یکی دو روز این راز را در دل پنهان داشته از ترس ریختن آبرو جرأت اظهار نمی کرد و دلش هیچ آرام نمی گرفت. ناچار میرزا محمدتقی نوری که در تعبیر خواب مهارت داشت را دعوت کرده و او را سوگند داد که اگر تعبیر خواب همین است که به ظاهر می آید، راز مرا به کسی باز مگوی تا لوث گناه را به آب توبه بشویم.

میرزا محمدتقی چون خواب را شنید پرسید که آیا شما انگشتری پنج تن گم کرده اید؟

گفت آری چند روز است که انگشتری پنج تن خود را گم کرده ام. میرزا تقی گفت این انگشتری در رختخواب شماست.

سید ابوالقاسم با تعجب و اعجاب بسیار رختخواب خود بگشود و گم کردۀ خود را در آن باز یافت. بی حد خوشحال گردید و میرزا  را دعا و ثنا گفت.

 

توضیح: خوب شد انگشترش توی مستراح نیفتاده بود والا خواب میدید دارد روی پنج تن فضولات می ریخت!

به اشتراک بگذارید:
0 0 رای
ارزیابی این پست
3 نظر
قدیمی ترین
تازه ترین پر رای ترین
بازخوردهای درون متنی
همه نظرها