مجتهدی که الکی الکی صاحب ثروت انبوه شد
مقدمه: در دوره صفوی و قاجار آخوندهای حقه باز همواره از طریق چاپلوسی و خودشیرینی نزد حاکمان و صاحبان قدرت و ثروت صاحب پول و املاک و مستغلات میشدند اما زمانی که میخواستند داستان چگونگی پولدار شدن خود را برای پیروان بدبخت و بیچاره خود توضیح بدهند اصل ماجرا را تحریف میکردند و مزخرفاتی را سر و هم میکردند که گویی همه حاکمان و مقامات دولتی بیسوادتر از آنها بوده اند و اگر می بینید این آخوندها صاحب مال و اموالی شده اند بخاطر علم و دانش بیکران آنها بوده است. نمونه اش داستان مضحک زیر است:
روزی حاج ملا صادق قمی از قم به تهران رفت و در مجلس فرهاد میرزا شرکت کرد.(فرهاد میرزا عموی ناصرالدین شاه بود و مرد ادیب و باسوادی بود که چندین جلد کتاب در موضوعات مختلف نوشته بود)
معروف است که فرهاد میرزا اعلام کرده بود که هر کس از گفتار و نوشتار من، خطا و اشتباه بگیرد، من به او یک لیره طلا خواهم داد.
در این حال، فرهاد میرزا چیزی را نوشت و به خادمش داد به او گفت: این را نزد حاج ملا علی کنی ببر و بگو: آقا آن را به خاتم خود ممهور کند.
حاج ملا صادق فرمود: حضرت والا! لطفاً یک لیره طلا مرحمت بفرمائید، چون ممهور غلط است و صحیح آن، مُهر است. مُهر کلمه فارسی است و بر وزن اسم مفعول عربی در نمی آید.
فرهاد میرزا گفت: شما صحیح می فرمایید. من چند روزی است ناخوشم و متوجه گفتار خود نبودم. الآن هم که می آمدم، خاک شیر خوردم. حاج ملا صادق فرمود: لطفاً یک لیره دیگر مرحمت بفرمایید، چون خاک شیر غلط، و خاکشی ـ یعنی آمیخته با خاک ـ صحیح است.
فرهاد میرزا گفت: شما درست می فرمایید. آقا من از این که تاکنون شما را ندیده و از علم و فضل شما آگاه نبوده ام، احساس غَبن ـ به سکون باء ـ می کنم.
حاج ملا صادق فرمود: آقا! لطفاً یک لیره ی دیگر مرحمت بفرمایید. چون غَبْن ـ به سکون باء ـ مختص به معاملات است، اما در ضرر موارد علمی، باید غَبَن ـ به فتح باء ـ گفته شود.
حاج فرهاد میرزا گفت:
آقا! مثل این که تا شما لیره های ما را تمام نکنید، دست از سر ما بر نمی دارید.
در همان مجلس، رییس خاندان بیگدلی، یک بخش از قریه ی معروف جمکران را به مرحوم حاجی هبه می کند و اعتضادالدوله (حاکم قم) نیز آن قسمت را به مدت پنج سال از دادن مالیات معاف می سازد، و از آن تاریخ اوضاع مالی حاج ملا محمد صادق قمی رحمت الله علیه خوب میشود بطوریکه ظرف چند سال صاحب روستاها و املاک زیادی میگردد.
تربت پاکان قم، عبدالحسین جواهر کلام، ج 3،
ص 372 ـ 373.
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید