مجاهدین خلق؛ لاشه بویناکی که هیچکس گردن نمیگیرد!
این روزها عده ای از رفقای سابق خواننده رپ، سروش لشگری، ملقب به هیچکس، در یک تصفیه حساب موسیقیایی رازی قدیمی را فاش کردند تا به محبوبیت این خواننده زیرزمینی سابق ضربه بزنند. در همان ساعات نخستی که وبسایت های زرد اعلام کردند :
پدر زن و مادر زن سروش لشگری مجاهد هستند و او طرفدار مجاهدین خلق است!
هجمه عظیمی بر علیه این خواننده موسیقی زیرزمینی به راه افتاد اما خوشبختانه او با نظرات شفاف و اعلام برائت سیاسی از پدر و مادر همسر خویش، اجازه نداد که رژیم کودک کش خامنه ای و مجاهدین خلق و بلندگوهای تبلیغاتی ایشان از این پیوند خانوادگی سوءاستفاده کنند.
سروش لشگری در توییتر خویش درباره این گروه نوشت :
آزاده همسرم مثل هر آدم دیگهای علاقهی زیادی به والدینش داره و مسلماً آدم از اینکه ببینه عزیزانش طرفداری یک فرقه رو میکنن که دست به حملات تروریستی هم زدهه شدت آزرده میشه و سعی میکنه منصرفشون کنه.همسرم آزاده روزهای زیادی رو صرف مرور و بررسی مطالب و مستنداتی که در مورد فرقهها نوشته و ساخته شده بود میکرد تا راههایی رو پیدا کنه و متوجه شه که چطور میشه افراد رو از طرفداری یک فرقه منصرف کرد یا از عضویت در یک فرقه نجات داد.ولی متأسفانه موفق به منصرف کردن والدین و یا نجات افراد نشد.
نجات عضو یک فرقه کار بسیار بسیار سختیه چون به غیر از اینکه اون فرد دائم مورد شستشوی مغزی قرار گرفته، فرقه اون فرد رو کاملاً به خودش وابسته کرده و جدایی از شخص/گروهی که فرد بهش وابستگی داره برای خیلی از انسانهااگر غیرممکن نباشه، کار بسیار بسیار سختیه!
پس از این برائت سیاسی هیچکس از مجاهدین خلق، ربات های آلبانی که پاتک خورده بودند، ضمن حمله به او سعی کردند این گردن نگرفتن را ناشی از ترس هیچکس اعلام کنند.
واقعا اوضاع این گروه به قدری ترحم انگیز است که هیچکس حاضر نیست حتی از کنار نام این فسیل های مغز در رفته و فاطی کماندوهای بنفش پوش رد شود.
فقط نگاه کنید چگونه هر کسی را میخواهند خراب کنند، به مجاهدین خلق وصلش میکنند. حالا خواه این عمل توسط وزارت اطلاعات رژیم جنایتکار و کودک کش صورت گیرد و یا توسط رپرهای نسل جوان؛ هر چه هست، هیچکس مجاهدین خلق را گردن نمیگیرد و بر خلاف تصور این متوهمان بی مغز و فنا شده، این گردن نگرفتن خط قرمز حکومتی نیست، بلکه نشان از عمق تنفری است که ملت نسبت به این گروه دارند.
ای کاش روزی فرا برسد که پیرزنان این گروه به پیروی از دختران و زنان شجاع بعد از انقلاب روسری های خویش را در پادگان ها آتش زنند و با خارج شدن از گروه عجیب، راه را برای رهایی و فروپاشی نهایی این جریان ایران بر باد ده و خائن _ که یک روز دیپلمات میکشت و یک روز در فروشگاه بمب میگذاشت و روز دیگر سوار بر تانک های صدام به وطن خویش حمله میکردند_ هموار کنند و نگذارند بیش از این جمهوری اسلامی از این لاشه بویناک در جهت سرکوب مردم و بدنام کردن مخالفان استفاده ابزاری کند.
به امید رهایی همه فریب خوردگان از چاه جهل و دروغ اسلامی؛ حال چه این فریب خوردگان بسیجی و سپاهی کودک کش باشند و چه مجاهدینی که حتی به زنان و فرزندان خویش هم رحم نکردند.
به امید پایان یافتن حکومت جمهوری اسلامی و تمام زائده های قدیم و جدیدش! به امید پس گرفتن ایران از ملایان و پس گرفتن پرچم شیر و خورشید _که همان قرآن عمر و عاص مریم و مسعود بر سر نیزه هاست_ از این گروه منفور و ضد ایران و ایرانی!
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید