ماجرای یک ولی فقیه امریکایی
سالها پیش در ایالت تگزاس یک کشیش امریکایی به نام David Koresh ادعا میکرد که خدا با او حرف میزند و فرمان های خداوند را در مورد بندگان دریافت می کند. کلیسای بزرگ او در بیرون شهر و در نقطه ای دور افتاده بود. او موفق شده بود زنان و دختران کم سن و سالی که فریب حرفهای او را خورده بودند را به کلیسایش بکشاند و پس از چندین جلسه مغزشویی با اراجیف مذهبی، انها را متقاعد میکرد که به فرمان خدا باید با او بخوابند و از او حامله بشوند.
او موفق شده بود بیش از هفتاد زن و دختر را وارد حرمسرای خود بکند. البته بعدها یک مرد دیگر هم به کمک او آمد و دو نفری کلیسا را به محلی برای سواستفاده از زنان و دختران و کودکان کرده بودند.
بالاخره قضیه او لو میرود و پلیس و اف بی آی در سال 1993 وارد قضیه میشوند اما او و دستیارش زن و بچه ها را در کلیسا به گروگان میگیرند و در مقابل حمله پلیس مقاومت می کنند. اف بی آی از طریق بلندگو و تلفن سعی می کند با آن کشیش جنایتکار وارد مذاکره شود اما او دقیقا مثل خامنه ای بسیار متوهم است و با بیرون رفتن از کلیسا و تسلیم شدن مخالف است. پلیس سعی کرد به او اطمینان دهد که اگر بچه ها را آزاد کند در مقابل در دادگاه برای او درخواست تخفیف مجازات خواهند کرد اما این جناب دیوید خان نسبت به امریکا و قول و وعده آنها بسیار بدبین است.
خلاصه پلیس 51 روز آن کلیسا را محاصره اقتصادی و نظامی می کند ولی مقام عظمای کلیسا یعنی همان دیوید خان هربار به گونه ای پلیس را سر کار می گذارد و مرتب زمان میخرد بالاخره در اثر فشار مقامات ایالت تگزاس اف بی آی به کلیسا حمله می کند ولی ساختمان کلیسا آتش می گیرد و همه افراد از کوچک و بزرگ، بی گناه و باگناه همگی جان خود را از دست میدهند. البته پلیس بر این باور است که کشیش و دستیارش با یک اسلحه خودکشی کرده اند.
اما نکته این ماجرای تلخ:
اوضاع 51 روزه آن کلیسا دقیقا حال و روز 41 سال حکومت جمهوری اسلامی را تداعی می کند. یک رهبر متوهم خیال می کند پیام خداوند را باید اجرا کند و در عین حال تحت لوای مذهب، انها را مورد تجاوز و سو استفاده قرار میدهد. با هیچ شیوه مسالمت آمیزی راضی نمیشود که دست از لجاجت بردارد. افراد زیادی را به گروگان گرفته و با قدرتی که دارد آنها را تبدیل به موجودات توسری خورده و بی شهامت کرده است و نهایتا همه چیز را به نابودی و ویرانی کشانید.
تصور غالب ایرانیان این است که بالاخره تکلیف مردم با این رژیم یکجوری ختم به خیر میشود و ایران دوباره به دست ایرانیان خواهد افتاد اما این تصور بسیار خوشبینانه است و ناشی از ذهن تنبل ماست که نمی خواهیم عواقب مماشات با یک رژیم جنایتکار را درک کنیم. سرنوشت ایران کنونی بسیار شبیه آن کلیسا در تگزاس است که همگی سوختند و از بین رفتند.
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید