ماجرای فتحعلیشاه و زین مکزیکی و نادانی آخوندها
در زمان فتحعلیشاه یک زین اسب از دوره گردی مکزیکی برای شاه قاجار خریدند. پس از مدتی معلوم شد این زین از چرم خوک ساخته شده است و فتحعلیشاه که نمیدانست با این مشکل شرعی چه کند آیات عظام را جمع کرد و به مشورت نشست.
علما فرمودند که چون پوست خوک نجس است و هنگام سواری قبلهی عالم قطعا اسب عرق کرده و بنابراین قسمتی از بدن خاقان اسلام پناه که با بدن اسب تماس داشته نجس شده و چون شاه در راس مملکت اسلامی است مملکت اسلامی ایران هم نجس شده است و در مقام چاره جویی قبلهی عالم، فتوای علمای اعلام بر این صادر شد که باید به دولت مکزیک اعلان جنگ داده شود و در اجرای این فتوای شرعی، فتحعلیشاه کاغذی با آب و تاب به طرز انشای دورهی قاجار (یعنی کاغذی که بیشتر واژههای آن عربی آب نکشیده بود و اگر هم تصادفا مترجم فارسی پیدا میکردند چیزی از آن نمیفهمید) به این مضمون نوشت:
چون فروشندهی مکزیکی زین و برگی که برای پادشاه خریداری شده نگفته که آن را از پوست خوک ساختهاند و این مطلب باعث نجس شدن مملکت اسلامی شده است برای حفظ بیضهی اسلام، ما به شما اعلان جنگ میدهیم و شما باید ظرف شش ماه دیگر قشون خود را به سرحد ما بیاورید که با قشون اسلام جنگ کند و در غیر اینصورت ما خود را فاتح جنگ میدانیم و جشن پیروزی میگیریم.
پس از آنکه فهمیدند مکزیک در کجاست نامه را با چاپار مخصوص به آن کشور فرستادند
برگرفته از خاطرات سید مهدی پیراسته
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید