لمپنیسم دارد غوغا می کند

بسیار متاسفم برای مردم ایران که در دوران قحطی آدم حسابی ها، انقلاب کرده اند و آدم ناحسابی ها در خارج کشور بر خون آنها موج سواری می کنند. تحول در هر جامعه ای نیازمند ابزار و لوازمی است که بدون داشتن آن لوازم، کار خیلی سخت میشود و رسیدن به مقصد بسیار زمان بر خواهد شد. از اساسی ترین ملزومات داشتن فکر و اندیشه است. افرادی باید در جامعه باشند که فکر تولید کنند، صاحب اندیشه و گفتمان جدیدی باشند.

ما این را در همه انقلابها دیده ایم حتی در انقلاب ارتجاعی ۵۷ هم کسانی مثل علی شریعتی بودند که سرچشمه افکار و دیدگاهی متفاوت بودند و مطالبی را به جامعه ارائه میدادند که بمنزله سوخت جنبش بود. منظور این نیست که افکار شریعتی درست بود. منظور این است که اگر کسانی مثل شریعتی و خیل پرشماری از نویسندگان و روشنفکران و شاعران چپ گرا نبودند، آتش انقلاب ارتجاعی ۵۷ چنان سریع شعله ور نمیشد.

ما در دورانی بسر می بریم که کسی حرف و دیدگاه نوینی ندارد. یعنی در دوران قحطی نخبگان بسر می بریم و همین باعث رشد و گسترش و رونمایی از لمپنیسم و غوغاسالاری و هوچی گری شده است. ما نه سیاستمدار پخته و استخوان داری داریم، نه روشنفکر با ایده هایی جدید، نه متفکر و تحلیل گر درست و حسابی. همه چیز شده جفنگ گویی و هوچی گری.

شما طرز نگاه یک تربیت شده در جامعه آلمان را با یکنفر تربیت یافته در نظام جمهوری اسلامی را در ویدئو زیر میتوانید مقایسه کنید و تفاوتها را ببینید:

به اشتراک بگذارید: