فیلم های فقر دردناک مردم محروم، نتیجه مشترک کرونا، بیکاری و اعتیاد در سایه جمهوری اسلامی

کمتر روزی است که صفحات مجازی، پذیرای فیلم‌ها و تصاویر ناراحت‌‌کننده از فقر و محرومیت مردم ایران در گوشه و کنار این کشور مصیبت‌زده نباشند؛ فیلم‌ها و تصاویری که نگاه کردن به آنها در طاقت و توان هر کسی نیست.

یکی از شهروندان در توضیح فیلمی که منتشر کرده، در راه خانه، زن جوانی را می‌بیند که با صورتی پوشانده شده، پسرش را کنار سطل زباله نشانده و در میان بوی تعفن ته مانده غذای مردم، دنبال نان می‌گشت؛ او هم یک مادر بود با تمام آرزوهای ریز و درشت برای فرزند دلبندش

فیلمی هم از خوزستان منتشر شده است که در آن از خانواده‌ای یاد می‌شود که چندین سال است در یک مکان محقر زندگی می‌کند. مادر این خانواده دست‌نوشته‌ای در  دست دارد که بر روی آن، جمله «از یاد رفته» نوشته شده است.

تهیه کننده فیلم می‌گوید، این خانواده ساکن خوزستان سال‌های‌ زیادی است که در این مکان و با این شرایط زندگی می‌کنند. به قول دختر خانواده، مسئولین زیادی به آنها سرزده‌اند و قول کمک به آنها داده‌اند؛ ولی بعد از گرفتن چند عکس سلفی دیگر پیدایشان نشد.

فیلم سوم، مربوط به کودک زباله‌گردی است که وقتی برای وی غذا می‌برند از خوشحالی در کنار زباله‌ها مشغول خوردن می‌شود، ولی حاضر نبوده از کنار زباله‌ها دور شود چون می‌ترسید یک فقیر و یا زباله‌گرد دیگری زباله‌های جمع شده‌اش را ببرد.

همچنین از مردم شیر‌آباد، یک از مناطق خارج شهر زاهدان، یک فیلم تهیه شده است که یک خیر مقداری غذا برای مردم آن منطقه برده است. در این فیلم با صحنه دردناک مراجعه مردم فقیر و گرسنه برای گرفتن غذا مواجه می‌شویم که در آن، وضعیت یک پیرمرد نابینا برای بیننده بسیار دلخراش است.

این مردم محروم از زندگی تنها چیزی که می‌دانند این است که فقط زنده هستند؛ ولی از شدت فقر، از زندگی کردن چیزی نمی‌دانند.

تهران ؛ صحنه دردناک تقلا کردن کودک کار ۵ساله وسط خیابان که قادر به‌حمل بار سنگین نیست:

کتک زدن، گرفتن پولها و تهدید به زندان پسر آدامس فروش خردسال توسط ماموران شهرداری:

آخرین فیلم، زندگی یک از یاد رفته را به تصویر می‌کشد که نه اسم خود را بیاد می‌آورد نه یار و یاوری و نه حمایتی از جانب این حاکمیت دریافت می‌کند. او در فقر و بی‌کسی با یک پای قطع شده و مجروح، با یک عصای چوبی روز را به سر می‌کند.

خوب نگاه کنید به این خرابه‌ها، به این کودکانی که از دیدن مواد غذایی امیدوار می‌شوند. به چشمان سرگردان پیرمرد نابینا که به شانه‌های نحیف کودک تکیه کرده است.

و در تصویر آخر، مردی را در حال زباله گردی در شهر مشهد را نشان می‌دهد که دیدن آن به رغم آنکه تکراری می‌نماید، اما دردی بر درد‌های مردم این میهن، می‌افزاید.

فقر
فقر و زباله گردی در مشهد

از یک سو حاکمیتی دزد و چپاولگر بر سر کار است که هیچ بویی از انسانیت و رحم و مروت نبرده است و از سوی دیگر کشتار می‌کند می‌دزد و ته مانده جیب خالی مردم را هر روز خالی‌تر می‌کند که حاصل آن، به زیر خط فقر کشاندن ۸۰ درصد مردم بوده است.

منبع: irankargar.com

به اشتراک بگذارید: