فرض کنیم «ترامپ» رییس جمهور میماند، آیا واقعا فکر میکنید او آمریکایی ها را به کشتن میداد که «ایرانیان» مفتی رها شوند!؟

برای من که دوره جرج بوش و رویای سرنگونی جمهوری اسلامی توسط «حمله خارجی» را به یاد دارم، دعواهای امروز طرفداران ترامپ و بایدن کوچکترین جذابیتی ندارد. من همیشه گفته ام با حمله نظامی به ایران مخالف هستم اما اگر هم کسانی مخالف نباشند، باید بدانند این موافق بودن و مخالف بودن ما هیچ تاثیری در نهادهای تصمیم گیری آمریکا ندارد.

آنها بر اساس منافع ملی خودشان تصمیم میگیرند_ درست ۱۸۰ درجه بر خلاف رفتار جمهوری اسلامی_ که پدر همه هست، به جز خود ایران! شاید همین ترجیح دادن منافع لبنان و عراق و سوریه و سومالی و یمن و فلسطین به منافع «ایران» توسط جمهوری اسلامی، باعث شده است که ما فکر کنیم کشورهای دیگر هم باید همانند دولت ما باشند و برای مثال آمریکا باید بر اساس منافع ملت ایران به جمهوری اسلامی حمله کند و ما هم آزاد شویم و برگردیم ایران و کارخانه های آبجو سازی و کاباره های رنگارنگ و‌خلاصه بیزینس خودمان را بزنیم و نشان دهیم «تمدن بزرگ» سراب نبوده است.

این چند سطر را برای عاشقان ترامپ مینویسم؛ پیش از ترامپ، در سالهای نه چندان دور، مردی در کاخ سفید به قدرت رسید که نامش جرج بوش بود. او بر خلاف ترامپ نه تنها لاف زن نبود، بلکه با حمله به عراق و افغانستان و برانداختن صدام حسین و طالبان، نشان داد که مرد «جنگ» است و اگر هم در میان تمام رییس جمهورهای آمریکا کسی قرار بود به ایران حمله کند، او از همه گزینه ها مناسب تر بود، اما خب در عمل دیدیم با آنکه او حکومت ملایان را در «محور شرارت» قرار داد، از جنگ بزرگ با ایران اجتناب کرد و در برانداختن طالبان از جمهوری اسلامی هم کمک گرفت!

موافقان حمله نظامی به ایران برای یک بار هم که شده بروند روی نقشه وسعت ایران را ببینند و سپس تخمین بزنند برای چنین جنگی چه هزینه هایی باید پرداخت شود! چرا باید آمریکایی ها جان هزاران نفر از سربازانشان را برای رهایی ملتی با سابقه ملت ایران، به خطر بیاندازند؟

اگر آمریکا قرار بود به جمهوری اسلامی حمله کند، بهترین زمان همان زمان جرج بوش بود؛ ترامپ یک شومن و سیاستمدار زیرک است که میخواست با تحریم ها مردم ایران را وادار کند که به خیابان ها بریزند و خودشان با پرداختن «هزینه» کشورشان را آزاد کنند، اما در عمل دیدیم که ترامپ کوچکترین شناختی از مردم نداشته است و در حالیکه دلار مرز ۳۰ را پشت سر گذاشته بود و برای فتح ۴۰ خیز برداشته بود، امت همیشه در صحنه مشغول جک سازی بودند و در عمل ثابت کردند خامنه ای جنس این ملت را خوب میشناسد که مدام دم از «مقاومت» قهرمانانه میزند!

ترامپ اگر قرار بود حمله کند، جان بولتون را اخراج نمیکرد. ترامپ اگر قرار بود حمله کند، پس از موشک پراکنی حقیرانه خامنه ای به پایگاه های آمریکایی در عراق_ و صد البته با اعلام قبلی_ خیلی راحت میتوانست جنگ را آغاز کند، که نکرد! ترامپ ۸ دوره دیگر هم سر کار بود، باز جنگ نمیکرد و نهایت عده بیشتری در ایران کارتن خواب و گور خواب و فاضلاب خواب میشدند و ملایان هم همچنان مشغول تمجید کردن از جر خوردن قهرمانانه ملت بودند.

تمام طرفداران وطنی ترامپ خیال میکنند از آنجا که ترامپ در دور دوم _ به فرض انتخاب شدنش _ چیزی برای از دست دادن نداشت، پس حمله میکرد! این دوستان یادشان رفته است که ترامپ با شعار بازگرداندن سربازان آمریکایی به خانه، پیروز شد نه با اعلان جنگ به جمهوری اسلامی….

ترامپ نهایت کاری را که یک رییس جمهور خارجی میتوانست برای مردم اسیر ایران انجام دهد، انجام داد. او با تحریم ها رژیم را ضعیف کرد اما ما یادمان میرود که این مردم ایران هستند که باید با استفاده از این همپوشانی منافع مخالفان با سیاست های آمریکای دوران ترامپ، این نظام اهریمنی را سرنگون کنند، نه ترامپ!

چه بخواهیم و نخواهیم، ملت ما در فرهنگ انتظار رشد کرده است. اعراب چنان تخم و خایه ای از این ملت در چهارده قرن پیش کشیده اند که هنوز هم که هنوز است، نتوانسته ایم این وحشت بزرگ را پشت سر بگذاریم. هر جا هم «قهرمانی» را مام میهن به میدان نبرد با اسلام فرستاد، این خود ما بودیم که او را از میان بردیم؛ از بابک و مازیار بگیرید تا برسید به نادر و رضا شاه و….

ما ملتی هستیم که پیش از اسلام منتظر سوشیانت بودیم، پس از اسلام هم منتظر مهدی! درست مانند «امید نادان» که از یک طرف بیضه های خامنه ای و سپاه را در دست دارد و از طرفی دیگر نشان فروهر بر گردنش قلاده کرده است و با آنکه عمله اسلام و نظام است، دم از ایران و ایرانشهری میزند.

این انتظار فقط مخصوص ما نیست. حتی دولتمردان حکومت اشغالگر نیز همین هستند. یک روز منتظر رفتن شاه، یک روز منتظر خمینی، یک روز منتظر خاتمی، یک روز روحانی و این روزها در نهایت حقارت، منتظر «جو بایدن» آمریکایی!

همه ما میخواهیم بدون هزینه به آرزوهایمان برسیم. میخواهیم یک حکومت فاشیستی که از قضا نگاه آخر زمانی هم دارد، بدون دادن خون و هزینه_ لابد با هشتگ _ سرنگون شود. در طرف مقابل هم میخواهند بدون تغییر سیاست و‌منش، دشمنی ها تمام شود و پس از ایران و خاورمیانه، نظام کاخ سفید را حسینیه کند!

براندازی فقط دشنام دادن به موافقان نظام نیست. خبر رسانی قسمتی از مبارزه است اما همه مبارزه نیست. هر وقت اراده ای در اکثریت مردم پدیدار شد که مردم برای گرفتن وطنشان از ملایان، حاضر شوند دست به اسلحه ببرند_ و همانند طرفداران نظام که در سوریه و عراق هم میکشند و هم‌کشته میشوند_ برای نجات وطنشان کشته شوند و بکشند، آنگاه میتوان گفت «براندازی» شروع شده است؛ گر نه اگر ۷۹ میلیون نفر هم مخالف این حکومت باشند، تا زمانیکه طرفداران حکومت اسلحه دارند و مخالفان هشتگ ، هیچ تغییری در شرایط ایجاد نخواهد شد.

رویا پردازان بدانند انقلاب شخمی ۵۷ یک انقلاب اشتباه بود که ابر و باد و‌مه و خورشید و شاه بیمار و … به صورت خیلی شانسی دست به دست هم دادند و ملایان بلیتشان برنده شد؛ اما، اما خوب است که ما بدانیم محال است این خر شانسی نصیب نسل دیگری بشود که با چهارتا تظاهرات و یک سینما آتش زدن، شخص اول مملکت شال و‌کلاه کند و با چشمانی اشکبار، تاج و تخت و کشورش را برای بار «دوم» رها کند. آخوند جبار و ددمنشی که ۳۰۰ هزار سوریه ای را برای نگاه داشتن اسد در قدرت به قتل رساند و میلیونها نفر سوری را آواره کرد، وقتی نوبت خودش برسد، صد برابر بیشتر جنایت خواهد کرد. نمونه اش کشتار آبان ۹۸ که مردم بی دفاع را با پهپاد و دوشکا به قتل رساند.

هر وقت فهمیدیم معنای «اشغال» چیست و از فاز مبارزات غیر خشونت آمیز بیرون آمدیم و همانند نظام دشمنان خویش را از هر طریق ممکن، از سر راه برداشتیم، آنگاه میتوان گفت جریانی با اسم رمز «براندازی» متولد شده است گر نه اکنون ما فقط رویاپرداز داریم و بس؛ رویا پردازانی که میخواهند بدون جنگ، قدرت را تصاحب کنند. رویاپردازانی که میخواهند هشتگ بر «گلوله» پیروز شود؛ ای وای چقدر رمانتیک!

به ای کاش هایی چو اگر شاه مانده بود و اگر آلمان در جنگ جهانی پیروز شده بود و اگر بختیار هواپیمای خمینی را زده بود و اگر پرویز ثابتی همه این اوباش را کشته بود و اگر شاه، رضا شاه بود و …، اگر «ترامپ» انتخاب شده بود را هم اضافه کنید.

به اشتراک بگذارید:
0 0 رای
ارزیابی این پست
16 نظر
قدیمی ترین
تازه ترین پر رای ترین
بازخوردهای درون متنی
همه نظرها