فرانسه نه دوست ما است و نه دشمن ما

هرگز نبوده و هرگز هم نخواهد بود. فرانسه فقط منافع دارد. این منافع گاهی بر خلاف منافع مردم ایران و گاهی در جهت آن است و امروز منافع فرانسه در جهت مردم ایران قرار گرفته است. امروز نه تنها منافع فرانسه بلکه منافع ایالات متحده و بخش بزرگی از چهان غرب با مردم ایران همسو شده و دلیل آن به بزرگی کشوری است که زمانی دور خویش را دیوار کشیده بود و حال میخواهد از آن دیوارها گذشته و بر جهان استیلا یابد.

فرانسه زمانی در کنار انگلیس نقش بزرگی در سرنگونی دولت شاه و روی کار آمدن رژیم اسلامی بازی نمود و پاداش او قبضه نمودن بازار خودرو ایران و انعقاد قراردادهای سکسی نفتی بین توتال و شرکت نفت ایران در غیاب رقبای امریکائی بود. امروز با نفوذ چین در ایران معادله به کلی عوض شده است. اگر فکر میکنید چین که ایران را کم کم تبدیل به یک نیمه مستعمره کرده حاضر خواهد بود که پژو و رنو در غیاب اتوموبیلهای دنگ فنگ و شانگهای موتورز و دیگر خودروسازان خرد و کلان چین در جاده های ایران ویراژ دهند از یاد برده اید که چین حتی کارگرهای پروژه هایش در مستعمره های بخت برگشته را از چین وارد میکند.  اگر فکر میکنید که چین میپذیرد که شرکتهای نفتی فرانسوی و انگلیسی و هلندی در غیاب یک کنسورتیوم با شرکتهای نفتی چینی، که به او اجازه دهد صنعت عقب مانده نفتی خویش را مدرن نماید، با ایران قرارداد ببندند تسلط چین بر رژیم ایران را دست کم گرفته اید. صحنه تغییر کرده است.

اگر میبینیم که فرانسه در مستعمره سابق خود لبنان به خلاف منافع رژیم حرکت میکند و اوباش رژیم به ناگاه یاد کاریکاتور محمد می افتند، اگر ناگهان آلمان حقوق بشر در ایران را بیاد می آورد و جایزه حقوق بشر قضات آن در حضور رئیس جمهور آلمان به نسرین ستوده به عنوان بزرگترین چهره شناخته شده و فعال حقوق بشری در ایران تعلق میگیرد و اگر وزارت امور خارجه امریکا بیش از پیش بر نقض حقوق بشر در ایران تمرکز میکند و او هم خواستار آزادی نسرین ستوده میشود تنها یک دلیل دارد و آن هم مقابله با چین است. اسلحه غرب برای مبارزه با این رقیب و استعمارگر جدید حقوق بشر است. سیستم فاسد دیکتاتوری چینی مانند دیکتاتوری اسلامی با حقوق بشر در یک ظرف نمیگنجد.

در این کارزار یک قدرت بزرگتر از غرب و شرق وجود دارد و آن مردم ایران است. متاسفانه بسیاری از مردم ما به جای تحلیلهای واقعی از اوضاع، همچنان عاجز از درک تفاوت میان دنیای سیاست و دنیای رفاقت، به دشمنی با فرانسه و انگلیس برای نقش آنان در انقلاب 57 دامن میزنند. به جای استفاده از فرصت پیش امده و همسوئی با قدرتهای بزرگ غربی برای دستیابی به حقوق بشر با اروپا قهر میکنند که چرا از رژیم اسلامی حمایت کردی.

گاه آن آمده که مردم ایران از این خواب طولانی بیدار شده، نگاهی ژرفتر به دنیای پیرامون نموده، از همه مبارزان دمکراتیک سیاسی خویش حمایت نموده و از قدرتهای غربی برای دستیابی به آرزوی دیرینه حقوق بشر و حکومت قانون در ایران استفاده بهینه را بنمایند.

به اشتراک بگذارید:
0 0 رای
ارزیابی این پست
5 نظر
قدیمی ترین
تازه ترین پر رای ترین
بازخوردهای درون متنی
همه نظرها