شوروی با آن همه عظمت، فروپاشید. شما که جوجه هم نیستید
تا قبل ازفروپاشی اتحاد جماهیرشوروی یک سوم جمعیت جهان زیر سلطه نظامهای دیکتاتوری کمونیستی زندگی میکردند اما آن نظام مشهور به دیوارهای آهنین به یکباره فرو ریخت.
به دنبال جنگ جهانی دوم، حاکمان شوروی به جای آنکه اقتصاد خسته خود را دریابند به دنبال رویارویی با آمریکا به پا خواستند؛ تقابلی که البته همواره به صورت نیابتی پیش می رفت و نتیجه آن فشار بیشتر بر مردمی بود که در کنار گمشدهای به نام آزادی و دموکراسی، اقتصاد را نیز اندک اندک از دست میدادند؛ چرا که همه هزینههای دولتمردان یا برای رقابتهای تسلیحاتی بود و یا جنگهای نیابتی به واسطهی حمایت از گروههای مقابل آمریکا در کشورهای فقیر و جهان سوم.
بدون شک یکی از مهمترین دلایل فروپاشی شوروی، حاکمیت مطلق ایدئولوژی مارکسیسم بود. حاکمیت تمامی حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی جامعه را به اندیشه مارکسیسم گره زده بود و تلاش داشت در راستای منافع خود، همه وجوه زندگی فردی و اجتماعی را تحت تاثیر مارکسیسم قرار دهد.
مطبوعات روسیه پر بود از داستانهایی در مورد زندگی وحشتناک در ایالات متحده و گرسنگی و بیکاری و آزار و اذیت سیاهپوستان؛ آتش سوزی در مدارس، وفور جرم و جنایت در میان اقلیتها و موضوعات مایوسکننده دیگر. به گونهای که اگر کسی در صحت روزنامههای اتحاد شوروی تردید نداشت، باور میکرد آمریکا چیزی جر یک مشت آت و آشغال وتبلیغات نیست.
از سوی دیگر تقابل ایدئولوژی شوروی با غرب که سردمدار آن آمریکا بود، هزینههای هنگفتی را بر مردم تحمیل میکرد و آرام آرام اقتصاد کشور را در معرض فلج شدن کامل قرار داد. همه هم و غم مسئولان اتحاد جماهیر شوروی این بود که طوفان و گردبادهای موسمی در ایالات متحده امریکا را با آب و تاب برای مردم بینوای بلوک تحت حاکمیت خود بازتاب دهند.
همه کشورهای قدرتمند در اثر جنگهای نیابتی در مناطقی دور دست از خاک خود بتدریج تحلیل می روند چه برسد به یک رژیم زفرتی آخوندی که مجرای تنفسش به شیرهای نفت وصل است و با تحریم های نفتی و بانکی به خاک سیاه افتاده و دارد ریق رحمت را سر می کشد.
جمهوری اسلامی از روزی که هوس کرد در منطقه و در دیگر کشورها مداخله نظامی و تروریستی نماید، نابودی خود را تسریع بخشید. شگفت آور اینکه وابستگان این رژیم در رسانه ها با افتخار از حضور نیروهای سپاه در سوریه تعریف و تمجید میکردند و آنرا به حساب کشورگشایی ایران می گذاشتند.
واقعیت این است که حضور نظامی سپاه در سوریه و سرکوب مردم بی دفاع سوری که خواسته ای جز آزادی و حق حاکمیت بر سرنوشت خود را نداشتند باعث شد که حکومت اسلامی در منطقه خاورمیانه منفور و منزوی شود. کار به جایی رسید که کشورهای منطقه که دیر زمانی دشمن اسرائیل بودند اکنون متحد این کشور شده اند تا در برابر حکومت اهریمنی آخوندی جبهه واحدی را تشکیل دهند.
سیاستهای خارجی نابخردانه خامنه ای باعث سست شدن بنیان های حکومتش شده و این را خود سردمداران این فرقه تبهکار بخوبی می دانند. کافی است چند حرکت در شطرنج سیاسی-نظامی منطقه صورت گیرد تا مردم ایران کار این رژیم نکبت را یکسره کنند.
کلام پایانی آنکه هیچ کشوری و هیچ نظامی با حکومت اسلامی آخوندی قابل مقایسه نیست اما از عواقب اشتباهاتی که در دیگر حکومتها منجر به نابودیشان شد نباید غافل شد. اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید اما جمهوری اسلامی فرو نمی پاشد بلکه آنقدر ضعیف و ضعیف میشود که برانداختن آن میسر خواهد شد.
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید