شاهزاده عزیز، مراقب خودت و خانواده ات باش

کسانی که سالهای پرالتهاب پس از فتنه ۵۷ را یادشان می آید، نام سازمان درفش کاویانی را بارها شنیده اند. در واقع در طول این ۴ دهه، دو سازمان بطور عملی وارد مبارزه با جمهوری اسلامی شدند: سازمان مجاهدین و دیگری سازمان درفش کاویانی.

فعالیتهای سازمان درفش کاویانی از همان روزهای اول سال ۵۸ شروع شد یعنی سابقه مبارزه این سازمان در مبارزه با رژیم آخوندی دو سال زودتر از مجاهدین بود. سازمان مجاهدین قبل از انقلاب تاسیس شد و از سال ۵۷ همراه آخوندا بود تا سال ۶۰ که وارد فاز نظامی شدند و هزاران جوان را به کشتن دادند. بعد به فرانسه رفتند و شورای مقاومت یا چیزی شبیه آنرا تشکیل دادند اما دولت فرانسه به آنها اخطار کرد که اگر میخواهید وارد فاز عملیاتی علیه جمهوری اسلامی شوید اینجا را ترک کنید. این بود که آنها تصمیم گرفتند به عراق بروند و آن ماجراهای تاسف آور سالهای بعدی.

بعد از سقوط صدام و خلع سلاح مجاهدین، این سازمان برای بقای خود مجبور شد فعالیت مسلحانه را کنار بگذارد. با این وجود هیچ کشوری حاضر به پذیرش آنها نشد. بالاخره بعد از کلی تلاش سازمان ملل، آلبانی مکان محصوری را به آنها اختصاص داد که عملا خطری برای جمهوری اسلامی ندارند.

اما سازمان درفش کاویانی داستانی بسیار غم انگیز و در عین حال عبرت آموزی دارد. این سازمان از همان آغاز وارد فعالیت براندازی شد. یک رادیو مخفی در جنگل های سردشت راه اندازی کردند. پخش اعلامیه و حتی حمله به کمیته های انقلاب و صدها زمینه دیگر از جمله فعالیتهای این سازمان بود. برای اطلاع  درباره این فعالیتها، ویدئوهای دکتر منوچهر گنجی در یوتیوب را ببینید.

سازمان درفش کاویانی نفوذ خوبی در دولت وقت امریکا داشت و در دوره ریگان توانست دولت را متقاعد کند تا نیازهای مالی این سازمان را تامین کند. شهرت  دکتر منوچهر گنجی و سابقه درخشانش در سازمان ملل و نشست و برخاست با رهبران جهان اعتبار خاصی به سازمان درفش کاویانی داده بود. بد نیست بدانید زنده یاد فریدون فرخزاد هم عضو این سازمان بود.

جمهوری اسلامی بارها و بارها به دولتهای اروپایی و امریکا اعتراض کرد که چرا مانع فعالیتهای تخریبی این سازمان نمی شوند. این وضعیت ادامه داشت تا اینکه در امریکا کلینتن به قدرت رسید و در ایران محمد خاتمی.

دولت دمکرات امریکا خیال میکرد می تواند رابطه با ایران را بهبود بخشد و احمقانه شروع کرد به چراغ سبز نشان دادن به این رژیم جنایتکار. دولت امریکا در یک چرخش ناگهانی کمک مالی به سازمان درفش کاویانی را قطع کرد و حتی با حمله به دفاتر آنها بسیاری از اسناد این سازمان را با خود بردند از جمله لیست همه افراد این سازمان در اروپا و داخل ایران.

از این تاریخ به بعد ما شاهد ترور یک یک افراد و چهره های این سازمان بودیم مثلا فقط در یک مورد ۱۸ نفر را در داخل ایران دستگیر و اعدام کردند. سرنوشت رهبران سازمان درفش کاویانی در اروپا و امریکا اینگونه رقم خورد:

کوروش آریامنش (رضا مظلومان) در سال ۱۳۷۵ در خانه اش ترور شد.
‏تیمسار عطاالله بای احمدی در هتل ترور شد.
‏سیروس الهی در فرانسه ترور شد
‏عباس قلی زاده را ربودند و از سرنوشتش خبری نیست
‏بهروز شاه وردی لو در ترکیه ترور شد
‏فقط دکتر گنجی زنده ماند آنهم بخاطر سوابق زیادش در سازمان ملل و شهرت و مقبولیت جهانی اش.

اکنون که دولت بسیار ضعیف دمکرات در کاخ سفید است و عوامل جمهوری اسلامی به عمق این حزب فاسد نفوذ کرده و افرادی مثل رابرت مالی و آرین طباطبائی قادرند امنیت امریکا را قربانی تعلقات سیاسی و ایدئولوژیک خود کنند، احتمال اینکه جمهوری اسلامی موفق شود دوباره دولت احمق امریکا را فریب دهد و خواهان محدودیت اپوزیسیون در خاک امریکا بشود دور از احتمال نیست.

این روزها که مردم ایران شعار رضا شاه روحت شاد را می دهند و محبوبیت خاندان پهلوی به اوج خود رسیده، هیچ بعید نیست در یک معامله پشت پرده، جمهوری اسلامی موفق شود شاهزاده رضا پهلوی را بگونه ای از میان ببرد تا با حذف تنها چهره شاخص و مقبول اپوزیسیون، مردم معترض را بیش از پیش ناامید کند.

من اگر جای آقای پهلوی بودم به فکر مهاجرت به اسرائیل می افتادم. آنجا تنها جایی است که مزدوران رژیم قادر به جفتگ زدن نیستند.

به اشتراک بگذارید:
0 0 رای
ارزیابی این پست
3 نظر
قدیمی ترین
تازه ترین پر رای ترین
بازخوردهای درون متنی
همه نظرها