سال ۱۴۰۰ و آرزوها و حسرت های من
سال ۱۴۰۰خورشیدی هم از راه رسید و جمهوری اسلامی ۴۲ ساله همچنان بر ایران خیمه زده است ونفس ایران را به شمارش انداخته است. دهه شصت یادم می آید در عالم کودکی مدام بزرگترها میگفتند اینها سال دیگر میروند اما این آرزوی شیرین تا کنون به حقیقت نپیوسته است و ایران و ایرانی همچنان گرفتار اهریمن جمهوری اسلامی است.
حق ایران و ایرانی جمهوری اسلامی نیست. حق نسل جوان این حکومت عقب افتاده و متحجر نیست. زنان و مردان ایرانی شایسته زندگی بهتری هستند و این ۴۲ سال وحشتناک با همه بدبختی هایی که برای ایرانیان داشت باعث شد مردم ایران چشم و گوششان باز شود.
جمهوری اسلامی گر چه در نام و ظاهر زنده است اما این عجوزه اهریمنی همه چیز خود را باخته است. در اوایل انقلاب خمینی و اسلام نزد اکثر ایرانیان عزیز بود اما امروز نسل جوان ایرانی هر روز بیشتر از دیروز از اسلام و سنت های عقب مانده آن دوری میکند.
شیرزنان ایرانی در این ۴۲ سال در مبارزه با جمهوری اسلامی گوی سبقت را از مردان ربوده اند و لحظه ای در برابر این حکومت اهریمنی و عقب مانده عقب نشینی نکردند. روزی که رضا شاه کبیر به دلیل عقب ماندگی ۱۳۰۰ ساله و جهل حاکم و بیسوادی اکثریت در زمان قاجار به «زور» زن ایرانی را از «حجاب» اسلامی رهانید، زن ایرانی تولدی نو پیدا کرد و از کنج آشپزخانه ها به قلب جامعه نقل مکان کرد. پس از رضا شاه هم فرزندش محمدرضا شاه با انقلاب سپید و دادن حق رای به زنان ایرانی، کار سترگ پدر خویش را کامل کرد و زن ایرانی هر روز بیشتر از دیروز به برابری با مردان در جامعه سنتی ایران نزدیک میشد اما متاسفانه با پیروزی انقلاب اسلامی و ضد زن ۵۷، زن باحجاب و بی حجابی که در زمان شاه در کنار یکدیگر همزیستی مسالمت آمیز داشتند، با شعار «یاروسری یا توسری» به دوران ناب توحش محمدی بازگشتند و شادی و لبخند و بوی خوش زن ممنوع شد.
سقوط جمهوری اسلامی آرزوی اکثریت است و نابودی کامل اسلام در ایران، آرزوی اقلیت؛ امید دارم در قرن جدید نه جمهوری اسلامی باقی باشد و نه دین اسلام. این آرزوی آخری شاید نیم قرن دیگر طول بکشد اما سرانجام این طلسم ۱۴۰۰ ساله خواهد شکست…
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید