زنان، از انقلاب مشروطه تا انقلاب سفید-9
فروغ فرخزاد
فرخزاد از تأثیرگذارترین و شاخصترین چهرههای تاریخ معاصر ایران است. فروغ فرزند چهارم توران وزیریتبار و محمد فرخزاد است. از دیگر اعضای خانواده او میتوان برادرش، فریدون فرخزاد و خواهر بزرگترش، پوران فرخزاد را نام برد. فروغ با مجموعههای اسیر، دیوار و عصیان در قالب شعر نیمایی کار خود را آغاز کرد.
هم فروغ فرخزاد و هم برادرش فریدون فرخزاد، هر دو از زمانه خود بسیار جلوتر بودند. فروغ را باید از پيشقراولان مسلّم انقلاب سومی دانست که در ايران معاصر در کنار و در درون دو انقلابِ مشروطه و انقلاب اسلامی به تدریج نطفه بست و ريشه دواند؛ انقلابی که با مفاهيم سنتی و متداول انقلاب همخوانی ندارد ولی ساخت و بافت قدرت را به چالش میگیرد، بنیاد تغییر راستین فرهنگی را در تغییر ذهنیت زن و مرد میداند، از صحبت عام و کلی دربارۀ آزادی فراتر میرود و مناسبات شخصی را در فضاهای خصوصی، در آشپزخانه و اتاق خواب، به مؤاخذه میکشد.
او در ۱۶ سالگی با مردی که عاشقش بود ازدواج کرد، از او بچهدار شد و زمانی که هنوز رسما همسر او بود با مرد دیگری رابطه عاشقانه برقرار کرد و حس زنانه همآغوشی را در شعر “گناه” بازتابانید و با انتشارش در مجلهای پرتیراژ ان دوران، “لعنت ابدی” برای خود خرید و سرانجام از شوهرش جدا شد.
پای شعرش و آزادی و رهاییای که شعر برایش به ارمغان آورده بود ماند و نخواست در قالب تنگ “کلیشه مادری” بنشیند که این قالب سخت برایش کوچک بود و به همین خاطر تا دم مرگ از دیدار یگانه فرزندش محروم شد.
عاشق مردی متأهل شد، با او عشقورزید و عاشقانههایش را در شعرش به همه عالم سَمَر کرد و پای عاشقیاش ماند تا مُرد. فروغ فرخزاد در ۳۲سالگی بر اثر واژگونی اتومبیل درگذشت.
فروغ آرزویش را اینگونه نوشته:
آرزوی من آزادی زنان ایران و تساوی حقوق آنها با مردان است… من به رنجهایی که خواهرانم در این مملکت در اثر بیعدالتی مردان میبرند، کاملاً واقف هستم و نیمی از هنرم را برای تجسم دردها و آلام آنها به کار میبرم. آرزوی من ایجاد یک محیط مساعد برای فعالیتهای علمی هنری و اجتماعی زنان است.
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید