دولت بایدن نه طرف ایران ایستاده و نه حتی طرف آمریکا، طرف خودش ایستاده!

در روزهای اخیر بحثهای داغی حول همکاران ایرانی دولت بایدن در گرفته است. این بحثها در بعد انسانی بیجا نیستند (این خودش سوالی است که چرا مثلا یک خانم تحصیل کرده محتاج شغل ماله کشی باشد)، ولی در بعد سیاسی بی اهمیت هستند!
عامل تعیین کننده اینجا نه خانم طباطبائی است، نه آقای ملی، نه جناب بلینکن، و نه حتی پرزیدنت بایدن، بلکه یک حساب دو دو تا چهارتاست که من اینجا با ساده ترین زبان ممکن بیان میکنم:
ج.ا. ـ اگر کاملا مصمم باشد ـ میتواند هم سلاح هسته ای بسازد و هم موشکهایی که آن را به اسرائیل، اروپا و در آینده آمریکا برسانند. این هم یک تهدید جدی امنیتی است و هم یک تخریب وجهه جدی «سیاستمداران» اروپایی و آمریکایی.

فقط و فقط یک ابزار میتواند جلوی چنین چیزی را بگیرد: حمله نظامی، آن هم نه یک بمباران موضعی (شبیه آنچه اسرائیلی ها در عراق یا سوریه انجام دادند)، بلکه به علت راهی که ج.ا. رفته (مسیر اورانیوم و نه پلوتونیم، توسط سانتریفوژهایی که میشود هر جایی پنهان کرد) فقط یک جنگ تمام عیار.

حالا چشمانتان را ببندید وسعی کنید تصور کنید که دولت تازه انتخاب شده و «لیبرال» بایدن، که تا خرخره در مشکلات فرو رفته (کرونا، بحران بازار کار، بدهی های نجومی، و البته حریفان گنده تر از ج.ا.) یک جنگ تمام عیار (که حتی ممکن است استفاده از سلاحهای هسته ای را ایجاب کند) را شروع کند! حتی تصورش هم مضحک است. به علاوه هر ریسمانی که اینها برای انتخاب شدن بافته بودند (دیپلماسی به جای جنگ، مذاکره به جای فشار حداکثری،…) پنبه میشود وباید خودشان به جفنگ بودن سیاستشان اعتراف کنند.

به عبارت دیگر اینها خودشان را به گوشه ای مانور داده اند که اکنون محتاج ج.ا. هستند: آنها ناچارند که به ج.ا. یک باج عظیم بدهند، و در ازایش فقط این را بگیرند که تا سر کارند در چنین هچلی نیافتند.

نور علی نور اما این است که این رویکرد حتی جلوی هسته ای شدن ج.ا. را نمیگیرد، برعکس وقتی آنها بتوانند مراودات آزاد علمی و تکنولوژیک داشته باشند خود بخود اکسپرتیز ساخت انواع پیشرفته تر و بهینه تری از سلاح را هم پیدا میکنند. پس کل این معامله پرداخت یک حق السکوت است که در ازای آن ج.ا. توانایی نظامی هسته ای را کسب، ولی آن را اعلام نمیکند.

شما اکنون میگویید مگر میشود که آمریکا چنین چیزی را بپذیرد؟ بله، اگرموضوع واقعا «آمریکا» بود این میبایستی محال میبود. ولی وقتی شما با یک نسل از سیاستمداران، خودشان منتخب یک نسل از مردم که از کوچکی با طرز فکر دلالی بازار بورس بزرگ شده اند سر و کار دارید خیلی خوب هم میشود، برعکس اینکه یک چیز موهومی به نام «مصالح استراتژیک» مخل کاسبی بشود نمیشود…

به اشتراک بگذارید:
0 0 رای
ارزیابی این پست
7 نظر
قدیمی ترین
تازه ترین پر رای ترین
بازخوردهای درون متنی
همه نظرها