در شناخت دیکتاتورها (۵)

ژست دموکراسی خواهی و طرفداری ظاهری از حکومت مردمی مبتنی بر آرای مردم حتی قبل از انقلاب ننگین ۵۷ که توسط شخص خمینی به عنوان یک خدعه به کار رفت را شاهد بوده‌ایم. ارزش‌های دموکراتیک جهان شمول شده‌اند پس دیکتاتوری در ایران هم زیر نقاب دموکراتیک پنهان شده تا در مقابل عملکرد این نظام به ظاهر دموکرات، هیچ سازمانی در جهان واکنش نشان ندهد اما اتفاقات ناگوار و اقدامات ضد بشری و ماجراجویی‌های ابلهانه‌ی رژیم اشغالگر اسلامی، مشت آنان را باز کرده و طشت رسوایی‌شان را از بام انداخته است و دیگر دم زدن از مردمسالاری و دموکراسی و احترام به آرای مردم به صورت ظاهری و فریبکارانه و برگزاری هر نوع انتخابات مسخره، نعل زدن وارونه و آب الک کردن است. شاید تا یکی دو سال قبل آخوندهای حاکم بر ایران می‌توانستند با جلد دموکراتیک کارشان را در داخل ایران پیش ببرند و از امکانات و تکنولوژی‌های وارداتی برای پیشبرد مقاصد پلیدشان بهره ببرند اما جریان آزاد اطلاعات، مکانیزم آن پشتوانه و حمایت علنی دولت‌ها از آخوندها را تا حدود زیادی از کار انداخته است.

دو حاکم قلدر و خالی از شفقت و انسانیت که یکی شان را خاک بلعید و دیگری هنوز مهار حکومت را در دست دارد مدعی بودند که خدا ماموریت ویژه‌ای به آنان داده تا کشور را رنگ و لعاب اسلام و شیعه گری بزنند و تمام ارگانها و سازمان‌های کشور را به چهره‌ی اسلامی درآورند اما هم اکنون مردم پی برده‌اند که پهن کردن بساط اسلام فقط به خاطر حفظ و گسترش قدرت و دله دزدی و غارتگری بوده است و به تدریج اره‌ی اسلام که بنا داشته ریشه‌ی درخت کهنسال ایران را قطع کند رو به کندی رفته و فرسوده و زنگ زده شده است.

به اشتراک بگذارید:
0 0 رای
ارزیابی این پست
2 نظر
قدیمی ترین
تازه ترین پر رای ترین
بازخوردهای درون متنی
همه نظرها