در شناخت دیکتاتورها (۳)

زندگی روزمره‌ی یک دیکتاتور شبیه یک کابوس است، نمونه‌های فراوانی در تاریخ صدساله‌ی اخیر وجود دارد که هر دیکتاتور در ابتدای به قدرت رسیدن، باید برای حفظ جان خودش به تاسیس یک تشکیلات حفاظتی اقدام کند و مانند یک کرم در پیله برود اما هرگز از آنجا خارج نشود. در پیله‌ی رهبر جمهوری اسلامی همه گونه تاسیسات حفاظتی پیشرفته، بیمارستان مدرن و مجهز ۲۴ ساعته‌، تونل‌های ارتباطاتی به نقاط مختلف شهر، آشپزخانه مجهز به دستگاه تشخیص رادیواکتیو و سم یاب و غیره که با هزینه‌ی هنگفتی خریداری شده‌اند یافت می‌شود.
دستگاه تبلیغاتی دیکتاتور وظیفه دارد او را ساده زیست، نورانی، مقدس، شجاع، یگانه برای مردم نشان دهد. سالها پیش خامنه‌ای برای استراحت هنگام کوهنوردی روی تخته سنگی نشست، اکنون آن تخته سنگ به زیارتگاه بسیجیان و علاقه‌مندان رهبر تبدیل شده است.
همین دستگاه تبلیغاتی، یک سیستم انعکاس نور در خودروی حامل ایشان نصب کرد تا در هنگام عبور از محلی، مردم او را با چهره‌ی نورانی و پیامبرگونه مشاهده کنند.
تا قبل از شیوع کرونا، هرچند وقت یک بار مجلس شعر و شاعری در بیت رهبری برقرار می‌شد تا از چهره‌ی ضد بشری خامنه‌ای، انسانی فرهیخته و اهل فرهنگ و ادب نمایانده شود در حالی‌که نتوانسته در عرصه‌های سینما و موسیقی و نقاشی و تئاتر اظهار فضل و دانش کند. خمینی هم در زمان حیاتش توانست فقط در عرصه شعر یک دیوان آبکی از خودش باقی بگذارد.
دستگاه تبلیغاتی حکومت اسلامی وظیفه دارد هرچند وقت یک بار، بنابر ماهیت شیعه گری رژیم که پر از احادیث امامان است، کراماتی و معجزاتی را از منبرهایی چند به رهبر حکومت منتسب کند اما تاکنون موفق نشده‌اند با جعل این افسانه‌ها اذهان عامه‌ی مردم را بفریبند. نمونه‌ی بارز آن تولد رهبر کنونی ایران و ذکر یاعلی در هنگام خروج از بطن مادرش بوده که نتیجه‌ی عکس داده و در محافل به عنوان جوک دستمایه خنده و تفریح مردم شده.
یک دیکتاتور نیاز دارد که همیشه قوت قلب بگیرد و خودش را فردی شجاع جا بزند. یکی از راه‌های عملی شدن این تاکتیک، کوچک شمردن مخالفان و دشمنانش با پرخاشگری و فحاشی و توهین در سخنرانی‌هاست. هرجا فرصتی پیش آید آنجا غنیمت است. تاریخ انقلاب ننگین اسلامی پر از سخنرانی‌های دو رهبر است که هریک به فراخور عقل و شعور و شخصیت‌شان، باب اهانت و فحاشی را همیشه باز نگه داشته‌اند.

به اشتراک بگذارید: