در ستایش خرد کارگران وکشاورزان که یک کهکشان جلوتر از اصحاب قلم و مدرک است!
شعور و خردمندی پدیده هایی ذاتی هستند و اکتسابی نیستند. شعور و هوش اجتماعی ربطی به مدرک و سواد و تحصیلات ندارد. شما میتوانی در بهترین نقطه فرشته تهران سکونت داشته باشی و لباس های مارک دار بپوشی و عطر آرمانی بزنی و دکتر و مهندس باشی اما برای اعتراض به وضع موجود شعار «یا حسین ، میر حسین» و یا «یا حجت ابن الحسن ریشه ظلمو بزن» را انتخاب کنی و درست در نقطه مقابل میتوانی کارگر و کشاورزی بی ادعا باشی که برای اعتراض شعارهایی از جنس «روبه میهن، پشت به دشمن» را سر دهی و یا در نهایت هوشمندی رهبر قهوه ای شده شیعیان را با این شعار «ای رهبر آزاده، غارتگری آزاده!؟» به چالش بکشی و از پشت مسئولان نمایشی چو رییس جمهور و رییس مجلس و وزیر بهداشت بیرون بکشی او را، تا «پاسخگو» باشد.
در زمان انقلاب سیاه و ویرانگر ۵۷ هم همین قصه به نحو دیگری تکرار شد. مردم عادی داشتند زندگیشان را میکردند اما مشتی به ظاهر روشنفکر ونویسنده و مسلمان سرخ و سیاه ومارکسیست چهارده امامی و تروریست سینما آتش زن با بزرگنمایی اشتباهات ساواک و ساختن «کوه» از «کاه» مردم را به دام خودزنی ۵۷ انداختند و چه جالب که این نیروهای مثلا مترقی برای اهداف مترقی خویش هم رهبری را انتخاب کردند که یک «آیت الله» متحجر بود!
در زمان انقلاب پر افتخار مشروطه مردمان عادی با فتح تهران مشروعه و شیخ فضل الله نوری ها را شکست دادند اما در انقلاب اسلامی روشنفکر ونویسنده و شاعر و فیلم چی و … همه وهمه زیر عبای خمینی را گرفتند تا سرانجام نعلین او همه را با هم «له» کند.
در سیستم جمهوری اسلامی در دوران رهبری خامنه ای چیزی که مشهود است «پرده نشینی» رهبر است. او همه تصمیمات را میگیرد اما هرجا که لازم باشد، عواقب تصمیمات اشتباهش را به گردن پایوران و دون مایگانی چو ظریف و روحانی می اندازد. در تجمع دیروز کارگران خردمند، این شعار پر کنایه «ای رهبر آزاده، غارتگری آزاده» بیش از هر شعار دیگری خامنه ای را به چالش کشید. بیایید اینبار به جای گوش دادن به اصوات نکره قشر مثلا فرهیخته، پشت سر کشاورزان و کارگران قرار بگیریم و از خردمندی و تجربه ایشان استفاده کنیم.
سیرک انتصاباتی ۱۴۰۰ سیرکی است که باید با کم توجهی به آن برای همیشه دکانش را تخته کرد. داد زدن های فائزه هاشمی و صادق چریک جلوی در سیرک که بله سیرک «باز» است اما من «بلیط» نمیخرم چون نمایش «جذابیت» ندارد، معنایش همصدایی استمرار طلبان با تحریم کنندگان و مخالفان واقعی نظام نیست بلکه مخاطب این حرفها شورای نگهبان ورهبر است که شاید از ترس عدم مشارکت مردم مجبور شوند یکی از نخودی ها را تایید صلاحیت کنند!
اگر شما هم مخالف انتصابات رژیم هستید بهتر است به جای مخالفت و موافقت، خنثی بودن و از کنارش بی تقاوت گذشتن را انتخاب کنید تا تیر رهایی آرش، بدرد گلوی هر که را که «غش» داشت گر چه «نه» به ظاهر بر زبانش بود!
نه به کلیت جمهوری اسلامی!
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید