حکومت روضه خوان ها

۴۳ سال است کشور افتاده دست روضه خوان ها که تخصصی جز ذکر مصیبت و اشک مردم را درآوردن نداشته و ندارند. یعنی شما بروی توی افریقا و یک کشور بدبخت و بیچاره را هم پیدا کنی، می بینید لااقل چهارتا متخصص و تحصیلکرده توی دایره اجرایی و تصمیم گیری شان وجود دارد اما در حکومت آخوندها، یک روضه خوان اون بالا نشسته و حرف اول و آخر را می زند و هیچکس جرات ندارد نظرات احمقانه و ویرانگر او را به چالش بکشاند.

نتیجه حکومت روضه خوان چیزی جز آبغوره گیری نیست. یعنی هر روز یک مصیبتی آفریده میشود و آه و فغان و گریه و زاری مردم را درمی آورند. روزی نیست که زیر سایه این حکومت آب خوش از گلوی مردم پایین برود. هر روز یک بلا، هر روز یک مصیبت. یکروز پلاسکو، روز دیگر متروپل، یکروز برخورد قطار با بیل مکانیکی و غیره. بقول معروف از کوزه همان تراود(طراود) که در اوست.

حالا شما ببینید کسانی که خودشان را روشنفکر و تحلیلگر می دانند و هنوز سعی دارند حکومت آخوندها را اصلاح کنند تا رفتار این حکومت مثل آدم باشد چقدر از مرحله پرتند.

بقای حکومت روضه خوان ها روی دو اهرم قرار گرفته: نیروی سرکوبگر و بزک کردن چهره کریه آنها توسط فکل کراواتی ها.

اهرم اول را فقط با زور و قدرت باید بی اثر کرد و اهرم دیگر را با مداومت در روشنگری.

به اشتراک بگذارید: