حالا رسیدیم به گدایی

گر گدا پیشرو لشکر اسلام شود

کافر از بیم توقع برود تا در چین

ای کاش سعدی بود و میدید که گدا پیشرو لشکر اسلام شد و رژیم آخوندی و رهبرش علی گدا از شیوه های آخوندی از جمله گدایی برای بقای خویش و مملکت داری فاجعه بارش استفاده میکند. حالا هم کاسه گدایی برداشته و کشورهای بسیار کوچک تر و فقیرتر از ایران پول خردهایشان را در کاسه گدایی رژیم میریزند و هر کدام چند میلیون کمک میکنند.  متاسفانه این کشورهای بدبخت همسایه ایران نمیتوانند خود را جاکن کرده و بروند تا در چین که از دست توقع رژیم گدایان راحت شوند.

این بیت سعدی نشان میدهد که گدای متوقع از دیرباز در جامعه اسلامی وجود داشته هر چند پیش از اسلام این ننگ و عار بوده است. اسلام با تکیه بر صدقه و گدا پروری این رسم زننده را در ایران گسترش داد. گدایی تا پیش از انقللاب شکوهمند بخشی از راه درآمد آخوندها و مداحین و تعزیه گردانها و غیره بود و پستی این افراد و زندگی هرزه آنها در آثاری مانند علویه خانم صادق هدایت بخوبی نشان داده شده. راه دیگری از درآمد، صیغه و فاحشگی و پااندازی بوده که تا حال به آن اشتغال داشتند و حال کرونا آن را هم تعطیل کرد.

نزدیکی تنگاتنگ گدایی با مذهب اسلام در یادداشتهای قهرمان‌میرزا در روزنامه خاطرات عین‌السلطنه نیز مشهود است. او در مورد کاشان مینویسد: ” حمام رفتیم، بزرگ بود اما کثیف و کم‌آب. بیرون آمده سید و گدای بسیار جلوی حمام را گرفته بود. صلوات می‌فرستادند.  در مسجد نماز کرده گداها جمع شدند. از قم بیشتر اینجا گدا دارد آن‌قدر زن و مرد ایستاده بودند و تکدی می‌کردند که حد نداشت.”

اساس گدایی در ایران به طور عمده بر تقدیس و یا ناتوانی و نقص جسمی است. حال رژیم آخوندی هر دو را به هم آمیخته و از یک سو مانند سیدهای گدا ادعای سیادت میکند و صلوات میفرستد و پول مفت میخواهد و از سوئی مردم ایران را با ویروس کرونا بیمار نموده و این مردم گرفتار بیماری و مرگ را مانند دست و پای ناقص به دنیا نشان میدهد و با تضرع میگوید به من عاجز بینوا کمک کنید.   

خالی از لطف نیست که بگویم پدر و مادر بنده در آن ایامی که تازه ازدواج کرده بودند در یک اتاق در یکی از این خانه ها که تعداد زیادی اطاق دور حیاط است و در هر کدام خانواده ای جا گرفته زندگی میکردند. صاحبخانه آنها که گو یا یدالله شل نام داشته به شغل شریف گدایی اشتغال داشته و میرفته مینشسته سر خیابان و پای شل را نمودار نموده و گدایی میکرده است و آخر ماه هم البته کرایه ها را جمع میکرده و در این امر بسیار نیز سختگیر بوده است. تا امروز گاه به این فکر فرو میروم که از آن مستاجربن هم کسی به او صدقه میداده است که بلا دور شود یا خیر؟ هر چه باشد ایران است و از این گونه کمدی هم در آن اتفاق می افتد

به اشتراک بگذارید:
0 0 رای
ارزیابی این پست
13 نظر
قدیمی ترین
تازه ترین پر رای ترین
بازخوردهای درون متنی
همه نظرها