جمهوری روسی _اسلامی ضد ایرانی؛ از حزب کثیف توده تا خامانوف و قاسم کتلت، همه در خدمت روسیه!

امروز پس از خواندن پیام مادر زنده یاد ستار بهشتی و رسیدن به کلمه «جمهوری روسی اسلامی» ناخودآگاه به یاد «ارتجاع سیاه» و «ارتجاع سرخ» که در زمان مخالف های خمینی و طرفدارانش با انقلاب سپید شاه _ به ویژه حق رای زنان_ شاه در سخنرانی تاریخی اش به پیوند نامبارکشان اشاره داشت، افتادم.

شاه در ۶خرداد سال ۱۳۴۲ در کرمان درباره ارتجاع سرخ ( طرفداران روسیه که شامل حزب توده و زیر مجموعه هایش میشد) و ارتجاع سیاه ( خمینی طلب های ضد زن و مدرنیته) چنین گفت:

دو تیپ افرادی هستند که از روی مرام و عقیده با این جریان ( حق رای به زنان و دیگر اصول انقلاب سفید) مخالفند: یکی مرتجعین سیاه و یکی خائنین سرخ. علتش چیست؟ آن خائن سرخ وقتی که این اصلاحات بشود دیگر وسیله تخریب و تبلیغ ندارد، دیگر نمی‌تواند برود پیش دهقان و بگوید که تو استثمار شده‌ای و مثل حیوان از تو بهره‌برداری می‌کنند و یک بخور و نمیری فقط به تو می‌دهند که بتوانی باری بکشی و استفاده را دیگری ببرد. این حرف را دیگر نمی‌تواند بزند، گو اینکه آن کسی که این حرف را می‌زند اگر به دست خودش می‌افتاد برای دهقان دلسوزی نمی‌کرد بلکه او هم از دهقان به طریق دیگری که ما اطلاع داریم به طور وحشتناکی بهره‌برداری می‌کرد و دهقان را وادار می‌کرد که مثل یک حیوان و یک ماشین منتها به عنوان دیگری مورد بهره‌برداری و استفاده قراربگیرد. اسم نمی‌برم، ولی خودتان می دانید که چه می‌گویم برای اینکه برای هر کسی این موضوع روشن است. او دیگر به کارگر نمی‌تواند همین حرف‌ها را تکرار کند، برای اینکه امروز کارگر ما مطابق کار و زحمتی که می‌کشد از دسترنج عادلانه برخوردار است، کما اینکه در بعضی اوقات اگر به وسیله قراردادهای دسته جمعی با کارفرما موافقت حاصل نکرده‌اند می‌توانند حتی تا حدود بیست درصد درآمد سود ویژه کارخانه‌ها سهیم و شریک باشند.وسایل تحریک و تخریب آن مخرب سرخ از او گرفته شده است. زبانش لال شده به کلی گیج شده و هاج و واج مانده، نمی‌داند چه بکند، غیر از اینکه یک مشت هذیان از روی بی‌چارگی پشت سر هم ببافد و طوطی‌وار مثل یک بچه سه ساله آنها را تکرار بکند.اما آن مرتجع سیاه، او هم دنیایش فرو ریخته، برای اینکه دنیای او موقعی بود که از جهل و نادانی مردم استفاده می‌کرد. دنیای او دنیایی بود که در آن یک دهقان ساده‌ای بدون اینکه از حقوق خودش برخوردار باشد یا اطلاع داشته باشد، سرش را پایین بیاندازد و زحمت بکشد و فایده را او ببرد، یعنی مستقیم یا غیرمستقیم فایده را ببرد. دنیای او تمام شد، برای اینکه آن سواری‌های بی اراده‌ای که از اکثریت مردم به آن طریق می‌شد گرفت، موقوف شد. آن مرکب سواری دیگر وجود ندارد. دنیای او البته خراب شده است، برای اینکه امروز فقط حرف و استدلال در جامعه ما قبول خواهد شد، حرف صحیح و منطقی. این است که او هم دیوانه‌وار در صدد دروغ‌بافی و ایجاد محیط به اصطلاح خودش، متشنج برای ماهی گرفتن از آب گِل‌آلود است. ولی او هم مثل آن یک همین طور گیج و به کلی مایوس و بیچاره مانده است و آن زندگی هم مدتها است سپری شده است و دیگر هیچوقت تکرار نخواهد شد. دشمنان حقیقی عظمت و ترقی مملکت به این طریق معرفی و رسوا شده‌اند و دیگر حربه آنها اثری ندارد. ولی شما باید متوجه باشید که اگر اشخاصی به آن زبان آمدند و نزد شما خواستند این قبیل سمپاشی‌ها را بکنند، آنها را از خودتان دور بکنید و اجازه نزدیکی آنها را به خودتان ندهید، برای اینکه غیر از شر و بدبختی از وجود آنها کاری ساخته نیست!

امروز بیش از نیم قرن است که از تاریخ این سخنان شاه میگذرد و شوربختانه هر چه بیشتر ما به جلو میرویم بیشتر به عمق حماقت و جنایت و بی وطنی روشنفکرنماهای نسل ۵۷ تی پی می بریم.

این روزها بحث فایل مثلا افشا شده ظریف بحث داغی است و هرکس نظری خاص در این مورد دارد. فارغ از زمان پخش این فایل که شائبه بهره برداری انتخاباتی گرو‌های داخلی و قدرت طلب را در ذهن ها برجسته میکند، نکته بسیار مهمی که در فایل ظریف وجود دارد اشاره به در خدمت روسیه بودن قاسم سلیمانی است. من واقعا نمیدانم امثال دکتر رامین کامران چگونه میخواهند با این موضوع روبرو شوند و قلب های عاشقشان که در تب «سلیمانی» میسوخت، چگونه بعد از این برای «عارف روسی» قلبها دوباره خواهد تپید!

سالهاست همه از نقش آمریکا و انگلیس در ایجاد انقلاب ابلهانه ۵۷ صحبت میکنند اما براستی این انقلاب «روسی» نیست؟ ارتش شاهنشاهی و سلاح های مرگبار و‌ایران مقتدر بیش از اینکه برای آمریکا و انگلیس خطرناک بوده باشد، برای «شوروی» خطرناک بود و نابودی ارتش شاهنشاهی شاید بگوییم بزرگترین خوش خدمتی بود که خمینی و یاران روسوفیلش برای شوروی انجام دادند.

همین چندی پیش وقتی ارباب پوتین «خزر» را از چنگال فاسدترین و بی لیاقت ترین حکومت تاریخ خارج کرد، کسی کوچکترین اعتراضی را از دهان گشاد سرداران چاقوکش سپاه نشنید و خب به قول ظریف وقتی سردار کتلت نشان و نیروهای قدس گوش به فرمان پوتین هستند، معلوم است که ایران و‌منافعش این وسط قربانی خواهد شد.

مصاحبه افشا شده پیش از موعد مقرر جواد ظریف نشان میدهد سردار قاسم سلیمانی بیشتر سردار پوتین بوده است تا سردار خامنه ای؛ اگر از دریچه منافع روسیه به انقلاب اسلامی و سوپر سردار سپاه قدس بنگریم، میبینیم سلیمانی نماد دوزیستان روسوفیل است که در ظاهر مسلمان است اما در باطن هرچه کرده است برای روسیه بوده است. تنها پس از براندازی این حکومت و‌گذشت نیم قرن دیگر( وقتی که اسناد محرمانه آرشیوهای کشورهای غربی آزاد میشود) است که معلوم خواهد شد چه کسانی در ایران مهره های دشمنان ایران بوده اند. چه علی خامنه ای و احمدی نژاد که سراسر نیکی میکنند در حق اسراییل و‌ چه سلیمانی ملعون و‌حسین شریعتمداری ها که جا انداز روسیه و چین در ایران شده اند، اگر روزی عیان شود که مهره های جاسوسی و پروژه های کشورهای دیگر در ایران بوده اند، هیچکس تعجب نخواهد کرد.

بزرگترین خطر برای شوروی سابق حکومتی طرفدار آمریکا و تا بن دندان مسلح بود که به لطف خیانت های حزب توده و دیگر زباله های غیر قابل بازیافت ۵۷ تی، با تکیه بر ناآگاهی و جهل نسلی پرمدعا و نادان سرنگون شد و در این ۴۳ سال هر چه هم که این حکومت کرده است، یکسر به نفع روسیه شده است.

اگر کارنامه این حکومت را از دریچه جنگ سرد و گرم آمریکا و روسیه ببینید، خواهید دید انقلاب ۵۷ به معنای کلمه یک انقلاب روسی بوده است. وقتی خامنه ای را مردم خامانوف صدا میکنند، این نشان میدهد که نسل امروز خوب فهمیده اند که چه کسی برایشان آش «جمهوری اسلامی» را روغنی کرده است.

فایل ظریف بر خلاف ادعای استمرار طلبان حرف های تکراری نداشت. اتفاقا اینکه سپاه قدس و سردار سوپر تروریستش گوش به فرمان «پوتین» هستند، یک دنیا حرف پشتش خوابیده است. اینکه در مطبوعات جهان روسیه خواهان احیای برجام است و در دالان های مذاکره پس از صلح نیمه موقت ایران با آمریکا و اروپا، نماینده روسیه غیبش میزند و در عکس یادگاری امضای برجام که همه هستند و میخندند اما «روسیه» نیست، نشان از نیمه پنهانی است که ما شاید به آن قبلا فکر کرده بودیم اما هیچوقت این موضوع را از زبان یکی از «ماله کشان» خود حکومت نشنیده بودیم.

زمانی که ایران ضعیف باید در دنیای دوقطبی و جنگ های سرد و‌گرمش یک انتخاب میکرد، شاهنشاه ایران با درایت و خردش آمریکایی که با ما مرز نداشت را انتخاب کرد تا خاطرات ننگین گلستان و ترکمنچای تکرار نشود اما ای دریغا که روسوفیل های پیدا و پنهان در بدنه اسب تراوای خمینی، همه جا هستند و از بیت رهبری تا سپاه قدس را در چنگال خود نگاه داشته اند و نتیجه اش هم این شده است که «خزر» ایران پوتین خور شود و در نبود نفت و‌گاز ایران، نف و گاز روسیه گرانتر به فروش برسد.

واقعا باید به سید علی خامنه ای تبریک گفت که تا کنون طوری ایران را تباه و ویران کرده است که آدم نمیداند مهره روسیه است یا اسراییل و یا هر دو!

به اشتراک بگذارید:
0 0 رای
ارزیابی این پست
5 نظر
قدیمی ترین
تازه ترین پر رای ترین
بازخوردهای درون متنی
همه نظرها