توی ذهن خامنه ای چه می گذرد؟

خیلی خوب میشد اگر می توانستیم بفهمیم این روزها خامنه ای درباره خیزش مردم ایران چه فکر می کند. قطعا به او گزارشاتی از شدت نفرت مردم به شخص خودش را دریافت کرده است. آیا او فکر می کند که اگر مردم را با خشونت هرچه تمام تر سرکوب کند، همه چیز تمام می شود و اوضاع به روال سابق برمی گردد؟ 

۱- شاید او فکر می کند کشتن مردم برای ادامه حکومت الله، امری پسندیده است ولو اینکه میلیون ها نفر کشته و آواره شوند. خامنه ای خود را در قامت رهبر مسلمین جهان می بیند و نه حاکم یک کشور. او برای خود رسالتی الهی قائل است که باید پرچم این حکومت را بدست آقا امام زمان برساند و در این راه و رسیدن به این هدف، خشنودی مردم و یا مخالفت آنها جایی در محاسبات او ندارد.

احتمالا او پیش خود فکر می کند که این مردم با تنبیه کردن درست میشوند. مثل پدری که زن یا بچه هایش را با کمربند و مشت و لگد می زند و تنبیه بدنی می کند تا ادب بشوند و حرف گوش کنند!

این طرز فکر شوخی نیست، یادتان هست چند وقت پیش خامنه ای درباره دختران کم سن و سال مدارس که روسری هایشان را برداشته و شعار میدادند چه گفت؟ او گفت عده ای فریب خوردند مثل این بچه های کم سن و سال که اگر یک تنبیه کوچکی بشوند مشکل شان حل می شود! بعد از این حرف او بود که در اردبیل دخترانی که حاضر به خواندن سلام فرمانده نشده بودند را چنان کتک زدند که حداقل یکی دو نفرشان جان سپردند.

چیزی که این طرز تفکر را در مغز خامنه ای تقویت می کند دو چیز است:

نکته اول این است که او سال ۵۷ را یادش هست و می داند اگر شاه اینقدر با انقلابیون مماشات نمیکرد و زود میدان را خالی نکرده بود، حکومت پهلوی آنقدر آسان سقوط نمی کرد. خامنه ای یاد گرفته که هرگز یک قدم با مردم همراهی نکند مگر مجبورش کنند.

نکته دوم تجربه سوریه است. خامنه ای تصور می کند که دلیل بقای حکومت بسار اسد، کشتار نیم میلیون سوری بود. اگر در سوریه، مردم را با بمب های بشکه ای و بمب شیمیایی و توپ و تانک از بین نمی بردند و چند میلیون نفر را آواره نمی کردند، الان از حکومت بشار اسد خبری نبود.

بگذریم از اینکه شرایط آن زمان با الان متفاوت است. در سوریه ابر و باد و مه و خورشید دست به دست دادند تا اسد باقی ماند. داعش و قاسم سلیمانی و اوباما سه مثلث بدبختی مردم سوریه بودند که الان دیگر قابل تکرار نیست.

۲- البته یک احتمال دیگر هم میتوان داد و آن این است که خامنه ای اصلا قبول ندارد که اینهایی که دارند اعتراض می کنند مردم ایرانند. خامنه ای بسیار متوهم است و همه چیز را از چشم دشمن نامرئی می بیند. یادتان هست که حتی ویروس کرونا را در ابتدا توطئه غرب می پنداشت و به جن و اجنه مربوط می کرد. 

بنظر من اگر طرز تفکر خامنه ای مورد اول باشد، ما راه بسیار دشواری را تا رسیدن به پیروزی خواهیم داشت مگر اینکه خامنه ای زودتر بمیرد و راه میان بری برای آزادی مردم باز شود.

اما اگر طرز فکرش مورد دوم باشد، یعنی خامنه ای در توهم محض بسر ببرد و نتواند معادلات را بدون خطا محاسبه کند، آنوقت شانس به درب خانه مردم ایران آمده و خامنه ای با توهماتش سریعتر جمهوری اسلامی را به قعر نابودی خواهد انداخت.

به اشتراک بگذارید:
0 0 رای
ارزیابی این پست
2 نظر
قدیمی ترین
تازه ترین پر رای ترین
بازخوردهای درون متنی
همه نظرها