توافقی اعلامنشده میان چپ اروپایی-آمریکایی و استکبار شیعی
تیم روحانی-ظریف هم از جاهطلبیهای خامنهای، روحانیت شیعه و سپاه پاسداران آگاهاند و هم از منویات چپ اروپایی-آمریکایی برای همپیمانی با نیروهای ضدآمریکایی و گرایش ضدسعودیـاسرائیلی آنان. آن طرف بهدنبال سرکوب داخلی و جاهطلبی منطقهای و بسط حیطه نفوذ استکبار شیعی است و این طرف بهدنبال تحکیم قدرت و «به من چه» گفتن در برابر گسترشطلبی جمهوری اسلامی در خاورمیانه و نقض حقوق بشر و کشتار جمعی. عربستان سعودی و اسرائیل مشمول این «به من چه» گفتن نمیشوند. در حالی که یک سال رسانههای آمریکا در مورد مرگ خاشقجی سخن میگفتند یا کوچکترین حرکت اسرائیل را زیر نظر دارند و گزارش میدهند، اکثر آنها تا هفتهها، از انتشار خبر کشتار و سرکوب ایرانیان بهدست خامنهای و سپاه پاسداران یا کشتار عراقیها به دست حشد الشعبی خودداری کردند تا آنکه احساس کردند دیگر نمیتوانند آن را نادیده بگیرند. جالب است که برخی از رسانههای آمریکا بعد از یک ماه، تازه خبر رویدادهای آبان را، آن هم به شکل نادرست (گران شدن ۵۰ درصدی بنزین، بدون اشاره به گرانی ۲۰۰ درصدی بنزین آزاد)، منتشر کردند.
در نتیجه همین توافق بود که دولت اوباما به اسم توازن میان قدرت عربستان سعودی و جمهوری اسلامی، دست اسلامگرایان شیعه را در بسط قدرت در دنیای عرب باز گذاشت. در نتیجه همین توافق بود که فشار دولت اوباما بر مجاری کسب درآمد حزبالله (پروژه کاساندرا) پس از توافق اتمی کنار گذاشته شد. خروج ترامپ از برجام و اعمال تحریمها فشار بر جمهوری اسلامی را افزایش داده است، اما توافق میان چپ آمریکایی و استکبار شیعی را تحکیم کرده است.
تیم ظریف و روحانی به همین دلیل هنگام حضور در نیویورک با استقبال شدید چپها و رسانههای همپیمان با آنها مواجه میشوند، بدون اینکه از آنها حتی یک سوال دشوار بکنند. اگر در گذشته اسلامگراها بهدلیل گرایشهای ضدامپریالیستی، همجهت با چپها حرکت میکردند، امروز این دو با هم کاملا همپیمانی دارند و ظریف توانسته است این همپیمانی را به سطح دیپلماتیک ارتقا دهد، تا حدی که جان کری همان سخنان ظریف را تکرار میکند و بعد، همان مواضع جمهوری اسلامی در اکثر رسانههای غربی، که با جریان چپ همپیمانی دارند، یکصدا همخوانی میشود.
در این توافق اعلامنشده، نوعی تقسیم کار میان دولت و سپاه پاسداران به چشم میآید؛ سیاست خارجی در منطقه به دست سپاه پاسداران و سیاست خارجی در برابر اروپا و آمریکا به دست دولت داده شده است. در دوران احمدینژاد، چنین تفکیک روشنی وجود نداشت، چون احمدینژاد بهراحتی زیر بار چنین توافقی با سپاه پاسداران نمیرفت. او کسی بود که متکی را در سفر برکنار کرد چون برنامههایش را با سپاه پاسداران و بیت رهبری هماهنگ میکرد.
منبع- اینترنشنال- مقاله مجید محمدی
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید