بررسی آسیب به سازه نطنز

چون مخاطبان ایرانی علاقه عجیبی به مبحث «تقلب» دارند از اینجا شروع میکنیم که چگونه تصویر برداران رژیم موفق شده اند یک سازه عمدتا تخریب شده را نسبتا سالم نشان بدهند. خواهیم دید که این امر تنها به تبحر آنها در فن تقلب باز نمیگردد، بلکه از طراحی سازه و استاتیک آن ناشی میشود. انگیزه اصلی البته این است که با اطلاعات عمیقتر به مبحث عامل آسیب بپردازیم.

ابتدا چرخ زمان را چند سال به عقب برگردانیم و نگاهی به این سازه به هنگام احداثش بیفکنیم:

تصویر ۱ : سازه نطنز، احداث سوله اصلی

همانطور که در تصویر (۱) مشاهده میشود بخش اصلی این سازه با الگوی یک سوله طراحی شده است. این سوله با ۱۲ قاب (مشتمل از ستونهای عمودی+رفترهای سقف) در فواصل ۶ متری بنا شده، در مجموع سوله حدود ۶۶ متر طول و ۳۳ متر عرض دارد. ارتفاع تاج سوله را (از روی ابعاد سایه ها در تصاویر دیگر) میتوان حدود ۸ متر تخمین زد، ارتفاع دیوارهای کناری را حدود ۵ متر.

علاوه بر فونداسیون سوله در سمت شرق یک فونداسیون برای یک ضمیمه دیده میشود، ولی در سمت شمال (که مسیر رفت و آمد ماشینهای ساختمانی است) چنین چیزی به چشم نمیخورد.

تصویر۲ : سازه نطنز، احداث الحاقات

در تصویر (۲) مشاهده میشود که یک ضمیمه به عرض حدود ۸ متر و تمام طول ضلع شرقی در حال احداث است. ۱۲ تیر سقف شیبدار این ضمیمه از سمت غرب آشکارا به ستونهای سوله وصل شده اند، در سمت شرق آنها به ستونهایی وصل شده اند که روی فونداسیون آشنا از تصویر (۱) کار گذاشته شده اند.

همچنین در سمت شمال یک ضمیمه با سقف مسطح و ابعاد حدود ۲۸*۸ متر به سوله اضافه شده، استاتیک این ضمیمه آشکارا مستقل از سوله اصلی است. به این ترتیب از ضلع شمالی سوله در هر طرف ۳-۲ متر در معرض دید است، که البته در سمت شرق با احتساب ضمیمه شرقی حدود ۱۰متر به نظر میآید:

تصویر۳ : سازه نطنز، قبل از سانحه

تا همینجا باید روشن شده باشد چرا در تنها تصویر منتشر شده از سطح زمین تخریب عمده ای به چشم نمیخورد: این تصویر از سمت شمال-شرق برداشته شده، که از آن تنها دو ضمیمه شرقی و شمالی قابل رویت هستند، به عبارت دیگر در تصویر هیچ بخشی از سوله اصلی ثبت نشده است. به علاوه عکاس تصویر را از ارتفاع پایینی گرفته، که در نتیجه تخریب سقف سوله اصلی هم زیاد به چشم نمی رسد. تنها قسمتی از سوله اصلی که در تصویر از این زاویه قابل ثبت است یک قسمت حدود ۲ متری از ضلع شمالی است که توسط ضمیمه شمالی پوشیده نمیشود، که به نظر میآید همین قسمت کاملا تخریب شده و داخل سوله و همچنین آهنهای اسکلت آن قابل رویت هستند (ناحیه C در تصویر ۴):

تصویر ۴: سازه نطنز، آسیبهای قابل رویت در تصویر زمینی از سمت شمال-شرق
  • ناحیه A یک تخریب دیواره بیرونی (ضخیم) آجری ضمیمه شرقی ـ به شکل یک مثلث با وتر حدود ۴ متری ـ را نشان میدهد. در این ضمیمه تاسیسات ساختمان (مانند دستگاههای تصفیه هوا) قرار دارند، مقداری از شبکه لوله های آنها از این سوراخ قابل رویت است. دو دودکش با کلاهک H هم متعلق به همین تاسیسات (احتمالا نوعی وسیله گرمایشی) هستند. وجود ژنراتور برق را من محتمل نمیدانم، جدا از اینکه قرار دادن ژنراتور داخل چنین ساختمان حساسی ناشی گیری فاحشی بود نیازی هم به آن نبود، چون مجتمع نطنز یک نیروگاه مجهز مستقل دارد.
  • در ناحیه B ظاهرا قسمت بالای ورودی ریلی و دریچه ضلع شمالی ضمیمه شرقی تخریب شده، ولی برادران «قلم به دست» شده و آن را سیاه (مثلا دوده گرفته) کرده اند. چیزی که به نظر من کمی «غیر طبیعی» جلوه میکند این است که بخشی از قسمت خالی داخل چارچوب دریچه هم «دوده گرفته»، حالا این چگونه ممکن است را باید خود برادران توضیح دهند…
  • در ناحیه C تنها بخش قابل مشاهده از دیواره شمالی سوله اصلی کاملا تخریب شده، به گونه ای که اسکلت فلزی و رفتر سنگین سقف سوله قابل رویت هستند. همچنین یک زائده کوچک که قبلا ظاهرا این بخش را میپوشانده تخریب شده است.
  • در ناحیه D دروازه لولایی ضمیمه شمالی همراه با چارچوبش از دیوار بیرون آمده و در نتیجه حاشیه دیوار آجری نازک کنار آن هم از ستون حامل جدا شده است.
  • در ناحیه E گوشه غربی ضمیمه شمالی به شکل L با اضلاع بیش از ۴ متر تخریب شده است. نکته قابل توجه اینکه تخریب بیشتر در سمت دورتر از سوله اصلی ایجاد شده است.

پیش از اینکه به بررسی آسیب از هوا بپردازیم اجازه بدهید به تصویر (۱) بازگردیم و به یک نکته «غیر عادی» توجه کنیم: در قسمت شمالی رفترهای سقف فقط در نیمه غربی نصب شده اند! چنین چیزی با روش رایج ساخت سوله در ایران ـ که در آن رفترهای پیش ساخته به شکل ۸ با استفاده از جرثقیل روی ستونهای حامل در دو طرف نصب میشوند ـ اصولا قابل اجرا نیست، به این معنی که در ساخت اسکلت این سوله قاعدتا از ستونهای میانی استفاده شده است. برای درک بهتر تفاوت این دو روش تصاویر زیر را مشاهده کنید:

مزیت اصلی روش دوم البته استحکام بیشتر است، عیب آن (غیر از هزینه بیشتر) این است که فضاهای عاری از موانع سوله کوچکتر میشود. ولی در اینجا به یک نکته مهم دیگر میرسیم و آن اینکه خواننده نباید فضای داخل این ساختمان را مانند یک سوله صنعتی که کارگران در آن با لیفت تراک در رفت و آمدند تصور کند. اجازه بدهید که نگاهی به داخل این ساختمان بیاندازیم:

همانطور که در تصویر (۶) مشاهده میکنید درون این سازه به چندین لابراتوار و راهرو تقسیم شده که از کف تا سقف آنها مطابق استانداردهای «اتاق تمیز» (یعنی با یک سطح بسیار سختگیرانه از ذرات آلاینده) طراحی شده است. در ابتدای راهرو سمت راست ورودی و خروجی با «دوش هوا» به چشم میخورد. این طراحی داخلی را هم میبایست به هنگام بررسی اثرات انفجار در نظر داشت.

سرانجام به جالبترین بخش داستان میرسیم: بررسی تصاویر هوایی این سازه قبل و بعد از انفجار.

آنچه در تصویر (۷) بیش از هر چیز به چشم میخورد این است که در بخش شمال-غربی سوله اصلی نه تنها سقف و دیوارها، بلکه ستونها و رفترها نیز ناپدید شده اند! با توجه به ابعاد این قطعات در چنین سوله ای این حکایت از یک انفجار بسیار قوی با کانونی نزدیک به گوشه شمال-غربی میکند.

سوالی که همینجا ممکن است مطرح شود این است که چگونه به رغم حذف رفترها در طرف غرب سقف سوله در قسمت شمال-شرقی کاملا فرو نریخته است؟ جواب این سوال را باید در روش اجرای سقف جستجو کرد که ما قبلا به آن اشاره کردیم. در عمل اینجا وضعیتی که هنگام ساخت اسکلت سوله در تصویر (۱) مشاهده میشود به صورت معکوس روی داده است.

سوال اصلی البته این است که آیا یک یا چند انفجار روی داده و مکان و منشأ آنها چه بوده است؟

یک مشکل برای بررسی انفجار این است که سقف این سوله با ورقهای گالوانیزه سبک به ضخامت حدود نیم میلیمتر پوشیده شده، این ورقها به سادگی متلاشی و به اطراف پرتاب میشوند، و معیار مناسبی برای تعیین شدت و کانون (های) انفجار نیستند. معیار بهتر بررسی آسیب به دیوارهای اطراف سوله است. اگر چه از دیوارهای سوله اصلی پس از انفجار تصویری منتشر نشده، ولی از روی تصاویر هوایی هم میتوان مکان و میزان این آسیبها را نسبتا خوب مشخص کرد، چرا که هر جایی که چنین آسیبی ایجاد شده لاجرم نخاله های (دوده گرفته) ساختمانی به بیرون پرتاب شده اند. برای تشخیص این نخاله ها از سایر پوششهای سطحی اعمال فیلتر روی تصاویر مفید است؛ مناسبترین دستکاری برای این منظور را من از کاربر mohsenreyhani01 در توییتر یافته ام، و روی آن تصویر نواحی که با نخاله های ناشی از انفجار پوشیده شده اند علامت گذاری کرده ام:

تصویر ۸: سازه نطنز، تشخیص آسیبها با استفاده از نخاله های انفجاری
  • ناحیه a با آسیب A در تصویر ۴ همخوانی دارد. این که دقیقا این قسمت از دیوار تخریب شده تصادفی نیست: همانطور که قبلا هم اشاره کردیم در ضمیمه شرقی تاسیسات ساختمان قرار دارند، با مراجعه به تصاویر ۶ (بخش تاسیسات) معلوم میشود که دقیقا همین بخش از دیوار توسط دستگاههای سنگین پوشیده نشده، و ظاهرا سمت غربی آن قسمت هم به سوله اصلی راه دارد.
  • ناحیه g تنها محلی در ضلع جنوبی است که در آن نخاله ها به چشم میخورند. ابتدا ممکن است سوال برانگیز باشد که چرا فقط این ناحیه و آن هم در فاصله حدود ۶۰ متری از گوشه شمال-غربی، ولی با دقت بیشتر معلوم میشود که در آن ناحیه جدول خیابان حاشیه ساختمان بریدگی دارد و آسفالت تا ضلع ساختمان پیش میرود، یعنی قاعدتا آنجا یک ورودی و پشت آن هم یک کریدور وجود دارد، که آن را تبدیل به نقطه ضعف دیواره جنوبی کرده بوده است.
  • ناحیه e با آسیب E در تصویر ۴ همپوشانی دارد. از آنجا که بخش شمال-غربی (یک) کانون انفجار بوده و در اینجا نه تنها دیوار سوله اصلی، بلکه بخشی از ضمیمه شمالی هم تخریب شده دور از انتظار نیست که در این ناحیه بیشترین تجمع نخاله ها دیده میشوند. ولی با دقت بیشتر چند ناسازگاری کشف میشوند: مهمتر از همه شکل L مانند آسیب به ضمیمه شمالی است که با دور شدن از کانون انفجار داخلی بزرگتر میشود. بویژه وقتی در نظر بگیریم که دقیقا در این گوشه باید ستون حامل (احتمالا بتن آرمه) این ضمیمه موجود بوده باشد مشکل به نظر میرسد که این ستون کاملا تخریب، ولی بخشهای نزدیک به آن پابرجا مانده اند. همچنین سوال برانگیز است که در زاویه بین e و f نخاله عمده ای دیده نمیشود. تنها جوابی که میتواند این الگوی آسیب را (به زحمت) توجیه کند این است که کانون انفجار دقیقا در گوشه شمال-غربی سوله (بدون فاصله از ستون فولادی) قرار داشته است. این توجیهی است که .Albright et al بدان متوصل میشوند، هر چند سناریوی آنها باز هم تصنعی تر است: آنها یک جسم ظاهرا فلزی زیر آوار (که احتمالا بخشی از اسکلت سازه است) را یک لوله گاز فرض کرده و انفجار را (احتمالا) به آن نسبت میدهند. ولی گذشته از اینکه امکان ندارد لوله گاز دقیقا زیر فونداسیون سازه قرار گرفته باشد انشعاب گاز این ساختمان هم از سمت شرق میآید و در سمت جنوبی آن ورودی قرار دارد که یک خیابان به آن منتهی میشود.
  • ناحیه f شاید سوال برانگیز ترین قسمت باشد: گذشته از اینکه محور آن از گوشه شمال غربی (یعنی تنها جواب سازگار با آسیب) گذر نمیکند زاویه و شکل آن هم با یک انفجار (مثلا ناشی از بمب گذاری) در آن گوشه جور در نمیآید. بهترین توضیحی که به ذهن میرسد این است که یک پرتابه هوایی (مثلا موشک) با سرعت زیاد در همین جهت از نقطه ای میانی تر وارد ساختمان شده و این اثر را روی سطح زمین ایجاد کرده است.

با سناریوی پرتابه های هوایی آسیب بیرون از ساختمان در سمت شمالی را هم بهتر میتوان توضیح داد: یک پرتابه دیگر درست کنار گوشه غربی ضمیمه شمالی به آسفالت خیابان برخورد و آن قسمت از سازه را تخریب کرده، همچنین یک حفره بزرگ در خیابان ایجاد و نخاله ها را به اطراف پرتاب کرده است. یک مشاهده ظریف دیگر این سناریو را تقویت میکند: دقیقا در امتداد جهت برخورد این موشک فرضی بخشی از جدول جاده در سمت غرب (در فاصله حدود ۴۵ متری) با خاک پوشیده شده است. روی هم رفته در این سناریو باید دو پرتابه (موشک) در جهت های زیر دخیل بوده باشند؛ و به نظر میآید که همین سناریو آسیبها را به نحو قابل قبولی توضیح میدهد:

تصویر ۹: سازه نطنز، توضیح آسیبها با پرتابه های فرضی

این سناریو با تحلیل کاربر اهل فن توییتر SnakeDocTop همخوانی دارد، که بلافاصله پس از انتشار اولین تصویر ماهواره ای از سازه آسیب دیده به نتیجه مشابهی رسیده بود:

به اشتراک بگذارید:
0 0 رای
ارزیابی این پست
1 نظر
قدیمی ترین
تازه ترین پر رای ترین
بازخوردهای درون متنی
همه نظرها