براندازی؛ کدام براندازی؟ تا مقصود شما از «براندازی» چه باشد!
۴۲ سال است مسئولان جمهوری اسلامی و «استمرار طلبان» وابسته به «سفره انقلاب» مخالفان حکومت را مسخره میکنند که اینها ۴۲ سال است شعار میدهند که حکومت جمهوری اسلامی را میخواهند ساقط کنند اما نمیتوانند!
اگر منظور از «براندازی» این است که حکومت همانند زمان شاه تسلیم شود و مشتی روضه خوان ولات به نان و نوا رسیده دست از غارتگری بردارند و سپاهیان جنایتکار و بسیجیان انگل همانند ارتش شریف شاهنشاهی به مردم بپیوندند و حکومت با ۴ تا تظاهرات شخمی همانند تظاهراتهای سال ۵۷ ساقط شود، تقریبا اگر بگوییم محال است، حرف غلطی نزده ایم چرا که ساختار این حکومت و نیروهای نظامی اش به کل با حکومت پهلوی ها فرق دارد و از یک جنس نیستند.
بارها شنیده ایم که خامنه ای در جمع خودی ها اعلام کرده است که این حکومت اشتباه حکومت شاه را نخواهد کرد؛ یعنی تا آخرین لحظه همانند قذافی و صدام _ این رهبر خودخوانده و موقتی_ ایران را رها نخواهد کرد و حتی اگر لازم باشد همانند آبان ماه ۹۸ سنگفرش خیابان ها را با خون مردم بی دفاع ایران سرخ خواهد کرد.
بارها در این مورد نوشته ایم که هرگونه مقایسه میان انقلاب ۵۷ و حکومت وقت با حکومت جمهوری اسلامی و «براندازی» آن که تاریخش مشخص نیست، کاملا اشتباه است. در زمان شاه ارتش شاهنشاهی فرزندان همین مردم بودند و دوره هایی که دیده بودند دوره های عادی نظامی بود اما این حکومت با تکیه بر بسیج و سپاه و نیروهای قدس که خودش چندین شاخه غیر ایرانی دارد و همانند سپاه پاسداران متشکل از اوباش لبنانی و عراقی و عراقی و یمنی و سوری است، هیچ ابایی از کشتن مخالفان ندارد.
فرق حکومت جمهوری اسلامی با حکومت شاه در این است که او به هنگام ترک ایران از حب وطن اشک در چشمانش حلقه زده بود و در نقطه مقابلش امام این حکومت وقتی در هواپیمای ایرفرانس از او سوال شد که چه احساسی دارید از بازگشت به وطن، او همان «هیچ» بزرگ را بر صورت ملت ایران کوبید و چهار دهه است که میراث خواران او راهش را ادامه میدهند و ایران را به «هیچ» گرفته اند و به حال زار و سیاه کنونی اش انداخته اند.
کسانی که دهه ۶۰ را در ایران زندگی کرده اند میدانند که چه جهنمی را خمینی و یارانش در ایران برپا کردند. از دریچه سیاست اگر بخواهیم به حوادث آن دوران بپردازیم، خواهیم دید از همان ابتدا مخالفت ها با انقلاب اسلامی شروع میشود و خیلی زود همان لشگر ساده لوحی که بازوی نظامی خمینی برای چریک بازی بودند، خودشان اولین قربانیان انقلاب اسلامی میشوند و کشتارهای دهه شصت_ به ویژه سال ۶۷_ فصلی خونین از انقلابی است که از همان ابتدا با تزویر و تقیه و مکر و خشونت و ترور مقدس به اهدافش رسید.
اگر دوربین سیاست را زمین بگذاریم و از دریچه مردم به این حکومت اهریمنی نگاه کنیم، میبینیم که این حکومت را مردم «براندازی» کرده اند و از جمهوری اسلامی و آرمان شهر شیعی و تخیلی که مورد نظر خمینی بود، هیچ چیز باقی نمانده است.
برای اثبات این ادعا مقایسه کنید اول انقلاب و حاجی و سید بازی و پشم و ریش و نماز و روزه خود حکومتیان را با امروزشان! آری، درست از همان روزی که اوباش چماق کش خمینی با شعار «یا روسری یا توسری» حجاب اجباری را بر زنان ایرانی تحمیل کردند، جامعه تسخیرشده و به گروگان گرفته شروع به پس زدن «تحمیل» ها کرد.
اول چادرهای سیاه جایش را به مانتوهای مجاهدی دادند و پس از مدتی سر وکله مانتوهای خفاشی پیدا شد و سپس کوتاه شد و خلاصه به کت نازک امروز رسید. موهای پوشیده ابتدا چتری شد و سپس های لایت و اکنون هم که شالی بر سر است و مدام بر باد میرود، درست همانند شورت شل آن عربده کش متجاوزی که نارنج و ترنجش بیضه های مسلمانش بود!
نگاهی به آلبوم های خانوادگی دهه ۶۰ بیاندازید و ببینید چگونه آن ریش ها و پشم ها و چادرها امروز «محو» شده اند و دیگر اثری از آن تجاوز مقدس نظام بر زن ایرانی تقریبا باقی نمانده است. الگوی زن آشپزخانه خمینی در همه ابعادش شکست خورده است و شیر زن ایرانی امروز چنان راهش را پیدا کرده است که نظام هر روز به این میاندیشد که سرانجام چه خواهد شد!؟
همانگونه که فرهنگ ایران چنگیز خان مغول و اسکندر و تیمور و … را در خود حل کرد، خمینی و نظامش هم در این فرهنگ جاودان و شگفت انگیزش حل شده اند. وقتی نوه خمینی در کانادا به سبک غربی لباس می پوشد و صفحه اینستگرام « بچه پولدارهای تهران» پر است از عکس های فرزندان مسئولان جمهوری اسلامی که در «خلوت» آن کار دیگر را میکنند، یعنی نظام اسلامی وجمهوری اسلامی براندازی شده است.
در این چهاردهه نه تنها جمهوری اسلامی و روحانیت شیعه در اذهان مردم و خانواده خود مسئولان براندازی شده اند بلکه دین اسلام هم دیگر نفوذ سابق خود را در ایران ندارد. روح الله خمینی، این جنایتکار بزرگ قرن معاصر، گر چه ایران را با تکیه بر ساده لوحی عوام در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تسخیر کرد اما اوهیچوقت نتوانست ملت ایران را به ۱۴۰۰ سال قبل برگرداند.
ملت دست بسته و به گروگان گرفته شده ایران گر چه سالهاست تازیانه و تحقیر و طناب دار و شکنجه و تیرباران را تحمل میکنند، اما هرگز این ملت تسلیم نشده اند. اگر بخواهیم ایران را در چارچوب این ۴۳ سال بررسی کنیم، شما نا امید خواهید شد اما اگر بخواهیم ایران را در قاب این ۱۴۰۰ سال سیه و شوم واکاوی کنیم، شما امیدوار خواهید شد. آری، براندازی اسلام و قرآن سالهاست شروع شده است و به وقتش هم که برسد، سپاهیان اوباش و بسیج جنایت هم براندازی خواهند شد و با رفتن «جمهوری جنایت»، نه از تاک نشانی باقی خواهد ماند و نه از «تاک نشان»!
قرن ها پیش وقتی سایه مغولان بر خورشید اهورایی این سرزمین سیاهی افکنده بود، شاعری پارسی گوی چنین وعده داد :
هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب
بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن
تأثیر اختران شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
بیش از دو روز بود از آن دگر کسان
بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد
بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم
تا سختی کمان شما نیز بگذرد
در باغ دولت دگران بود مدتی
این گل، ز گلستان شما نیز بگذرد
آبیست ایستاده درین خانه مال و جاه
این آب ناروان شما نیز بگذرد
ای تو رمه سپرده به چوپان گرگ طبع
این گرگی شبان شما نیز بگذرد
پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست
هم بر پیادگان شما نیز بگذرد
ای دوستان خوهم که به نیکی دعای سیف
یک روز بر زبان شما نیز بگذرد
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید