بازگشت به نهاد پادشاهی تنها راه نجات ایران از چنگال روبهان سیاسی
همه دیکتاتوری های بزرگ تاریخ با یک اشتباه فرو ریختند.
علی رغم همه تلاش هائی که دلسوختگان و میهن دوستان ایران برای نشان دادن ماهیت رژیم کردند، جمهوری هفت خط خلافکار اسلامی با دروغ و تهمت آنها را از حیث اعتبار انداخت.
اما فقط یک اشتباه کافی بود تا حکومت جنایتکار جمهوری اسلامی خودش تمام موجودیت خودش را زیر سوال ببرد تا بتواند حتی دیرباورانی که هنوز تتمه ای از اعتماد در آنها به این حکومت باقی مانده بود را همراه کند و اعتمادشان را از بین ببرد و مردم در هیئتی یکپارچه به ماهیت سراسر دروغ و پنهانکاری و تبهکاری جمهوری اسلامی پی ببرند و یک صدا خواهان سقوط جمهوری اسلامی بشوند.
باید اما به هوش باشیم. خواسته های مردمان ایران برای حل معضل جمهوری اسلامی فقط و فقط بازگشت به نهاد و سامانه پادشاهی ست که دست هر بیگانه ای را می تواند از میهن ما ایران کوتاه کند.
ایران در تاریخ جهان اولین کشوری است که نوع حکومت پادشاهی را برای خود انتخاب کرده و بیش از سه هزار سال تاریخ مکتوب دارد.
بپرسیم از خود چرا ایرانیان که خود مبدع این نوع حکومت یعنی پادشاهی بودند، چرا باید از یک حکومت وارداتی با اسمی بیگانه یعنی جمهوری ادامه حیات بدهند؟..
اگر پادشاهی بد است پس چرا بریتانیا، نروژ، هلند، اسپانیا، دانمارک حکومت خود را از پادشاهی به جمهوری تغییر نمی دهند؟.. و از آن چون میراثی گرانبها نگهداری می کنند؟..
آیا اتحاد شوم پنجاه و هفتی ها با سابقه ننگین شورش پنجاه هفت که تمام مراکز اموزشی و علمی ودانشگاه ها را صاحب شده اند صلاحیت دارند برای یک کشور با تاریخی چند هزار ساله تصمیم بگیرند و با افاده فروشی فهم و شعور و با مدارک جعلی دانشگاهی، مردم را به بیراهه بکشانند؟..
نه. ما مردم دیگر اجازه نمی دهیم از ما پلکانی برای به قدرت رسیدن خود بسازند.
امروز ما می دانیم اکثر سلیبریتی های نسل اول گرایشات مارکسیستی دارند و در به قدرت رسیدن این جانیان نقش مهمی ایفا کرده اند. اساتید کنونی دانشگاه نیز اکنون در کنار مراودات خود با برخی سلبریتی ها و با همکاری هم افکار عمومی دانشجویان را کنترل و هدایت می کنند.
همچنین به خوبی می دانیم نسل اول چپ که در ایران ماندگار شد یا تواب بوده و یا با انصراف از عقاید خود با جمهوری اسلامی بیعت کردند.
نسل جوان امروز اما باید با هشیاری، از ایسمهای تاریخ مصرف گذشته دهه هفتاد میلادی عبور کند و همراه با هم نسلان خود در سراسر دنیا خواهان ورود به دنیای مدرن با بازگشت به اصل خود باشد.
رضاشاه بزرگ بنیانگزار ورود کشور ما ایران به دنیای مدرنیسم بود. این او بود که تغییرات بنیادی در ایران ایجاد کرد و ما را از قعر تاریخ بیرون کشید به زنان حقوق برابر داد و علم و دانش را جایگزین جهل و خرافات آخوندها کرد آنچنان که نسل امروز نیز از منافع آن در همه ابعاد منتفع است.
چهل و یک سال گفتیم و شنیدیم و بحث و تفسیر و تحلیل کردیم تا بلکه حجاب از چهره اژدهاگونه جمهوری اسلامی برداریم، هر بار مشاطه گران جمهوری خواه در کمین نشسته و مارکسیست های اسلامی با ماسک دموکراسی، با حمایت تمام قدی که از جمهوری اسلامی کردند آن را به شکلی جدید آراستند و مرز و حدود به وطن دوستان نشان دادند و انگشت ملامت بلند کرده که هی!.. حفظ جمهوری از اوجب واجبات است!..
بهتر است یک واقعیت را بدانیم و آنرا تا آنجا که می توانیم فاش کنیم: همه گروه ها و حزب هائی که در پدید آمدن جمهوری اسلامی با اتحاد شوم خود انقلاب را پایه گذاری کردند هنوز در بطن جمهوری اسلامی نمایندگانی دارند که به ترتیب در بیت رهبری، وزارات اطلاعات، هیئت دولت، مجلس شورای اسلامی و در تمام ارکان نظام با قطب قدرت همکاری می کنند.
یادمان باشد جمهوری اسلامی برای حفظ آبروی خود هیچکدام از آنها را با هویت اصلی خود به رسمیت نمی شناسد ولی حاضر است آنها را با نام دوم خردادی، خاتمی چی، سبزها، اصلاح طلبان، تحول خواهان و اسامی دیگری که زیر نام جمهوری معنا پیدا کند، معرفی کند و بنامد.
هر کدام از این نیروها بخشی از جامعه ناراضی را با تحمیق آنان به دنبال می کشد و تا آن نسل متوجه شود در چه جریانی قرار گرفته نسل جدیدتری وارد می شود و نسل قبلی، فریب خورده و رها شده، بی آنکه به یکی از مطالبات حداقلی خود رسیده باشد تبدیل به افسرده ای گوشه نشین در ویرانه جمهوری اسلامی می شود.
مردم! هشیار باشید راهی که امروز اتاق فکر نظام جمهوری به شما نشان می دهد حفظ اصل نظام با اصول آمریکا ستیزی و توهم قدرت جهانی شدن است. هر جناح مستتر در جمهوری اسلامی که به قدرت برسد یا به تجزیه ایران ختم می شود و یا به یک جمهوری مفلوک جهان سومی با جنگ های داخلی.
سازمان مجاهدین خلق، انواع و اقسام تجزیه طلبان و فدرالیستها، چپ ها، ملی مذهبی ها و.. همه کسانی که سفره گسترده بی صاحب ایران، اشتهای آنها را باز کرده و وسوسه قدرت رهایشان نمی کند به کمین نشسته اند.
از خود بپرسید همه اطلاعات درون حکومتی که در رسانه های به اصطلاح خارج از کشور بیرون می آید از چه منابعی تامین می شود؟.. کار را سخت نکنیم. این اطلاعات از طرف بازوهای اطلاعاتی همین احزاب به ظاهر مخالف، از درون جمهوری اسلامی به بیرون درز پیدا می کند و خوراک رسانه های خارجی می شود. فراموش نکنیم که همین رسانه ها بر طبق قرارداد هائی که بین هم رد و بدل کرده اند خط قرمزی دارند و آن عدم تبلیغ برای نهاد پادشاهی و حقنه کردن جمهوری به عنوان بهترین نوع حکومت است که در اولین فرصت یکی از این دکتر مهندس ها قدرت را قبضه کند.
چهل سال است هر شب یکی از بازمانده های تروریستهای شورش بهمن ۵۷ در یکی از این رسانه ها حاضر می شود و نمایشی برای به حق بودن نظام اجرا می کند. این سوال که چرا هرشب یکی از این چند نفر از قبیل مسعود بهنود، فرخ نگهدار، حسن شریعتمداری، امیر هوشنگ امیر احمدی و چهره های کم و بیش مشهور به این برنامه ها دعوت می شوند خود موئد این نکته است که پادشاهی خواهان تریبونی ندارند و باید خواسته های خود را در کف خیابان فریاد برآورند.
امروز شعار هر ایرانی وطن دوست که دل در گرو مهر وطن دارد «رضاشاه روحت شاد» است و آنرا فریاد می کند. اصل نظام را نشانه می رود و تغییری در درون نظام را نخواهد پذیرفت.

اشتباه امروز نظام جمهوری اسلامی را جدی بگیرید و از همین نکته ایمان بیاورید به پنهان کاری و جنایاتی که این رژیم کرده است و با حمایت چهل ساله سران و کارگزاران در اصل و بدنه جمهوری اسلامی دوام پیدا کرده.. جنایاتی که به حتم بعدها از فاش شدن آنها شوکه خواهیم شد.
ما باید به همه روبه صفتانی که از دردمندی و رنج مردم در این برهه سیاه تاریخی قصد بهره برداری دارند نشان دهیم که دیگر چون شورش ۵۷ گول دانشگاهیان را نمیخوریم و خود برای سرنوشت خود و مام میهن تصمیم می گیریم.
این سفره باز صاحب دارد.
انقلاب ما هیچ ربطی به مطالبات اصلاح طلبان و جیره خواران وزارت اطلاعات سپاه جمهوری اسلامی ندارد. انقلاب امروز ما انقلاب شاه و مردم است.
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید