بازخوانی صورت مسئله

خاطرم هست در دوران تحصیل هرگاه در برابر مسئله ای مشکل و بغرنج قرار می گرفتیم، بهترین راه بازخوانی صورت مسئله و فهمیدن آن بود. یعنی اگر همه پارامترهای معلوم و مجهول هر مسئله را بتوان دسته بندی و مرتب کرد، امکان حل مسئله بسیار زیاد و یافتن پاسخ آن بسیار ساده تر خواهد شد.

اوضاع بحرانی ایران بعد از اعتراضات آبان ماه و سپس درگیری های بین امریکا و تروریستهای جمهوری اسلامی در عراق، آن چنان صورت مسئله را پیچیده کرده که تحلیل واقع بینانه را برای همه ما مشکل تر از گذشته کرده است. اما بیایید پارامترها و عوامل متعدد این وضعیت را شناسایی و مرتب کنیم، شاید پیش بینی اوضاع در ماههای آینده برایمان کمی واضح تر شود.

شکی نیست که اولویت اصلی جمهوری اسلامی در حال حاضر رها شدن از کمند تحریم هاست. برخلاف رجز خوانی های مسئولان دروغگوی جمهوری اسلامی، تاثیر تحریم ها فوق العاده بوده بطوریکه رژیم در ماههای آینده حتی از پرداخت حقوق کارمندان دستگاههای طول و دراز خود عاجز و ناتوان خواهد بود و چه بسا باز هم مثل ماجرای افزایش بنزین، این بار به ضبط اموال و دارائی های مردم به بهانه های مختلف دست بزند.

جمهوری اسلامی قادر نیست بیش از این فشار تحریم ها را تحمل کند. مذاکرات و پادرمیانی مکرون و شیزوآبه هم فایده ای نداشت پس بناچار باید در برابر خواستهای امریکا زانو بزند و همه شرایط امریکا را بپذیرد. این احتمال دور از واقعیت نیست به دو دلیل: اول اینکه سابقه اینگونه جام زهر خوردن ها و نرمش قهرمانانه انجام دادن  ها از این رژیم دیده شده مخصوصا زمانیکه سمبه طرف مقابل پر زور بوده اینها چرخش 180 درجه ای داشته اند. دلیل دوم این است که ترامپ یک تاجر کار کشته اهل معامله و سود و زیان است. او حتی گفته با همین افراد جمهوری اسلامی هم میشود همکاری کرد.

اما آن چیزی که رهبران جمهوری اسلامی و مخصوصا خامنه ای را وسوسه می کند انتخابات امریکاست. خامنه ای همواره نشان داده است که تصمیم گیری هایش بجای انکه بر مبنای سود و زیان باشد بر پایه کینه و دشمنی و لجاجت با طرف مقابل است. مثلا شما رفتارش را در ملاقات با شیزو آبه دیدید. بجای آنکه از موقعیت استفاده کند و راه را برای کم کردن تحریم ها باز کند، گفت من ترامپ را اصلا آدم هم حساب نمی کنم و با او حرفی ندارم. حالا در به در دنبال کسی میگردند تا بیاید واسطه شود و با ترامپ مذاکره کند.

نتیجه ای که میخواهم بگیرم این است که خامنه ای نمی خواهد هیچ مذاکره یا هیچ توافقی تا قبل از انتخابات امریکا صورت بگیرد تا مبادا برگ برنده و سوژه تبلیغاتی برای ترامپ بشود. بنابر این تا انتخابات سعی می کند در منطقه تشنج ایجاد کند البته تشنج های کنترل شده. او بخوبی می داند که در جنگ تمام عیار حریف ارتش قدرتمند امریکا نمی شود ولی تصورش این است که با عملیات ایذایی و بزن در رو ای، زمینه شکست ترامپ را فراهم کند.

در ماهها و هفته های پیش رو، انتظار می رود جمهوری اسلامی باز هم به عملیات ایذایی خود ادامه دهد. ممکن است به کشتی ها حمله کند، مین شناور در خلیج فارس رها کند، ممکن است خارجی های بیشتری را گروگان بگیرد، حمله راکتی به سفارتخانه عربستان یا امارات و کارهایی مشابه آن.

امریکا هم در ماههای آینده به واکنش های تنبیهی اکتفا خواهد کرد. مثلا درصورتیکه باز هم راکتی بسوی سفارت امریکا پرتاب شود، امریکا ممکن است یک پادگان سپاه را حتی در داخل ایران بمباران کند. اما درگیری ها فراتر از این نخواهد رفت چون جمهوری اسلامی اگر قرار بود مقابله به مثل کند پاسخ حملات 200 بار اسرائیل را میداد. جمهوری اسلامی کتک خور ملسی دارد. مثل بچه پررویی است که صدبار هم که کتک بخورد بلند میشود و فحش میدهد!

به اشتراک بگذارید:
0 0 رای
ارزیابی این پست
8 نظر
قدیمی ترین
تازه ترین پر رای ترین
بازخوردهای درون متنی
همه نظرها