اپوزوسیون جمهوری اسلامی در داخل هستند.
اصطلاح اپوزوسیون زمانی بر سر زبانها افتاد که زنده یاد دکتر شاپور بختیار توانست عده ای از مخالفان فراری را در اروپا سازماندهی کند. به این گروه که بصورت تشکیلاتی علیه جمهوری اسلامی فعالیت میکردند اپوزوسیون می گفتند.
زمانی که بیل کلینتون در امریکا به کاخ سفید رفت، تلاش میکرد با رئیس جمهور معروف به اصلاحات (محمد خاتمی) از در دوستی برآید. جمهوری اسلامی از فرصت استفاده کرد و از امریکا خواست کمکهای مالی به اپوزوسیون ایرانی را قطع کند تا زمینه برای بهبود رابطه فراهم شود. این بود که تشکیلاتی که دکتر بختیار ایجاد کرده بود به مرور از هم پاشید و در طول زمان افراد آن یا ترور شدند و یا بطور طبیعی از دنیا رفتند و یا در اثر کهولت سن غیر فعال و خانه نشین شدند.
متاسفانه دو غلط مصطلح در بین ما رایج است که یا اپوزوسیون را مترادف با چند چهره معروف در خارج کشور می دانیم مثل شاهزاده رضا پهلوی، ابولحسن بنی صدر، شریعتمداری، مریم رجوی، و غیره. و یا اپوزوسیون را مترادف جمعی از ایرانیان خارج کشور می دانیم.
در مورد اول به اندازه کافی صحبت شده و ما وارد آن نمی شویم اما در مورد دوم یعنی تلقی عمومی از ایرانیان خارج کشور بعنوان اپوزوسیون کاملا غیر واقعی است.
امارهای غیر رسمی و تخمینی حکایت از وجود حداقل هشت میلیون نفر ایرانی در خارج کشور را دارد. این یک جمعیت فوق العاده چشمگیری است اما اکثریت آنها نسبت به مشکلات میهن خود بی تفاوت و بی خیالند. و بخشی از انها با وجودی که مخالف جمهوری اسلامی هستند اما گرفتاری های زندگی در خارج بگونه ای آنها را زمینگیر کرده که اگر یکروز کار نکنند زندگی شخصی شان به مشکل میخورد. تنها درصد بسیار بسیار کمی از ایرانیان خارج کشور هستند که دغدغه وطن دارند و سعی می کنند صدای مردم ایران را در جهان منعکس کنند.
اکثر ایرانیان بخاطر اینکه میخواهند تابستانها به ایران سفر کنند، سعی می کنند در امور سیاسی دخالت نکنند. این هم از عجیب ترین ترفندی است که فقط از یک حکومت تروریستی مثل جمهوری اسلامی برمی آید که شهروندانش را اینچنین از صحنه مخالفت به دور کرده است.
شما ببینید در گردهمایی ها و تجمعاتی که در جلو سفارتها و یا مراکز شهرهای خارجی برگزار میشود چند نفر شرکت می کنند؟ حتی اگر 5 درصد ایرانیان خارج کشور مخالف جدی جمهوری اسلامی بودند، ما شاهد فعالیت جمعیتی حدود 400 هزار نفر در سراسر جهان بودیم!
یعنی 400 هزار نفر (که فقط معادل 5 درصد ایرانیان خارج کشور هستند) در سراسر دنیا هم از نظر مالی و هم از نظر فعالیت تبلیغی و رسانه ای می توانستند دنیا را تکان بدهند. اما واقعیت این است که تنها عده قلیلی از ایرانیان خارج کشور هستند که در کنار مشغله های عادی زندگی خود، در گرما و سرما و باران و برف در تجمعات اعتراضی حضور می یابند. یعنی ایرانیان فعال در خارج کشور بسیار بسیار کمتر از همان 5 درصد هستند.
شاید بتوان به این گروه بسیار اقلیت نام اپوزوسیون را نهاد اما این کمال بی انصافی است که هر وقت از طولانی شدن عمر ننگین جمهوری اسلامی خسته می شویم و حوصله مان از همه چیز سر می رود تمام کاسه و کوزه ها را سر این اپوزوسیون قلیل بشکنیم.
همین تعداد اندک ایرانیان خارج کشور که در سرما و گرما پرجم ایران را بدست می گیرند و جلوی سفارت جمع میشوند هم می توانستند مثل بقیه بی خیال باشند و وقت شان را در کازینوها و کاباره ها سپری کنند. قرار نیست که اینها پاسخگوی بی تفاوتی بخش اکثریت بی خیالها باشند.
ضمن اینکه بخش مهمی از انرژی ایرانیان اقلیت، مقابله با لابیست ها و ماله کش ها و مزدوران رژیم جمهوری اسلامی در خارج کشور میشود که در طول سالها بعنوان خبرنگار، تحلیل گر سیاسی، پژوهشگر و استادیار فلان موسسه الکی در رسانه های فارسی زبان و انگلیسی زبان دارای تریبون شده اند و ماموریت شان سرپوش نهادن بر جنایات جمهوری اسلامی است.
اما صرفه نظر از این اقلیت کوچک در خارج کشور، خوشبختانه نسل جدیدی از اپوزوسیون در داخل کشور در دو سال اخیر نمایان شده و ان مردم عادی و معمولی در داخل کشور است. دقت کنید که اپوزوسیون واقعی و پر تعداد همان مردمی هستند که رادیکال ترین و هوشمندانه ترین شعارها علیه این رژیم را ساختند. شعارهایی همچون اصلاح طلب اصولگر دیگه تمومه ماجرا را ایرانیان داخل سردادند. شعار دشمن ما همینجاست دروغ میگن امریکاست را کسی از بیرون به آنها القا نکرد.
اتفاقا و برعکس تصور رایج، ایرانیان خارج نقشی در به حرکت درآوردن مردم داخل ندارند. این خود مردم کوچه و خیابان هستند که مسیر جنبش را تعیین می کنند. در واقع اگر بخواهیم عده ای را بعنوان اپوزوسیون بشناسانیم باید انگشت اشاره را به سوی داخل کشور گرفت. اپوزوسیون واقعی جمهوری اسلامی مردم داخل کشور هستند.
برای امتیاز دهی به این مطلب، لطفا وارد شوید: برای ورود کلیک کنید